کتاب با من چه کرد کودتا
معرفی کتاب با من چه کرد کودتا
کتاب با من چه کرد کودتا داستانی بلند نوشتهٔ عبدالمحمد دلخواه است و انتشارات فرمهر آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب با من چه کرد کودتا
رمان یکی از راههای انتقال احساسات است. نویسنده برای بیان حقیقت احساسات و عواطفش به زبانی نیاز دارد که او را از سردی مکالمه روزمره دور کند و بتواند با آن خیالش را معنا کند و داستان و رمان همین زبان است. با داستان از زندگی ماشینی و شلوغ روزمره فاصله میگیرید و گمشده وجودتان را پیدا میکنید. این احساس گمشده عشق، دلتنگی، دوری و تنهایی و چیزهای دیگری است که سالها نویسندگان در داستانشان بازگو کردهاند.
داستان معاصر در بند چیزی نیست و زبان انسان معاصر است. انسان معاصری که احساساتش را فراموش کرده است و به زمانی برای استراحت روحش نیاز دارد. نویسنده در این کتاب با احساسات خالصش شما را از زندگی روزمره دور میکند و کمک میکند خودتان را بهتر بشناسید. این کتاب زبانی روان و ساده دارد و آیینهای از طبیعتی است که شاید بشر امروز فرصت نداشته باشد با آن خلوت کند. نویسنده به زبان فارسی مسلط است و از این توانایی برای درک حس مشترک انسانی استفاده کرده است.
خواندن کتاب با من چه کرد کودتا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب با من چه کرد کودتا
«غبار وهم و اضطراب و ناباوری از جلو چشمانم محو نمیشد. مثل موجود مسخشدهای شده بودم. میان توهمات مبارزه و زندگی روزمره دستوپا میزدم. عواطف و احساسات طبیعیام لگدمال شده بود. دلم پایمال شده بود. تنها منطق و حسابوکتاب و دودوتا چهارتا برایم مانده بود. گاهگاهی هم نجوای دلم را میشنیدم. میگفت به هر گروه و قدرتی که متصل باشی، وقتی توفان حادثه آمد، در گردوغبارش گم میشوی و آنجا میغلتی که او میخواهد نه آنجا که خواستهی تو است. دلم را دستکم گرفته بودم. وجه دخترانه و زنانهام تختالشعاع بحث و گفتگوهای روشنفکرانه و فرقهای قرار گرفته بود. ضربههای پیدرپی اخبار روزانه و عقدههای روانی که در پی سرکوبهای مستمر و بیوفه، چونان تیرهایی بر پیکر و روان من وارد میشد، از همهی فطرت خودم دورم کرده بود. رنگ عوض کردن افرادی که تا قبل از شبیخون، شعارهای پرطمطراق و دهانپرکن میدادند، تبریک و تهنیت گفتنهای بعضی از وجیهالملهها به نخستوزیر کودتا بلافاصله پس از تغییر اوضاع، همه خارهایی بودند که در قلب من مینشستند. خیلیها هم مردانه پایداری کردند و آماج گلولههای رژیم شدند. هر دو وضع حالم را بههم میزد. از گروه اول چندشم میشد و از سرنوشت گروه دوم خون میگریستم.»
حجم
۱۲۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
حجم
۱۲۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه