کتاب جهان باستان (جلد چهارم)
معرفی کتاب جهان باستان (جلد چهارم)
کتاب جهان باستان (جلد چهارم) نوشتهٔ اریک کلاین و سارولتا تاکاش و ترجمهٔ منوچهر بیگدلی خمسه است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است. نویسندگان در این اثر از تمدنهای خاور نزدیک و آسیای جنوب غربی سخن گفتهاند. این اثر جلد چهارم از مجموعهٔ «جهان باستان» است.
درباره کتاب جهان باستان (جلد چهارم)
کتاب جهان باستان (جلد چهارم) (The Ancient World) ترجمهٔ فارسی جلد چهارم از دورهٔ پنججلدی «جهان باستان» است. دربارۀ جهان باستان کتابهای متعددی به زبانهای گوناگون تألیف کردهاند که بر حسب خط زمانی تقدم و تأخر وقایع تاریخ بشر ترتیب یافتهاند.
یکی از ویژگیهای این کتاب سادگی و ایجاز متن و پرهیز از تفصیل در جزئیات است. ستونهای جنبی در کنار موضوع اصلی اطلاعات لازم را به خواننده میدهد. از ارجاعات در پانوشت صفحات خبری نیست و خواننده میتواند موضوع را بدون وقفه برای آگاهی از مستندات مطالعه، و در صورت علاقه و لزوم، به منتخب کتابشناسی (به زبان انگلیسی) در پایان کتاب مراجعه کند. صرفاً مترجم در مواردی معدود توضیحات ضروری را در ذیل برخی از صفحات (یا در پرانتز) آورده است. باید اذعان داشت که مؤلفان هر جا دربارۀایران و اسلام نوشتهاند، بیطرفی و انصاف را، در مقایسه با آثار مشابه، رعایت کردهاند؛ اگرچه کارشان فارغ از نقص نیست و اشتباهاتی هم دارند. در برخی موارد، مغایرتهایی با اعتقادات و کتابهای مقدس ادیان ابراهیمی مشاهده میشود، از جمله، حضرت عیسی را به صراحت، پسر یوسف نجار نوشتهاند و از روحالقدس، که از دمیدن نفخهٔ او در شکم مریم عذرا عیسی متولد شد، صحبتی در میان نیست. ابراهیم پدرسالاری است که به فرمان یهوه از اور به کنعان مهاجرت میکند و احتمالاً شخصیتی افسانهای است؛ داوود و سلیمان پادشاهاند، نه پیامبر. در شاهنامه از جمشید جم پسر ویونگهان، که در اوستا و شاهنامه نقشی عظیم دارد، سخن گفته نمیشود.
نکتهٔ شایان ذکر این است که مترجم همه جا نام دریای واقع در شمال ایران را «دریای کاسپین» نوشته که نام باستانی و شناختهشدهٔ جهانی است. گرچه ترکها و شوربختانه خود ایرانیان آن را بحر خزر مینامند. در حالی که متون قدیمی جغرافیایی و تاریخی، دریای مازندران، دریای گرگان و دریای آبسکون آوردهاند و اعراب هنوز این دریا را «بحر قزوین» میخوانند که معرب کاسپین است.
خواندن کتاب جهان باستان (جلد چهارم) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب تاریخ باستان در تمدنهای خاور نزدیک و آسیای جنوب غربی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب جهان باستان (جلد چهارم)
«قدیمترین مدارک سلطنت آشوری به حدود ۲۰۰۰ پم بازمیگردد، اما اولین پادشاهی که قدرت آشور را نمایان ساخت شمشی - آداد اول (سلطنت ۱۸۰۸-۱۷۷۶ پم) بود. او سرزمینهای همجوار را تسخیر و اقتدار سلطنت را بر تمامی بینالنهرین شمالی تحکیم کرد. موقعیت، تجارت، و قدرت آشور آن را به برخورد با سلطنت بابل در جنوب کشانید. حمورابی (سلطنت ۱۷۹۲-۱۷۵۰ پم) اندک زمانی پس از نشستن بر تخت، آشور را فتح کرد.
استیلای بابل بر آشور یک قرن دوام داشت، که در طول این مدت آشور به چند قلمرو کوچکتر تقسیم شد که شاهان دستنشاندهٔ وابسته به بابل بر آنها حکومت میکردند. آشور - اوبالیت اول (سلطنت حدود ۱۳۶۵-۱۳۳۰ پم) این اراضی را فتح و نخستین امپراتوری حقیقی آشوری را ایجاد کرد. امپراتوری آشور دوباره آتش رقابت بین آشور و بابل را برافروخت، که تا قرن دوازدهم پیش از میلاد ادامه داشت. در سال ۱۱۲۰ پم تیگلات - پیلسر اول (سلطنت ح ۱۱۱۵-۱۰۷۶ پم) پادشاه آشور دورهای تازه از کشورگشایی را آغاز کرد و نهایتاً بر منطقهای از مدیترانه در غرب تا رودخانه دجله در شرق و از شمال تا دریای سیاه، فرمانروا شد.
پادشاهان جانشین تیگلات - پیلسر اول از نظر سیاسی ضعیف بودند، و به مدت دو قرن برای تسلط بر منطقه با اورارتو پادشاهی همسایه، در جنگ بودند و در مقابل حملههای چادرنشینان آرامی از جنوب، پایداری میکردند. در زمان شاه آشورنصیرپال دوم (سلطنت ح ۸۸۳-۸۵۹ پم)، که دومین امپراتوری آشور را تأسیس کرد، بخت به آشور روی آورد. او آرامیها را مغلوب و سلطهٔ آشور را از دریای مدیترانه تا رود فرات دوباره برقرار کرد. در عهد آشورنصیرپال دوم، آشوریان بزرگترین ارتش دائمی حرفهای را که تا آن زمان دیده شده بود ساختند و به عنوان جنگجویان برتر شهرت به هم رساندند.»
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۷۹ صفحه
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۷۹ صفحه