دانلود و خرید کتاب بانویی در ون الن بنت ترجمه مزدک بلوری
تصویر جلد کتاب بانویی در ون

کتاب بانویی در ون

نویسنده:الن بنت
انتشارات:نشر نی
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب بانویی در ون

کتاب بانویی در ون نوشتهٔ الن بنت و ترجمهٔ مزدک بلوری است. نشر نی این رمان معاصر انگلیسی را منتشر کرده است.

درباره کتاب بانویی در ون

کتاب بانویی در ون حاوی یک رمان معاصر و انگلیسی است. داستان از آنجا شروع می‌شود که «خانم شپرد» با وَن قراضه‌اش به خیابان محل زندگی نویسندهٔ کتاب می‌آید. تصادفاً مقابل خانهٔ او پارک می‌کند و در همان خیابان داخل وَن زندگی می‌کند. پس از مدتی، به‌دلیل درگیری‌هایش با همسایه‌ها و مزاحمت‌های رهگذرها و مأموران شهرداری، نویسنده به او اجازه می‌دهد موقتاً ماشین را داخل حیاط خانه‌اش پارک کند، اما خانم شپرد ماندگار می‌شود! او ۱۵ سال همان‌جا می‌ماند. وَن، با پرده‌های پاره‌پوره و یک‌عالمه خرت‌وپرت در داخلش و کیسه‌های نایلونیِ پر از آت‌وآشغال در زیر و اطرافش، ظاهر ناخوشایندی به خانه می‌دهد. خودِ خانم شپرد هم که به هیچ صراطی مستقیم نمی‌شود و دائم یا با صاحبخانه بگومگو می‌کند یا مشغول کارهای خنده‌آور و اعصاب‌خردکن است. حالا چرا این زن حاضر شده سال‌ها با این وضع در این وَن بدبوی کثیف زندگی کند؟ این رازی است که الن بنت در پایان کتاب به آن پی می‌برد.

کتاب «بانویی در ون» نمونهٔ مثالی واقعه‌ای‌ چنین است که نه‌فقط یک داستان که مجموعه‌ای وقایع‌نگارانه با مقدمه و مؤخره است که الن بنت از ماجرایی واقعی در زندگی خودش نوشته است. داستان خانم شپرد در فهرست «پیتر لیلی»، وزیر وقت تأمین اجتماعی بریتانیا به‌عنوان عضوی از «انجمن مفتخوران» شناخته می‌شد که حکمرانان جهان سرمایه بدون هیچ انعطاف و البته شناختی محکومشان می‌کنند و با شنیع‌ترین صفت‌ها خطاب قرارشان می‌دهند؛ داستانی که ریزبینی و نکته‌سنجی الن بنت، از آن داستان طنازانه ساخته است. خواندن این اثر، یادآور بسیاری از قضاوت‌های دم‌دستی ما از بسیاری از آدم‌ها است. این کتاب کوچک نشان می‌دهد که زندگی چطور آدم‌ها را در پیچ‌وتاب‌های عجیب‌وغربیش به‌شیوه‌ای از زیستن سوق می‌دهد که فقط شنیدن و خواندن سرنوشتشان در بهتی عجیب غوطه‌ورمان می‌کند.

خواندن کتاب بانویی در ون را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر انگلستان و قالب رمان با داستان واقعی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب بانویی در ون

«وقتی که می‌رود، دورِ وَن قدم می‌زنم و به چیزهایی می‌اندیشم که سرشان با هم دعوا کرده بودیم: تکه‌های فرشی که توانسته بود دزدکی روی سقف وَن بگذارد، پتویی که با بند روی سقف بسته بود تا صدای باران را خفه کند، کیسه‌های سیاه انباشته از لباس‌های کهنه‌اش که زیر وَن گذاشته بود‌ــ میدان زدوخوردهایی که در همهٔ آن‌ها شکست خورده بودم. اکنون در خیال خود مجسم می‌کنم که او را به حمام برده‌اند، زخم‌هایش را بسته‌اند و لباس تمیز تنش کرده‌اند و زندگی تازه‌ای را شروع کرده است. حتی خودم را می‌بینم که به دیدنش رفته‌ام و برایش گل برده‌ام.

حدود ساعت ۲:۳۰ که سروکلهٔ میس اس. دوباره پیدا می‌شود این خیال‌ها به سرعت نقش‌برآب می‌شود، واقعاً حمام رفته و لباس تمیز به تن دارد، و یک جفت جوراب بلند و سفید بیمارستان به پاهای چروکیده‌اش کرده است، اما پیداست از این‌که برگشته بسیار خوشحال است. شماره تلفنی دارد که با آن می‌تواند با دوستان تازه‌اش صحبت کند. آن را به من می‌دهد و می‌گوید: «هر زمانی می‌توان با آن‌ها تماس گرفت‌ــ حتی روزهای تعطیل. پیجر راه دور دارند.»

وقتی دارم خانه را ترک می‌کنم تا به تئاتر بروم، با عصایش به درِ وَن می‌کوبد. در را باز می‌کنم. روی لحافی که بر همهٔ کثافت و آشغال انباشته در وَن پهن شده دراز کشیده و ملافه‌های سفید تمیزی روی خودش انداخته است. هنوز نگران است که نکند دوباره او را به بیمارستان بفرستم. می‌گویم محال است این کار را بکنم، می‌گویم تا هر وقت که بخواهد می‌تواند این‌جا بماند. در را می‌بندم، اما بار دیگر به در می‌کوبد و من دوباره به او اطمینان خاطر می‌دهم. یک بار دیگر در را می‌بندم، اما دوباره به در می‌کوبد. «آقای بِنِت.» مجبور می‌شوم گوش‌هایم را تیز کنم تا بشنوم. «ببخشید که وَن به این وضع افتاده است. اصلاً نتوانسته‌ام خانه‌تکانی بکنم.»»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۴۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۸۵ صفحه

حجم

۱۴۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۸۵ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۴۰%
تومان