کتاب روانشناسی ازدواج مجدد

کتاب روانشناسی ازدواج مجدد نوشتهٔ حانیه السادات مهدوی و فتانه زنگی دارستانی است و نشر برگ و باد آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب روانشناسی ازدواج مجدد

ازدواج‌ها اغلب به عنوان روابط عاشقانه و مادام‌العمر از عشق و شادی مشترک بین دو دوست صمیمی به تصویر کشیده می‌شوند. زمانی که آن‌ها در بهترین حالت خود قرار دارند، ازدواج مکانی امن، پرشور و صلح آمیز برای هر دو طرف است. آن‌ها همهٔ عناصری را که شما برای احساس امنیت در ارتباط با دیگری مهم به آن نیاز دارید را دارند و در عین حال احساس قدرت می‌کنید که خودتان باشید و به‌عنوان یک فرد رشد کنید. البته ازدواج مکان جادویی است، مگر در مواردی که علائم بیماری را نشان دهد.

هنگامی که ازدواج این علائم هشداردهنده را نشان می‌دهد، ممکن است احساس کنید که بار سنگینی را بر روی شانه‌های خود حمل می‌کنید. ممکن است فشارهای فزایندهٔ مراقبت از خود، یکدیگر و رابطه‌ای که به اشتراک می‌گذارید را احساس کنید. با بسیاری از جنبه‌های متحرک رابطه، ممکن است انجام اقدامات لازم برای بازگشت به مکانی سالم بسیار طاقت فرسا به نظر برسد.

کتاب روانشناسی ازدواج مجدد به شما توصیه می‌کند قبل از شروع به بررسی علائم بیماری به عقب برگردید و متوجه علائم دقیق آن شوید، زیرا این به شما کمک می‌کند تا برنامه داشته باشید. این طرح مسیر عمل شما را مشخص می‌کند و شما را قادر می‌سازد هفت مرحلهٔ جادویی را به صورت عملی و پایدار به کار ببرید. اگر به درستی از آن پیروی کنید، رابطهٔ خود را از درون بهبود خواهید بخشید و فضای امنی را هم برای خود و هم برای طرف مقابل‌تان ایجاد خواهید کرد.

اما اگر از این مرحله عبور کرده‌اید، کتاب روانشناسی ازدواج مجدد به شما کمک می‌کند از آن طوفانی که پشت سر گذاشتید، سالم بیرون بیایید و در صورت تمایل، با راهکارهایی که کتاب ارائه می‌دهد، وارد یک رابطهٔ سالم شوید؛ رابطه‌ای که در آن اتفاقات گذشته رخ ندهد.

خواندن کتاب روانشناسی ازدواج مجدد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ زوج‌ها و همچنین کسانی که در شرف طلاق هستند یا طلاق گرفته‌اند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب روانشناسی ازدواج مجدد

«سنگ بنای خانوادهٔ سالم، همسر گزینی برمبنای صحیح است. به مصداق سنگ اول گر نهد معمار کج، یک انتخاب نادرست، انتخابی احساسی یا شتاب آلود یا ازدواج برای فرار از تنهایی  و دلایلی از این قبیل به شکل گیری خانواده‌ای منتهی می‌شود که با هیچ نوع مداخله و مشاوره‌ای نمی‌تواند انسجام ضروری را کسب کند و کارکردهای بهنجار خانواده را در جامعه به اجرا درآورد. توجه کنید که وصلت دو انسان، فقط آغازی است بر ایفای نقش بسیار حساس و دشوار خانواده که اهمیت این امر در ازدواج دوم صد چندان می‌شود. این نخستین و مهم‌ترین واحد جامعه یعنی خانواده نقش‌های گوناگونی را بر دوش دارد. مردی که ازدواج می کند باید از توانایی‌های اداری خانواده و ایفای نقش پدری برخوردار باشد و زن توانایی‌های مادر شدن، ادارهٔ امور خانه و فرزند پروری را دارا باشد. جامعهٔ سالم و بهداشت روان جامعه در گرو این نخستین گام صحیح و استوار است. همسر گزینی برای زوجینی که به این گزینش در زمان مناسب یعنی ازدواج اول خود بهای لازم را نداده‌اند یا در دام سهل انگاری و برخوردهای احساسی، فشارهای خانوادگی، گذشت‌های نابجا گیر افتاده‌اند. بدین ترتیب خود را در دوزخی یافته‌اند که باید بعد از نجات خود برای انتخاب مناسب‌تر در ازدواج دوم قدم بردارند. آنان حتی با فرار از این برزخ، با مشکلات و معضلات بزرگتری چون آسیب‌های روانی ناشی از طلاق، کودکان طلاق، روبرو هستند. کودکان طلاق برحق‌اند اگر بر والدین خویش نهیب زنند که اگر با هم تفاهم نداشتند چرا چشم بسته ازدواج کردند و چرا کودکانی به بار آوردند که توان پرورش آن‌ها را نداشتند. حتی فکر کردن به ازدواج مجدد برای فردی که ازدواج اول ناخوشایندی داشته می‌تواند بسیار دلهره‌آور و دور از ذهن باشد.

کم نیستند زنان و مردانی که پس از شکست در ازدواج با صدای بلند اعلام می‌کنند که دیگر هرگز ازدواج نخواهند کرد زیرا باور دارند که تمام مردان دنیا سر و ته یک کرباس هستند یا تمام زن‌ها هدفی جز آسیب زدن ندارند. این افراد معمولاً در پاسخ به پیشنهاد ازدواج دوم می‌گویند که همان ازدواج بد قبلی برای تمام عمرشان کافی بوده است. یک ازدواج ممکن است به دلایل مختلفی با شکست مواجه شود. از خیانت  و مرگ یا بیماری همسر تا ناسازگاری و تعارض در عادات فردی یا مشکل در ارتباط جنسی، همگی می‌تواند یک ازدواج را به سمتی هدایت کند که طلاق و جدایی بهترین انتخاب ممکن باشد اما هیچ اجباری به تکرار شکست و اشتباه نیست. فرصت ازدواج دوباره و موفق همواره وجود دارد.»