کتاب یک گرگ و سه بزغاله (داستان اول)
معرفی کتاب یک گرگ و سه بزغاله (داستان اول)
کتاب یک گرگ و سه بزغاله نوشتۀ عذرا جوزدانی است و در نشر کتاب چ به انتشار رسیده است. این کتاب با الهام از یکی از قصههای فولکلور در ادبیات ایران نوشته شده و دو داستان را در قالب یک داستان روایت میکند. مخاطبان این کتاب، کودکان گروه سنی ب هستند.
درباره کتاب یک گرگ و سه بزغاله (داستان اول)
این کتاب دو قصه را در قالب یک قصه روایت میکند. داستان اول، همان داستان بزبز قندی یا شنگول و منگول است؛ اما اینبار حکایتی متفاوت دارد و پایان آن به شکل دیگری اتفاق میافتد. آغاز داستان دقیقا مثل قصۀ فولکور روایت میشود، اما در این داستان وقتی مادر بزغالهها از خانه بیرون میرود، بزغالهها آنقدر مشغول بازی میشوند که صدای در زدن گرگ را نمیشوند. داستان دوم یک بز و سه بچه گرگ نام دارد. در این داستان همهچیز کاملا برعکس قصه بزبز قندی اتفاق میافتد. اینبار خانم بزی حبه انگور را گم کرده است و برای پیدا کردنش به خانۀ گرگ میرود و به بچه گرگها که در خانه تنها هستند میگوید: «در را باز کنید، منم منم مادرتان». ویژگی جالب این کتاب این است که هرکدام از این داستانها از یک سمت کتاب شروع میشود. وقتی یک داستان را خواندید باید داستان دیگر را از آن سوی کتاب شروع کنید. پایان هردو داستان نیز درنهایت به یک موضوع ختم میشود.
خواندن کتاب یک گرگ و سه بزغاله (داستان اول) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به تمامی کودکان پیشنهاد میکنیم.
درباره عذرا جوزدانی
عذرا جوزدانی، نویسنده، مترجم و ویراستار، متولد سال ۱۳۴۷ است. او از نخستین نویسندگان مجلهای به نام «کلمه» بود که بعدها به «عروسک سخنگو» تغییر نام داد. عذرا جوزدانی فعالیت ادبیاش را از سال ۱۳۶۹ با نویسندگی در این نشریه آغاز کرد و تا سال ۱۳۸۴ عضو تحریریه مجله «عروسک سخنگو» بود. این نویسنده موفق به دریافت جایزه پرورین اعتصامی شده است و درحالحاضر، سرویراستار و عضو شورای برنامهریزی انتشارات میچکا و داور فهرست لاکپشت پرنده است.
بخشی از کتاب یک گرگ و سه بزغاله (داستان اول)
«حبۀ انگور دمهای شنگول و منگول را گرفته بود، آنها هم داد و فریاد میکردند: «ولم کن! ولم کن!» گرگ با ناامیدی رفت پشت خانه و از پنجره توی خانه را نگاه کرد. همۀ خانه بههم ریخته بود و سهتا بزغالۀ بازیگوش آنچنان سرگرم بازی بودند که گرگ به آن بزرگی را پشت پنجره نمیدیدند. گرگ که چارۀ دیگری نداشت، نشست تا بازی بزغالهها تمام شود.»
حجم
۱۵٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۶ صفحه
حجم
۱۵٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۶ صفحه