کتاب بلچلی پارک
معرفی کتاب بلچلی پارک
کتاب بلچلی پارک نوشتهٔ سینکلر مک کی و ترجمهٔ فروزان صلواتیان است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است. نویسنده در این اثر به مرکزی سری پرداخته که به رمزگشایی پیامهای ارتش آلمان میپرداخته است.
درباره کتاب بلچلی پارک
کتاب بلچلی پارک (The Secret Life of Bletchley Park) به مرکز سری گشودن رمزهای گوناگون ارتش آلمان در جنگجهانی دوم پرداخته است. این مرکز سری واقع در دهکدهای در شمال لندن است و دختران خانوادههای اشراف بریتانیا، کارگران کارخانهها، دانشجویان دانشگاههای طراز اول کشورو زنان نیروی هوایی در آن در کنار با استعدادترین نخبگان و استادان بریتانیایی گرد هم میآمدند تا در اتحادی سری پیامهای ارتش آلمان نازی را رمزگشایی کنند. گفته شده است که وینستون چرچیل، بزرگترین حامی و مشوق بلچی پارک بوده و بیان کرده است که کارمندان این مرکز را به غازهایی شباهت دارند که بی سروصدا تخم طلا میگذاشتند. این اثر در ۲۹ فصل نگاشته شده که عنوان برخی از فصلهای آن عبارت است از «سالهای ۱۹۳۸ تا ۱۹۳۹: دانشکدۀ رمز»، «۱۹۳۹: سالی که ناممکن ممکن میشود»، «۱۹۴۰: اولین جرقههای امید»، «۱۹۴۱: نبرد اقیانوس اطلس»، «۱۹۴۱: گنجشکها و چکاوکها»، «نظامی یا شخصی؟»، «۱۹۴۳: روابط ویژه»، «بلچلی و روسها»، «زندگی هنری در بلچلی پارک»، «۱۹۴۳ ـ ۱۹۴۴: طلوع کلاسوس»، «۱۹۴۵ و پس از آن: پیامدهای نخستین» و «میراث فکری بلچلی».
خواندن کتاب بلچلی پارک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب یکی از وقایع مهم جنگ جهانی دوم پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بلچلی پارک
«برای جین والنتاین، که در شهر پرت در اسکاتلند بزرگ شده بود و در دوران جنگ هجدهساله شد، پیوستن به ارتش وظیفهای میهنپرستانه بود؛ هر چند که اعتقاد داشت بر اثر اشتباهی اداری او را برای کار روی ماشین بمب تورینگ فرستاده بودند؛ مهمتر آنکه فقط با ۱۵۲ سانتیمتر قد، او بر مبنای استانداردهای بلچلی کوتاه محسوب میشد. در واقع، وقتی کارِ جین روی ماشین بمب شروع شد، مجبور بود از چهارپایۀ مخصوصی استفاده کند تا دستش به قرقرههای بالایی دستگاه برسد. جین حق انصراف نداشت؛ زیرا از اسرار بلچلی آگاه شده بود. همانند بسیاری از دختران جوان آن دوران، او هم دقیقاً از ضرورت شرکت جدی و واقعی در امور مربوط به جنگ آگاه بود. نمیشد در خانه نشست. حالا بهیاد میآورد که «وقتی هجده سالم شد فکر کردم که اگر نجنبم و وقتم را به تماشای بمبارانها و کار در نهارخوری سربازان تلف کنم، کار مثبتی انجام ندادهام و شاید هم دست آخر مجبور شوم در کارخانۀ مهماتسازی کار کنم یا برای کار کشاورزی احضارم کنند. هیچ کدام از آنها باب طبعم نبود. بنابراین یک روز که به دیدن خالهام در نزدیک شهر داندی میرفتم از فرصت استفاده کردم و در شهر گشتی زدم. به دفتری رسیدم که برای نیروی دریایی داوطلب میگرفت. رفتم تو. از من آزمون هوش گرفتند و گفتند، “خبرت میکنیم.”»
جین والنتاین هم مانند شیلا لُونِ زبانشناس تا آن زمان از اسکاتلند خارج نشده بود. او در خانوادهای از طبقۀ متوسط بزرگ شده بود و دوران کودکی مرفهی داشت. پدرش در شهر پرت چند شرکت داشت که یکی از آنها، بنگاه ماشین والنتاین بود که هنوز هم مردم شهر از آن به نیکی یاد میکنند. جین میدانست داوطلب کاری میشود که با نحوۀ زندگی او کاملاً فرق میکرد. به واسطۀ اشتباهات اداری، در مسیری افتاد که به همکاری در شکستن رمز انیگما منتهی میشد. به هر حال، ورود بیمقدمۀ او به آن زندگی برایش شوک فرهنگی بزرگی بود.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۰۵ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۰۵ صفحه