کتاب شخصیت شناسی
معرفی کتاب شخصیت شناسی
کتاب شخصیت شناسی نوشتهٔ مریم کریمی است. نشر برگ و باد این کتاب را روانهٔ بازار کرده است؛ کتابی حاوی دیدگاه فروید، آدلر، یونگ و... .
درباره کتاب شخصیت شناسی
کتاب شخصیت شناسی شما را با دیدگاه چند روانشناس معروف جهان درمورد شخصیت آشنا میکند. این افراد عبارتند از زیگموند فروید، آلفرد آدلر، یونگ، راجرز، آلپورت، سلیگمن، اریک فروم، جورج کلی و مدی. این کتاب با بخشی به نام «سرخرگها» به پایان رسیده است. گفته شده است که آموزش شخصیتشناسی و مباحث مرتبط با آن، اگر با دقت و وسواس کافی انجام نشود، میتواند دردسرساز باشد. دررابطهبا این مبحث و بهطور نمونه، میتوان از شخصیتشناسی آلفرد آدلر نام برد. از نظر آدلر منظومهٔ خانواده، اولین محیط اجتماعی را تشکیل میدهد و هر کودکی تلاش میکند با رقابت در خانواده مورد توجه قرار بگیرد. مطلوببودن، رضایت از جنسیت، جذب ارزشهای خانوادگی یا قرارگرفتن در کنار یکی از اعضای خانواده میتواند زمینه را برای احساس موفقیت آماده کند. معلولیتها، نقصهای عضوی یا یتیمبودن برای برخی کودکان میتواند موقعیتساز باشد. موقعیت کودک در منظومهٔ خانواده بسیار مهم است و به همین دلیل است که ترتیب تولد در شخصیت فرزندان مهم میشود. هر کودکی باید قلمرویی داشته باشد که آن قلمرو دربردارندهٔ تواناییهایی باشد که در او احساس ارزشمندی ایجاد کند. اگر کودکان بتوانند تواناییهای خود در حوزهٔ توانایی، جرئت و اعتماد را بسنجند و متقاعد شوند که میتوانند این موقعیت را با تلاش مؤثر به دست آورند، در آن صورت میتوانند جنبهٔ مفید زندگی را پیش گیرند. اگر کودک نتواند به چنین احساسی برسد، دچار دلسردی شده و رفتار ناراحتکننده از خود نشان خواهند داد تا شاید از این راه بتواند آن موقعیت را به دست آورد. در این باره بیشتر بدانید.
خواندن کتاب شخصیت شناسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب شخصیت شناسی
«تعریف شخصیت از نظر آلپورت: سازمانی است پویا در درون فرد متشکل از سیستمهای روانی ـ جنسی که رفتار و افکار مشخصه را تعیین میکند.
۱- اگر چه شخصیت همواره رشد و تغییر میکند ولی این رشد سازمان یافته است.
۲- شخصیت از ذهن و بدن تشکیل شده که به صورت یک واحد با هم کار میکند نه کاملاً ذهنی و نه کاملاً زیستی است.
هر فکری میکنیم هر کاری انجام میدهیم, خاص خودمان است در نتیجه هر کسی بی همتاس. (بجز دوقلوهای همسان)
۳- تمام جنبههای شخصیت رفتار و افکار خاصی را هدایت میکند.
اختلاف آلپورت با فروید
۱- به عقیده آلپورت نیروهای ناهشیار فقط برای رفتار روان رنجور اهمیت دارد و این نیروی ناهشیار بر رفتاروشخصیت بزرگسالان پخته و بهنجار حاکم نیستند. این افراد به صورت منطقی و آگاهانه عمل میکنند. ولی آلپورت وجود یا اهمیت ناهشیار را انکار نکرد.
۲- آلپورت با جبرگرایی مطلق فروید مخالف بود و میگفت افراد مشغول هدایت کردن زندگی خود به سمت آینده هستند. در حالی که روانشناسی عمدتاً مشغول ردیابی آنها در گذشته است.
۳- فروید شخصیت بهنجار و نابهنجار را در یک پیوست قرار داد. در حالی که آلپورت شخصیت بهنجار و نابهنجار را کاملاً متفاوت و مجزا میدانست.
۴- آلپورت شخصیت فرد را بیهمتا میدانست و صفات شخصیت او را توصیف می کند.
۵- هدف فروید کاهش تنش و آلپورت افزایش تنش است.
۶- آلپورت فردنگر و قانون نگراست ولی برای روش فردنگر اهمیت بیشتری قائل است.
وراثت و محیط:
آلپورت برای حمایت از نظریه خود درباره بیهمتا بودن مسئلهٔ وراثت و محیط را مطرح کرد. به این صورت که ترکیبات نامحدود ژنتیک وجود دارد در نتیجه حتی در سطح وراثت (بجز دوقلوهای همسان) امکان یکی بودن دو فرد وجود ندارد. اگر تجربیاتی اجتماعی تک تک افراد را که متفاوت است اضافه کنیم در نتیجه قطعاً هر فرد منحصر به فرد و یکتا است.
صفات بنیادی:
۱- فراگیر است یعنی همهٔ زندگی فرد را شامل میشود.
۲- نیروی قدرتمندی که رفتار را هدایت میکند.
۳- همهٔ افراد صفات بنیادین ندارند. (آنهایی هم که دارند در همه موقعیتها نشان نمی دهند)
صفات اصلی:
۱- هر کسی ۵ تا ۱۰ صفت اصلی دارد.
۲- صفت اصلی خیلی خوب فرد را توصیف میکند.
۳- ویژگیهایی که دوستان خود را با آن توصیف میکنیم.»
حجم
۱۷۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۶ صفحه
حجم
۱۷۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۶ صفحه
نظرات کاربران
اصلا جالب نبود