کتاب اتهام

کتاب اتهام نوشتهٔ بندی و ترجمهٔ مسعود یوسف حصیرچین است. گروه انتشاراتی ققنوس این مجموعه داستان کوتاه را روانهٔ بازار کرده است. این اثر زندگی مردم تحت یک رژیم مستبد را به تصویر کشیده است.

درباره کتاب اتهام

کتاب اتهام حاوی مجموعه‌ای از داستان‌های تکان‌دهنده است که تصویری دقیق از زندگی مردم در کرهٔ شمالی و زیر سیطرهٔ رژیم را ترسیم می‌کند. بندی در کتاب «اتهام»، صدای آشنای مردمی را منعکس کرده است که در یک حکومت دیکتاتوری تمام‌عیار زندگی می‌کنند. این اثر در سال ۲۰۱۷ میلادی به‌عنوان بهترین کتاب سال «گلوب اند میل» برگزیده شد. هر ۷ داستان این کتاب، در دوران رهبری «کیم ایل سونگ» و «کیم جونگ ایل»، رهبران پیشین کرهٔ شمالی اتفاق افتاده است. این داستان‌ها بازتابی از صدای مردمانی دردآشنا است که محکوم به زندگی در سایه‌ٔ یکی از خودکامه‌ترین حکومت‌های جهان بوده‌اند. شخصیت‌های این داستان‌ها از پس‌زمینه‌های بسیار متنوعی آمده‌اند؛ از یک مادر جوان که در میان نخبگان در پیونگ‌یانگ زندگی می‌کند و پسرش در جریان یک گردهمایی سیاسی درگیر ماجراهایی می‌شود، تا یک کمونیست کهنه‌کار که در پی شرایطی پیچیده از نفوذ حزب در همه‌چیز عمیقاً ناامید می‌شود. شخصیت‌های داستان‌های کتاب «اتهام»، همگی افرادی عادی با مشکلات معمولی در شرایطی هولناکند. بندی که نام مستعار نویسندهٔ این کتاب است، در کره‌ای به‌معنای «شب‌تاب» است. این داستان‌ها جوایز گوناگونی را از آن این نویسنده کرده است. به‌عقیدهٔ «گاردین»، هفت داستان کوتاه این مجموعه، انگشت اتهام را به‌سوی رژیم حاکم نشانه گرفته، اما از خلال امیدهای بربادرفته و رؤیاهای درهم‌شکسته، شعلهٔ امیدی به‌سختی سوسو می‌زند.

در داستان «گزارش ترک وطن»، مردی زندگی‌اش در شرف نابودی قرار دارد؛ زیرا پدرش یک بار نتوانسته به‌درستی از نوع جدیدی از بذر مراقبت کند! در «شهر اشباح» یک والدین جوان در شرایط نگران‌کننده‌ای قرار می‌گیرند؛ زیرا کودک نوپای آن‌ها در حال لگدمال‌کردن پوستری از کارل مارکس است. در «زندگی یک توسن تیزپا»، ماجرای پیوند یک قهرمان قدیم انقلاب با یک درخت نارون ارزشمند را می‌خوانیم. داستان «خیلی نزدیک، خیلی دور» درباره‌ٔ یک معدن‌چی ساده است که از ممنوعیت سفر برای دیدن مادر در حال مرگش سرپیچی می‌کند. در «پاندمونیوم» خانواده‌ای در شرایطی که برای دیدار «رهبر بزرگ» ایجاد شده، گرفتار می‌شوند. در «روی صحنه» بداهه‌گویی مرد جوان و خلاقی در کلاس بازیگری، اتفاقات بعدی داستان را رقم می‌زند و در نهایت در داستان «قارچ سرخ» می‌بینیم که چگونه یک مدیر کارخانه از سوی بوروکراسی و به‌دلیل یک وظیفه‌ٔ غیرضروری که به او محول شده است، به ورطهٔ نابودی کشیده می‌شود.

خواندن کتاب اتهام را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر کرهٔ شمالی و قالب داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب اتهام

«مرثیه سوزناک پیوسته از بلندگوها پخش می‌شود و به‌آرامی در خیابان‌های مرکز شهر، جایی که باران به بارشش ادامه می‌دهد، سفر می‌کند. ضرباهنگ سنگینش حتی در سالن جلسات اداره امنیت شهرداری هم به‌آهستگی به گوش می‌رسد و بر ماتم موجود در فضای آرام و ساکت آن‌جا می‌افزاید.

به گوش کسانی که در این سالن جمع شده‌اند، صدای سخنرانان به طرز عجیبی بم و واضح است و تصور می‌کنند از سقف اشک می‌چکد. صدای باران، صدای باد... با نگاه به آن سوی پنجره، که باران شیشه‌اش را تار کرده، شاخه‌های آویزان بید کهنسال و درهم پیچیده‌ای را می‌بینند که مانند لانه مارها در هوا به خود می‌پیچند. هنگامی که باد می‌ایستد تا نفسی تازه کند، غیاب صدایش ناله غم‌انگیز پایین ریختن باران از سقف را تشدید می‌کند.

چنین می‌نمود که تمام این چیزها، روی هم رفته، به گونه‌ای درخور بیانگر حالت ملتمان بود که واژه «عزاداری» در مقابلش رنگ می‌باخت. ما، حاضران در این جلسه، به‌نظر در صحنه‌ای از یک نمایش گیر افتاده بودیم، در وضعیتی که با جهان واقعی جور درنمی‌آمد.

جو جلسه حالتِ پریشانی به وجود آورده بود که همه ما را برای مدتی در سکوت فروبرد. حالا، هنگامی که رئیس بوویبو، پلیس مخفی، خودش را تکان داد و خطابه‌اش را از سر گرفت، صدایش تیز و در قیاس با لحن سنجیده و سوزناک گوینده بسیار توخالی به نظر می‌رسید.»