کتاب مکالمه با سورنا
معرفی کتاب مکالمه با سورنا
کتاب مکالمه با سورنا گردآوری و تنظیم محسن میرکلایی و شهره رحیمی پور از نشر خاموش، مجموعه گفتگوهای منوچهر آتشی است که از آرشیو مجلهها، روزنامههای قدیمی و آرشیو شخصی شاعران و نویسندگان معاصر جمعآوری شده است.
درباره کتاب مکالمه با سورنا
منوچهر آتشی (۱۳۸۴-۱۳۱۰) بهعنوان یکی از شاعران برجسته و اثرگذار در ادبیات معاصر ایران شناخته شده است. از او تاکنون ۱۵دفتر شعر، ۳ ترجمه و ۵ مجموعه نقد انتشار یافته است؛ اما آتشی زوایای پنهانی دارد که عموما از دید دوستدارانش مخفی مانده است. کتاب مکالمه با سورنا قصد دارد این زوایای پنهان را به مخاطب نشان دهد.
آتشی را میتوان از جنبههای مختلف، یکی از شاگردان مهم نیما دانست، هرچند در طول حیات نیما دیداری بین آن دو حاصل نشد. آتشی با نوشتن مقالات و پروراندن ایدههای نیما از لحاظ نظری و همزمان با سرودن اشعاری بر اساس بوطیقای نیما بهطور عملی، سعی در گسترش اندیشه نیمایی داشته است.
آتشی در بحبوحهٔ سیاستزدگی شعر در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ خورشیدی تمرکز خود را به شعر معطوف کرد، دچار کارهای روشنفکری در شعر نشد و برخلاف شاعران ممتاز آن دهه که مفاهیم سیاسی رایج را در اشعارشان صریح بازتاب میدادند، تن به سفارشهای اجتماعی زمانه نداد.
وی که پیشهاش معلمی بود، در نقد شعر نیز همچون آموزگاری دقیق، مفاهیم پیچیده و دشوارفهم را برای شاعران جوان حل میکرد. منوچهر آتشی، برخلاف دیگر شاعران بزرگ معاصر، اهمیت ویژهای برای نسل جوان پس از خود قائل بود.
در کتاب مکالمه با سورنا خواننده با خصلتهایی از منوچهر آتشی آشنا میشود و ابعاد تازهتری از شخصیت او را در مواجهه با مسائلی چون تاریخ، شعر و فلسفه درمییابد. آتشی به دور از تنگنظری، در ابراز نقد نسبت به آرا و آثار نویسندگان و شاعران همعصر خود از صراحت بیان برخوردار بود. او رویدادهای ادبی و اجتماعی روزگار خویش را با نگاهی تحلیلگر و عمیق رصد میکرد و از تغییر و نوشدن در اندیشه و نظریات خود نمیهراسید.
کتاب مکالمه با سورنا شامل ۱۲ گفتگوست که حضور حرفهای منوچهر آتشی را در طول حیاتش بهعنوان شاعر موردتوجه پرسشگران قرار داده است. نحوهٔ گردآوری این مجموعه و جستوجوی گفتگوها حاصل گشتوگذار محسن میرکلایی و شهره رحیمی پور در آرشیو مجلهها، روزنامههای قدیمی و آرشیو شخصی شاعران و نویسندگان معاصر بوده است.
نام «سورنا» پهلوان ایرانی ازاینرو برای کتاب حاضر در نظر گرفته شد که روحِ حماسی اشعار منوچهر آتشی را تداعی میکند و تخلص شاعر یعنی «سُرنا» از نگاه گردآورندگان دور نمانده است.
خواندن کتاب مکالمات سورنا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به تمام دوستداران شعر و ادبیات فارسی بهویژه شعر معاصر پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مکالمه با سورنا
«اصغر ضرابی: دربارهٔ شعر امروز حرف بزنیم و تحول آن و حرفهایی که در حاشیهٔ آن است.
منوچهر آتشی: میتوان گفت شعر امروز، از بدو پیدایش دورههای مختلفی طی کرده، نشیبوفرازهایی داشته که هر کدام از این دورهها باید بررسی شود تا ببینیم که حالا در چه موقعیتی هستیم. بحث راجع به اینکه بالاخره چطور شعر نو به وجود آمد و چه کسی بانی این مسئله بود، موضوعی تکراری است؛ شکی نیست که نیما یوشیج پایهگذار این نوع شعر بود و به نظر من آغاز آن همان شعر «افسانه» نیما است. بهقولِ شهریار، یک دید تازهای از طبیعت ارائه داد و به ما نشان داد که نگاه دیگری به طبیعت داشته باشیم. دیدِ نیما متفاوت از دید شاعران گذشته بود. میتوان گفت در شعر گذشته، توصیفِ طبیعت بیشتر از پشت عینک سنت بوده و ارتباطی بین طبیعت و هنرمند وجود نداشته است. به همان دلیل شعر یک بیان قراردادی و خالی از روح، حرکت و خون بود؛ اما نیما راهی را به ما نشان داد که طبیعت و زندگی اصولاً آمیخته با روح، حس و فکر شاعر است. به همین دلیل است که با شعر امروز احساس نزدیکی بیشتری میکنیم و افکار و احساسات خود را در شعر امروز میبینیم. یعنی بیگانگی بین شعر و شاعر وجود ندارد. بعد از افسانه، نیما در همان شیوههای آزاد و جدید کار کرد تا زمانی که افراد دیگری هم متوجه این راه نو شدند و میتوان گفت دوره آشنایی بیشتر شاعران شیوهٔ نیما، تقریباً بعد از شهریور ۱۳۲۰ بود. شاعرانی مانند نادر نادرپور، فریدون توللی، احمد شاملو و اخوان ثالث و دیگران از این شیوه استقبال کردند و هر کدام در حد توان و استعداد خود کارهایی انجام داد؛ که البته تا بعد از سالهای ۱۳۳۱ و ۱۳۳۲ شعر ارزندهای که بتوان آن را نشان تکامل و شناخت عمیق مقصودِ «نیما» دانست، توسط هیچکدام از این شاعران سروده نشد. بنابراین در آن برهه تاریخی، شعر فارسی در مسیر تازهای افتاد که بیشتر مربوط و محدود به افکار سیاسی و ایدئولوژیهای خاص شد که از یک جهت نقطهٔ تحولی بود و از جهت دیگر نقطهٔ توقف.
بعد از آن دوره بود که آبها از آسیابها افتاد و رودخانهٔ شعر از بستر سنگلاخی خود به جلگهٔ آرامش سرازیر شد. میتوان گفت، تقریباً برای شاعران، مرحلهٔ تأمل و تفکری پیش آمد که بنشینند و راه خود را مشخص کنند. از میان شاعرانی که در این دوره نمونه و نماینده کامل زمان خود بودند و توانستند نقطهٔ آغازی برای کار دیگران باشند میتوان به مهدی اخوان ثالث (م.امید) و احمد شاملو (ا.بامداد) اشاره کرد. ایشان عدهٔ زیادی را به این مسیر نو در شعر علاقهمند کردند. در این میان، اخوان ثالث بیشتر شیوهٔ نیما را درک کرد و در گسترش آن تلاشی ثمربخش داشت. اخوان ثالث برای شناخت بهتر زبان و اندیشه نیما مقالههایی نوشت، شعرهایی سرود، و وزن شعر نیمایی را معرفی کرد. او به دلیل اینکه از ادبیات کلاسیک ایران و شیوهٔ جدید اطلاعات کافی داشت در این راه نیز موفق شد.»
حجم
۱۷۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه
حجم
۱۷۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه