کتاب کوچینگ زندگی مثبت (جلد دوم)
برای دریافت این کتاب و خواندن و شنیدن هزاران کتاب دیگر، اپلیکیشن طاقچه را به صورت رایگان نصب کنید.
مشخصات کتاب
معرفی کتاب کوچینگ زندگی مثبت (جلد دوم)
کتاب کوچینگ زندگی مثبت (جلد دوم) نوشتهٔ امیرمحمد پهلونژاد است. انتشارات نسل یاسان این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی راهنمای نیکزیستی و شکوفایی در بستر روانشناسی مثبت.
درباره کتاب کوچینگ زندگی مثبت (جلد دوم)
کوچینگ (Coaching) به فرایندی گفته میشود که فرد را از مکان کنونی خود به نقطهای که میخواهد برسد، هدایت میکند. آموزش کوچینگ مطابق استاندارد فدراسیون بینالمللی کوچینگ (ICF) از یازده صلاحیت تشکیل شده است که در سه سطح کارشناسی، کارشناسیارشد و دکتری تعریف شدهاند. این صلاحیتها برای افراد گوناگون (از دانشجویان تا افراد حرفهای و بازنشستگان) در مراحل مختلف زندگی کارآمد هستند؛ زیرا منجر به افزایش آگاهی از خود، بهدستآوردن اطلاعاتی درمورد ایجاد ارتباطی پایدار و داشتن گفتوگویی اثرگذار برای کمک به دیگران و مسئولیتپذیری در امور مهم خواهند شد. کوچینگ یکی از روشهای آموزش نیروی انسانی است و میتواند منجر به سودآوری برای کارمندان و در نهایت سازمان بشود. کتاب کوچینگ زندگی مثبت (جلد دوم) از مجموعهٔ «روانشناسی کوچینگ»، با دیباچهای به قلم «علی صاحبی» آغاز شده است. کتاب حاضر پنج فصل دارد. امیرمحمد پهلونژاد کتاب را طوری نوشته که با مطالعهٔ آن، ادراک منسجمی از مفاهیم و مؤلفههای «روانشناسی مثبت» برای شما فراهم میشود. این کتاب میتواند شما را گامبهگام در قلمرو روانشناسی مثبت راهنمایی و هدایت کند و در واقع دعوتنامهای است تا به مسیر جدیدی (روانشناسی مثبت) قدم بگذارید، شناخت بهتری از خود، توانمندیها و سطح نیکزیستی خود پیدا کنید و احساس لذت، قدرشناسی و نیکزیستی را در زندگیتان افزایش دهید.
خواندن کتاب کوچینگ زندگی مثبت (جلد دوم) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کوچینگ زندگی مثبت (جلد دوم)
«آیا تا به حال هیچگاه مشغول کاری بودهاید (نقاشی، نویسندگی، گفتوگو، بازی شطرنج، کارِ چوب، ماهیگیری، نیایش، وبگردی) که حساب زمان کاملاً از دستتان در رفته باشد؟ احتمالاً شاید حتی فراموش کرده بودید که متوجه گرسنگی و تشنگی، پشت درد یا گردن درد و یا حتی دستشویی رفتن خود شده باشید؟ شاید هم در طی آن زمان که مشغول آن کار مشخص بودهاید، کار دیگری به ذهنتان خطور نکرده؟ اگر پاسختان به سؤالات بالا مثبت است، یعنی وضعیتی را تجربه کردهاید که به آن «غرقگی» میگویند. همانطور که میدانید، غرقگی وضعیتی است که فرد در آن بهطور شدید جذب و مشغولِ لحظه حال میشود. شما کاملاً در کاری که مشغولش هستید فرو میروید، کاملاً روی آن کار تمرکز دارید و از خودتان غافل هستید (به خودتان هشیار نیستید). فعالیتی که در حال انجامش هستید، چالشی و گیراست و شما برای آن که انجامش بدهید باید از نهایت توانمندیها و شایستگیهایتان استفاده کنید. افراد وقتی در وضعیت غرقگی قرار میگیرند، میگویند که احساس قدرت و کارآمدی دارند، در قله توانمندیها، هشیاری و کنترل هستند و کاملاً ناخودآگاه عمل میکنند. آنها آن فعالیت خاص را فقط به دلیلِ خود آن فعالیت انجام میدهند و نه بهخاطر چیزی دیگر.
میهای چیکسنتمیهی در دهه ۱۹۶۰، زمانی که در حال مطالعه فرآیند خلافیت بود، مفهوم غرقگی به ذهنش رسید. او در حین مصاحبه با هنرمندانی که وقت خود را وقف هنرشان کرده بودند متوجه شد که آنها وقتی مشغول کار هستند (نقاشی)، اغلب به گرسنگی، ناراحتی و خستگی مفرط توجهی نمیکنند. اما به محض آنکه کارشان تمام میشد، علاقهشان را از دست میدادند. این هنرمندان بهطور واضح برای کاری که انجام میدادند دارای انگیزههای درونی بودند و نقاشی برایشان پر ارزش و پاداش بود. آنها برای توصیف تجربه عینی نقاشی، از این استعاره استفاده کردند که توسط یک جریانِ پراشتیاق حمل میشوند. این یعنی غرقگی.»