کتاب زاده در قفس
معرفی کتاب زاده در قفس
کتاب «زاده در قفس» نوشتۀ پادما ونکاترامان و ترجمۀ شروین جوانبخت است و انتشارات پرتقال آن را منتشر کرده است. زاده در قفس داستان پسری است که پشت میلههای زندان متولد میشود.
درباره کتاب زاده در قفس
زاده در قفس داستان پسر ۹ساله ای به نام کبیر است که در زندان به دنیا آمد چون مادرش بابت خطای نکرده دوران محکومیتش را میگذارند. کبیر هیچوقت پدرش را ندید و همسلولیها را خانوادۀ خودش میداند. تنها جایی در زندان که او کمی احساس آزادی دارد، کلاسی است که معلم مهربانی برایش قصههایی از جهان بیرون از زندان میگوید. او همیشه رؤیای زندگی بیرون از زندان را در سرش دارد تا اینکه به او میگویند به سنی رسیده است که باید زندان را ترک کند. او از آزادی خوشحال ولی از اینکه باید مادرش را ترک کند غمگین است. کبیر را به عموی فریبکارش تحویل میدهند، کسی که میخواهد او را بفروشد. کبیر از دست او فرار میکند و بهاینترتیب زندگی در جهان بیرون و بدون مادرش آغاز میشود. کبیر بهزودی میفهمد زندگی در آزادی شبیه آنچه که در زندان و در قصهها شنیده بود نیست.
کتاب زاده در قفس داستان جذابی است که نثری شعرگونه و آهنگین دارد. کبیر راوی داستان است و نویسنده از زاویه دید یک پسر ۹سالۀ بیگناه جامعهای را نشان میدهد که پر از بیعدالتی است، جایی که بزرگسالان رفتارهای خشونتآمیز با کودکان دارند بهخصوص آنهایی که فقیر و بیخانمان هستند. شخصیتپردازی کبیر در کتاب زاده در قفس مناسب و دقیق است. کبیر پسری است که بهتنهایی پا به دنیایی میگذرد که چندان روی خوشی به او نشان نمیدهد اما او شجاعانه با سختیها مبارزه میکند. او حتی تلاش میکند تا بیگناهی مادرش را اثبات کند بهطوریکه خواننده هم با او در این مسیر همراه میشود و آرزو دارد که کبیر موفق شود.
خواندن کتاب زاده در قفس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به نوجوانان و همچنین دوستداران رمانهای اجتماعی و واقعگرایانه پیشنهاد میکنیم.
درباره پادما ونکاترامان
پادما ونکاترامان، نویسنده، ۱۳ نوامبر ۱۹۶۹ در شنای هند متولد شد. او در آمریکا تحصیل کرد و مدرک دکترای اقیانوسشناسی را از کالج ویلیام و مری دریافت کرد. او مدتها در دانشگاه جانهاپکینز و رود آیلند به فعالیتهای پژوهشی پرداخت. بیشتر آثار این نویسنده مربوط به ادبیات نوجوان است و جایزههای ادبی زیادی هم کسب کرد. از جمله آثار او میتوان به «انتهای جزیره»، «بالارفتن از پلهها» و «خانهای روی پل» که به فارسی ترجمه شده اشاره کرد.
بخشی از کتاب زاده در قفس
«پشت میلهها، در قاب پنجرهٔ چهارگوش بالای دیوار، تکهای از آسمان در گذر است. آسمان، ماهها مثل رنگ محوی که بر دیوارها پوستهپوسته شده، خاکستری بود، اما امروز طلایی و آبی است؛ روشن، مثل ترانهای شاد. خیالاتم همیشه در شوق فرار میپرند بیرون تا بتوانم تمام آسمان را تصور کنم؛ شاید تمام جهان بزرگ را. ولی تخیلم خردهپارههای بسیاری کم دارد، مثل پازل نصفهنیمهای که در کلاس درسمان داریم. همهٔ چیزهایی هم که بعد از نُه سال زندگی در اینجا از مادر و معلمهایم یاد گرفتهام، برای پر کردن این جاهای خالی کافی نیستند. ولی تخیل من کار خودش را میکند؛ ما، من و آما، آزادیم و در دنیای بزرگ پشت میلهها که زندگی در آن جریان دارد، میگردیم.»
حجم
۱۶۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۱۶۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه