کتاب اهریمن عشق
معرفی کتاب اهریمن عشق
کتاب اهریمن عشق نوشتهٔ ابراهیم نصرالله و ترجمهٔ امیرحسین گلشنی است. انتشارات گیوا این مجموعه شعر معاصر اردنی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب اهریمن عشق
کتاب اهریمن عشق (قلادهٔ گرگ به گردن دوستی و گرگینگی؛ مجموعه شعر) حاوی یک مجموعه شعر معاصر از اردن است. عنوان برخی از این شعرها عبارت است از «گرگ شعری مینویسد»، «همچون کودکی خردسال»، «کودکی را دوست داشتی»، «پندهای بانوی عاشق» و «نخواهم پذیرفت که پیر شدم». این کتاب به تمام کسانی که در وادی عشق سوختند و با گوشت و پوست و استخوانشان عشق را درک کردند، تقدیم شده است.
میدانیم که شعر عرصههای گوناگونی را درنوردیده است. در طول قرنها هر کسی از ظن خود یار شعر شده است و بر گمان خود تعریفی از شعر بهدست داده است. حضور شعر در همهٔ عرصهها از رزم و بزم گرفته تا مدرسه و مسجد و خانقاه و دیر و مجلس وعظ، همه و همه گویای این مطلب است که شعر، بیمحابا، زمان، مکان و جغرافیا را درنوردیده و در هفتاقلیم جان و جهان به دلبری پرداخته است. آمیختگی شعر با فرهنگ مردم و اندیشههای اجتماعی، این هنر را زبان گویای جوامع بشری ساخته است؛ بدانگونه که هیچ جامعهای از این زبان بارز، برای انتقال اندیشههایش بینیاز نبوده است. گاهی شعری انقلابی به پا کرده است و گاه انقلابی، شعری پویا را سامان داده است.
خواندن کتاب اهریمن عشق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران شعر معاصر اردن پیشنهاد میکنیم.
درباره ابراهیم نصرالله
ابراهیم نصرالله در سال ۱۹۵۴ در خانوادهای فلسطینی متولد شد که در سال ۱۹۴۸ میلادی از سرزمین خود در فلسطین بیرون رانده شدند. این شاعر معاصر اردنی و برنده جایزهٔ بوکر عربی در ۲۰۱۸ میلادی، دوران کودکی و جوانی خود را در اردوگاه پناهندگان در اردن گذراند و فعالیت خود را بهعنوان معلم در عربستان سعودی آغاز کرد. او پس از بازگشت به امان، تا زمانی که زندگی خود را وقف نویسندگی کرد (تا سال ۲۰۰۶) در بخش رسانه و فرهنگی کار میکرد. او بیش از ۱۰ مجموعه شعر، بیش از ۲۰ رمان و چندین کتاب دیگر منتشر کرده است. «اهریمن عشق» یکی از مجموعه شعر های او است.
بخشی از کتاب اهریمن عشق
«پگاهت را تا چاشتگاه به تاخیر نینداز
نه... و نه بخت صبحگاهی را در قهوهات
آن خورشیدی است که بسیار سر خواهد کشید
شبنم همچون قلبی اندوهگین روی دستت محو میشود
شکفتگی این بوستان را به تاخیر نینداز یعنی:
سه گلی که میل ایوانت را دارند
زیبایی یک گنجشک را به تاخیر نینداز
و لبخند پنجرهٔ آن پیرزنی که از دور به تو اشاره خواهد کرد
و گویی همچنان به سان دخترت نو شکفته است!
پگاهت را تا چاشتگاه به تاخیر نینداز
آنجا سایهای همدم برای آواز یک سار نخواهد بود که دیگر در آسمان،
جایی برای بال گشایی ندارد
و بر گندم نوایت فرود آمد
آنجا خمیازهٔ اتوبوس نخواهد بود
یا نفس یک دختربچه
آن رود دقیقههاست که به هدر میرود
پس برخیز و قلب روزت باش
در هر چه میبینیش مزهٔ جانت باش
اینجا در فاصلهٔ بین قلبت و صبحگاه
این زندگی به پا میایستد
و همانند کودک میسراید،
به عروسی آزادیات میبالد»
حجم
۸۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۵۹ صفحه
حجم
۸۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۵۹ صفحه