دانلود و خرید کتاب عطر مرگ در خیاط خانه مادام مریم آمارلو (مارا آمارا)
تصویر جلد کتاب عطر مرگ در خیاط خانه مادام

کتاب عطر مرگ در خیاط خانه مادام

ویراستار:مونا محمدنژاد
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب عطر مرگ در خیاط خانه مادام

کتاب «عطر مرگ در خیاط خانه مادام» نوشتۀ مریم آمارلو (مارا آمارا) و ویراستۀ مونا محمدنژاد است و انتشارات سیب سرخ آن را منتشر کرده است. عطر مرگ در خیاط خانه مادام رمانی عجیب و خواندنی از زبان یک مُرده است.

درباره کتاب عطر مرگ در خیاط خانه مادام

داستان با افتادن یک نعش غرق در خون بر روی پیاده‌روی پهن و خلوت خیابان روبه‌روی خانۀ مادام آغاز می‌شود. مادام ناباورانه از پشت پنجره پسرش را می‌بیند که با تپانچه سفیدمو را می‌کشد و وارد آپارتمان مادرش می‌شود. پسر از رابطۀ مادرش با پیرمرد عصبانی بوده و همیشه نقشۀ چنین عملی را در ذهنش می‌کشیده تا اینکه بالاخره کینه کار دستش داده و نقشه‌اش را جلوی چشمان مادرش عملی می‌کند.

کتاب عطر مرگ در خیاط‌خانۀ مادام به شیوۀ اول‌شخص روایت می‌شود و پیرمردی که به دست پسر مادام کشته شده داستان را روایت می‌کند. روایت داستان از زبان یک‌مرده همان ابتدا خواننده را به دل داستان می‌کشاند. رمان روایت خطی ندارد و مریم آمارلو در داستان عطر مرگ در خیاط‌خانهٔ مادام از شیوۀ جریان سیال ذهن استفاده می‌کند، از توصیف زیبای جزئیات هم بهره می‌برد و به جنبه‌های تاریک شخصیت انسان‌ها می‌پردازد.

 خواندن کتاب عطر مرگ در خیاط خانه مادام را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به علاقه‌مندان به ادبیات داستانی و همچنین دوستداران رمان‌های ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب  عطر مرگ در خیاط خانه مادام

«یادم می‌آید، شاخ‌وبرگ درخت‌های کاج در هر دو سوی خیابان تکان اندکی به خودشان می‌دهند. روشنایی صبح بیش‌تر می‌شود و من که حالا مرده‌ام، شبح سرگردانم در اتاقک حیاط خانه، کور مال، کور مال به مادام نزدیک می‌شود. دستم را روی شانۀ سردش می‌گذارم. مادام بی‌آنکه رو برگرداند به تپانچۀ کف اتاق زل‌زده. او از آن حالت آشفتگی خارج نمی‌شود. انگار این پنجره از محل حادثۀ چند ماه پیش که برای من اتفاق افتاده، هنوز آن‌قدرها دور نشده است. پنجره با اینکه رو به هوای آزاد باز شده، ولی مادام دوباره دچار تنگی نفس می‌شود و سرفه‌هایش شروع می‌شود تا ظهر که هوای داغ از آن‌سوی پنجره به داخل اتاق در حال پرت‌شدن است. من هنوز آن بیرون، ‌روی پیاده‌روی سنگ‌فرش‌شده با دهانی باز خون‌چکان و نفس‌نفس‌زنان، نفس‌های آخرم را می‌کشم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۸۷ صفحه

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۸۷ صفحه

قیمت:
۲۰,۸۸۰
تومان