دانلود و خرید کتاب سی و نه سرنخ (جلد دوم؛ یادداشت دروغی) گوردون کورمن ترجمه رویا خادم‌ الرضا
تصویر جلد کتاب سی و نه سرنخ (جلد دوم؛ یادداشت دروغی)

کتاب سی و نه سرنخ (جلد دوم؛ یادداشت دروغی)

ویراستار:فهیمه زاهدی
انتشارات:نشر ویدا
امتیاز:
۲.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سی و نه سرنخ (جلد دوم؛ یادداشت دروغی)

کتاب یادداشت دروغی؛ سی و نه سرنخ (جلد دوم) نوشتهٔ گوردون کورمن و ترجمهٔ رویا خادم‌ الرضا و ویراستهٔ فهیمه زاهدی است و نشر ویدا آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب یادداشت دروغی

ایمی و دن کاهیل که پس از مرگ مادربزرگشان تنها حامی خود را هم از دست داده‌اند، قدم در مبارزه‌ای گذارده‌اند که اگرچه راهی پرخطر و بسیار دشوار است، اما حقایق ناگفته‌ای را از پدر و مادر و خانوادهٔ بزرگ کاهیل برایشان فاش می‌کند. مبارزه‌ای که شاید تنها امید آن‌ها برای شناختن هویت واقعی‌شان باشد. ونیز شهری است که شاید بتوانند سرنخ دوم را در آنجا بیابند، پیش از آنکه دیگر اعضای خاندان کاهیل موفق شوند آن دو را از سر راه خود بردارند.

خواندن کتاب یادداشت دروغی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های فانتزی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب یادداشت دروغی

«دو ساعت پس از ترک پاریس گرسنگی ضربه‌اش را وارد کرد.

سالادین قوطی غذا را بو کشید و بعد پوزه‌اش را پس کشید. ایمی کاهیل چهارده‌ساله گفت: «زود باش سالادین، این شامته. تا وین راه زیادی مونده.»

گربهٔ مصری خُرخُر متکبرانه‌ای سر داد؛ نوعی مکالمهٔ بی‌کلام که می‌گفت: حتماً داری باهام شوخی می‌کنی.

ایمی عذرخواهانه رو به نلی گومز، پرستار کاهیل‌ها، گفت: «اون به ماهی اسنپر قرمز عادت داره.»

نلی تکانی به خود نداد: «تو هیچ می‌دونی ماهی تازه چه قیمتی داره؟ ما باید تو هزینه‌هامون صرفه‌جویی کنیم. کی می‌دونه تا چند وقت قراره دنبال این سرنخ‌های ارزشمند شما بگردیم؟»

سالادین حرف او را تأیید نکرد: «مررپ!»

دن کاهیل، برادر یازده‌سالهٔ ایمی، سرش را از روی برگهٔ نت موسیقی بلند کرد: «من با توام، رفیق. باورم نمی‌شه که مجبور شدیم کندروترین قطار اروپا رو سوار بشیم. باید سریع‌تر از این‌ها حرکت کنیم! این مسابقه جت خصوصی داره و ما داریم وقتمون رو با قطار بازنده‌ها هدر می‌دیم. یعنی باید تو هر شهر کوچیک و دورافتادهٔ فرانسه توقف کنیم؟»

نلی صادقانه گفت: «نه، تو هر شهر کوچیک و دورافتادهٔ آلمان. بعدش هم، تو هر شهر کوچیک و دورافتادهٔ اتریش. ببین، این ارزون‌ترین راه بود، درسته؟ من قبول نکردم تو این مبارزهٔ لعنتی پرستار شما بچه‌ها باشم....»

دن حرف او را اصلاح کرد: «ملازم ما باشی.»

نلی ادامه داد: «... که وسط راه ولتون کنم و برم، فقط چون تمام پولتون رو صرف خرید ماهی اسنپر و بلیت‌های گرون‌قیمت قطار کردید.»

ایمی گفت: «ما واقعاً از کمک تو ممنونیم، نلی. بدون تو هرگز از عهده‌اش برنمی‌اومدیم.» او هنوز از اتفاقات دو هفتهٔ اخیر کمی گیج بود. یک لحظه کودکی یتیم بودی؛ لحظهٔ بعد از اعضای قدرتمندترین خانواده در تمام دنیا! اتفاقی باورنکردنی برای دو کودک، که با زرنگی دست‌به‌دامن یک نگهبان بی‌خیال شده بودند و او هم در عوض با زرنگی به آن‌ها کمک می‌کرد. حالا دیگر این حقیقت را فهمیده بودند که از خویشاوندان بنجامین فرانکلین، ولفگانگ آمادیوس موتزارت و نابغه‌ها، نظریه‌پردازها و رهبران کشورهای دیگر بودند. ما هیچ‌کس نبودیم. ناگهان این فرصت را پیدا کردیم تا دنیا را تغییر دهیم... به لطف مادربزرگ گریس، که این برنامه را در وصیت‌نامه‌اش ترتیب داده بود.»

🌱 آونـב
۱۴۰۳/۰۲/۱۳

تنها جلد جذاب، جلد اوله. جلد دوم و سوم تکرار مکرراته. خوندنش رو توصیه نمی‌کنم. قلم نویسندۀ جلد اول از بقیه بهتره. هر جلد نویسنده‌ش جداست.

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۷۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۴ صفحه

حجم

۱۷۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۴ صفحه

قیمت:
۸۶,۰۰۰
تومان