دانلود و خرید کتاب اسفار سخن عبدالخالق رکابی ترجمه نرگس قندیل زاده
تصویر جلد کتاب اسفار سخن

کتاب اسفار سخن

ویراستار:نسرین خسروی
انتشارات:نشر نی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب اسفار سخن

کتاب اسفار سخن نوشته‌ٔ عبدالخالق رکابی با ترجمهٔ نرگس قندیل زاده و ویراستهٔ نسرین خسروی است و نشر نی آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب اسفار سخن

اسفار سخن بعد از ظهرِ روزی در بغداد آغاز می‌شود و فردای آن روز در شهر دیگری، واقع در جنوب عراق، به پایان می‌رسد. نویسنده زمان این آغاز و پایان را به‌روشنی مشخص نکرده است. همین‌قدر پیداست که دست‌کم دو سه سالی از جنگ کویت و خروج ارتش عراق از این کشور در فوریهٔ ۱۹۹۱ می‌گذرد، چون در گفت‌وگویی از «منطقهٔ پروازممنوع در جنوب کشور» و «حملهٔ موشک‌های تاماهاک و کروزِ آمریکایی‌ها به بغداد» سخن به میان می‌آید. قانون «پروازممنوع» را ائتلاف بین‌المللی به رهبری آمریکا یک سال و نیم پس از پایان جنگ کویت، یعنی در ماه اوت سال ۱۹۹۲، در جنوب عراق اعلام کرد، محدودهٔ آن را در سال ۱۹۹۶ به جنوب بغداد رساند و تا سال ۲۰۰۳ به اجرای این قانون ادامه داد. همچنین، به دنبال سوءقصد دولت عراق به جان جرج بوشِ پدر در کویت (یا ظنّ این سوءقصد)، نیروهای آمریکایی در ژوئن ۱۹۹۳ با موشک‌های کروز از نوع تاماهاک به دفتر مرکزی اطلاعات عراق در بغداد حمله کردند.

این رمان اولین بار در سال ۲۰۰۱، یعنی در زمان حکومت صدام حسین، چاپ شد. از این رو، آشکار است که نویسنده امکان تصریح به بسیاری از واقعیت‌ها را نداشته است. برای مثال، همه‌جا از جنگ کویت (که با حمله و تجاوز ارتش عراق به خاک آن کشور آغاز شد و با شکست کامل این ارتش به پایان رسید) با تعابیری مانند «جنگ اخیر» یا «جنگ بعدی» یاد کرده است. ولی راوی در صفحهٔ ۲۴۲، مصیبت «جنگ» را که با قدرت‌طلبی‌ها و تجاوزکاری‌های صدام حسین سال‌های درازی بر سینهٔ مردم عراق چنبره زده بود، به طاعونی تشبیه می‌کند که به عقوبت گناه در تِبِس همه‌گیر شد.

اما کتاب اسفار سخن از این قرار است: آنچه این بعدازظهر پُرتشویشِ بغداد را مضطرب‌تر می‌کند، خبر مبهمی است که از شهری در جنوب (در منطقهٔ پروازممنوع) می‌رسد. اطلاعات درستی در کار نیست. قرائن و شواهد حاکی از مصیبت و فاجعه است. همشهریان پریشان‌خاطر و پراکنده گرد هم می‌آیند و راهی می‌شوند. در طیّ مسیر، تخمینِ حدّ و حدود مصیبت مشترک و تشویشِ این ابهام بزرگ است که اندک‌اندک دل همسفران بیگانه را به هم پیوند می‌زند و زبان‌ها را باز می‌کند تا هر کس راویِ رنجی باشد که جانش را می‌کاود، از هولی بگوید که از سر گذرانده یا ماجرایی را نقل کند که به چشم دیده است. در میان این راویان، حتی اسیران خاک نیز سر برمی‌آورند تا هم از سرگذشت خویش بگویند و هم شِمایی از تاریخ معاصر عراق را پیش چشم ما عرضه کنند. آشکار است که آن موطن جنوبی، در واقع، سراسر عراق است و این رفیقان طریق هم عراقیانِ بی‌پناه‌اند که به ارادهٔ دیکتاتور مجنون و مخوف سال‌هاست روی امن و امان ندیده‌اند.

این روایت اما غم‌نامه نیست؛ هم غم در جانش خلیده و هم عشق در تار و پودش تنیده؛ آمیزه‌ای است از روایت‌های اندوهبار با حکایت‌های بازیگوشانه و زبان شیرین؛ طرح مسئلهٔ انسان است و مفاهیمی چون تقدیر و تسلیم و اراده و تکاپو، با نگاهی به آغاز و انجامِ کارِ اودیپ؛ تقبیح قاطعانهٔ جنگ است که ده‌ها سال جان مردم عراق را به لب آورد و سرانجام، تصویر هنرمندانه و وفادارانه‌ای است از تاریخ صدسال اخیر عراق.

همسفرانِ پیر و جوان،‌ که در طول مسیرْ راویِ قصه‌های خود می‌شوند، هزار بهانه می‌دهند به راوی بی‌نامِ رمان تا به گذشته‌های دور و نزدیک برگردد، سرگذشت را بازخوانی کند و به سرنوشت بیندیشد؛ با حسرتِ عمرِ رفته و حیرتِ آنچه مانده: چارهٔ دیگری بود؟ امکان و امید دیگری هست؟ پیشِ این همه هراس که به اتفاق دست بر گلوی انسان می‌نهند و راه نفس را می‌بندند، قد می‌توان علم کرد؟ از چنگ تقدیر کور و اجتماع نامهربان راه گریزی هست؟ طاعون جنگ به پایان می‌رسد؟

خواندن کتاب اسفار سخن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات عرب پیشنهاد می‌کنیم.

درباره عبدالخالق رکابی

عبدالخالق رکابی سال ۱۹۴۶ در شهر بدرهٔ عراق به دنیا آمد. سال ۱۹۶۶ وارد دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه بغداد شد و در ۱۹۷۰ لیسانس هنرهای تجسمی گرفت. او پس از ۹ سال تدریس در دبیرستان، سال‌ها سردبیری مجلهٔ أسفار و ویراستاری مجلهٔ آفاق عربیة را بر عهده داشت و در مجلهٔ أقلام هم مقاله می‌نوشت. هم‌اینک در کانون نویسندگان، انجمن صنفی روزنامه‌نگاران و انجمن هنرهای تجسمی کشورش عضویت دارد.

رکابی آفرینش ادبی را با شعر آغاز کرد. پس از انتشار کتاب شعرِ مرگی میان دریا و صحرا (موت بین البحر والصحراء، ۱۹۷۶)، به زبان روایت روی آورد و همچنان دلمشغولِ روایت و سرگرم آفرینش است. او تاکنون یک مجموعهٔ داستان، دو نمایشنامه و ده رمان آفریده است: پنجره‌ای به گسترهٔ رؤیا ( نافذة بسعة الحلم، رمان، ۱۹۷۷)؛ چه کسی درِ طلسم را می‌گشاید ( من یفتح باب الطلسم، رمان، ۱۹۸۲)؛ مشقت‌های عبداللهِ عاشق ( مکابدات عبدالله العاشق، رمان، ۱۹۸۲)؛ دیوارِ تفنگ‌ها ( حائط البنادق، مجموعهٔ داستان، ۱۹۸۳)؛ سه‌گانهٔ غربال (الراووق، رمان، ۱۹۸۶)، زان پیش که باز پرگشاید (قبل أن یحلّق الباشق، رمان، ۱۹۹۰)، و هفتمین روز آفرینش (سابع أیام الخلق، رمان، ۱۹۹۴)؛ قوشچی ( البیزار، نمایشنامه، ۱۹۹۹)؛ روزهای آن هزار شب ( نهارات اللیالی الألف، نمایشنامه، ۲۰۰۱)؛ اسفار سخن ( أطراس الکلام، رمان، ۲۰۰۱)؛ سِفر جاودانگی ( سفر السرمدیة، رمان، ۲۰۰۵)؛ شب اندوهناک علی بابا ( لیل علی بابا الحزین، رمان، ۲۰۱۳)؛ مقامات اسماعیلِ ذبیح ( مقامات إسماعیل الذبیح، رمان، ۲۰۱۳).

روایت‌های رکابی با تاریخ درآمیخته است. وی می‌کوشد مواد و مصالح روایت را اولاً از تاریخ عراق و برخی کشورهای دیگر که در حوزهٔ امپراتوری عثمانی قرار داشتند و ثانیاً از میراث بومی و جهانیِ فکر و فرهنگ و ادب برگیرد و با نگاهی زیبایی‌شناسانه در آثار خود بازآرایی کند. چنین بود که در سال ۲۰۱۳ به پاسِ روایتِ تاریخ معاصر جهان عرب در قالب رمان، جایزهٔ جهانی رمان در قطر به وی و چهار نویسندهٔ دیگر، از جمله واسینی اعرجِ الجزایری، اعطا شد.

علاوه بر این، سه‌گانهٔ پیش‌گفته (غربال، زان پیش که باز پرگشاید، و هفتمین روز آفرینش) هم سه جایزهٔ جداگانه برای نویسنده به ارمغان آورده و از برخی آثار او فیلم‌های سینمایی یا تلویزیونی ساخته شده است.

بخشی از کتاب اسفار سخن

«بیهوده به گوشی تلفن چسبیده بودم و سعی می‌کردم حرف بیشتری از آن بیرون بکشم. تماس قطع شده بود و من درست نفهمیده بودم چه اتفاقی افتاده است. ولی همان چند کلمه که از صدها کیلومتر آن‌طرف‌تر به گوشم رسید، برای دوباره پیوستن رشته‌ای گسسته کافی بود: بار دیگر آن چشم‌ها، چشم‌های پدر ـ این بار از پسِ ابر سفید پیری ــ با همان نگاه‌های ملامتگر و بی‌مدارا که از احساس گناه پُرم می‌کند، همان احساس قدیمی که گمان می‌کردم وقتی سال‌ها پیش به خانه پشت کردم تا دیگر برنگردم از میان رفته است... چقدر اشتباه می‌کردم! حالا می‌فهمم گذشته به آن سادگی که خیال می‌کردم نمی‌میرد و دردهای کهنه در جایی از روح ـ و نه جسم ــ همچنان می‌تپند و منتظر ناخنی می‌مانند که از قضا روی زخم را بکَند تا خونریزی خاطرات شروع شود. این هم چهره‌های قدیمی، که برخی را خاک به خود پوشانده و برخی دیگر، با پیاپی آمدن سال‌ها، غبار نسیان پوشیده‌اند. همین‌هاست که بار آن ماجراها را بر دوشم می‌نهد. این از پدربزرگ که میان آن چهره‌ها به من می‌نگرد تا از ورای تنهاییِ گور به یادم آوَرَد هر چه برایم کرد بی‌فایده بود؛ نه اسب‌هایش فایده‌ای داشتند که نرم نرمک از دنیای کودکی به مرزهای مردانگی‌ام رساندند و نه زمینش فایده‌ای داشت که او شبانه در آن نهال می‌کاشت و اعتنا نمی‌کرد به گلوله‌های هشداری که در تاریکی بالای سرش صفیر می‌کشیدند... من تا رسیدم به اولین مانع، گریختم و شهرم را برای همیشه ترک کردم...»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۰۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۶۲ صفحه

حجم

۲۰۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۶۲ صفحه

قیمت:
۷۹,۰۰۰
تومان