کتاب سرقفلی به زبان ساده
معرفی کتاب سرقفلی به زبان ساده
کتاب سرقفلی به زبان ساده نوشتهٔ احسان پهلوانی فرد و بهزاد بهرامی نسب است و انتشارات چتر دانش آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب سرقفلی به زبان ساده
انسان آزاد آفریده شده است و حقوق و امتیازاتی دارد که قابل اسقاط نیست، حق دارد از آزادی بهعنوان یکی از مهمترین ضرورتهای زندگی باکرامت بهرهمند شود، بر این اساس هر فرد میتواند از این حقوق و آزادیهای عمومی برخوردار شود.
سرقفلی یکی از مفاهیم پرکاربرد است که مردم بسیار از آن استفاده میکنند. در رابطه با سرقفلی در حقوق، دو قانون وجود دارد که سرقفلی را با توجه به این دو قانون باید تعریف کنیم: قانون روابط موجر و مستأجر سال ۱۳۵۶ و قانون روابط موجر و مستأجر سال ۱۳۷۶. نکتهای که باید در نظر گرفته شود، آن است که تاریخ قرارداد اجاره مربوط به چه سالی است و براساس آن مشخص کرد که باید قانون سال ۱۳۵۶ را مدنظر قرار داد یا قانون سال ۱۳۷۶ زیرا با توضیحاتی که داده خواهدشد، مشخص میشود که مفهوم سرقفلی در این دو قانون اندکی با یکدیگر متفاوت است.
قلم نویسنده به سمتی رفته است تا تفکیک قانونی و قضایی نسبت به دو قانون متفاوت گاهی متناقض به سبک شیوه ساده و روان برای مخاطب نگارش شده است امروزه در جوامع بشری به دلیل عدم آگاهی دقیق به الفاظ حقوقی و خلط دو مبحث سرقفلی با حق کسب و پیشه در عمل در دچار آشفتگی معنایی و احقاق حق در رویه پیش میآید، لکن نویسنده حقوق مالک و حق سرقفلی را از هم متمایز کرده و در انتها طروق اسقاط یا احقاق حق و انتقال حق سرقفلی و نهایتا تمایز حق سرقفلی با حق کسب و پیشه را به زبانی ساده و روان بیان کرده است.
خواندن کتاب سرقفلی به زبان ساده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران رشتهٔ حقوق پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب سرقفلی به زبان ساده
«سرقفلی را قانونگذار در قانون سال ۵۶ علاوه بر حق کسبوپیشه و تجارت در نظر گرفت اما بعضیها به اشتباه این دو را با هم یکی میدانند. منظور از سرقفلی پولی است که ابتدای اجاره مستاجر به موجر میدهد و موجر مالک آن مبلغ خواهد بود که تفاوت آن با پول پیش این است که پول پیش حالت امانت را نزد موجر دارد و به عنوان قرضالحسنه است اما سرقفلی متعلق به خود مالک است ولی حق کسب و پیشه بهای شهرت تجاری و معروفیت و آبادانی است که مستاجر در ملک ایجاد میکند یعنی قانونگذار برای عملیاتی که موجر در جایی انجام میدهد حق و ارزش مالی قرار داده است.
به نظر این دو ماهیت حقوقی متفاوت نیز دارند. موجری که میرود و درخواست تخلیه میکند حسب مورد باید پولی را در بعضی جاها بپردازد. موجر در تمامی موارد باید حق کسب و پیشه را به مستاجر بپردازد اما در مورد حق سرقفلی در احداث بنای جدید و نیاز شخصی خود موجر و بستگان موجر در تعدی و تفریط باید تمام سرقفلی را بپردازد تا حکم تخلیه بگیرد اما در مورد عدم پرداخت اجارهبها و تغییر شغل هیچ پولی بابت سرقفلی لازم نیست بپردازد که این خود نوعی مجازات مدنی مستاجر متخلف است.
- با تعریفی که از حق کسب و پیشه و حقوق تجاری داشتیم مشخص میشود که بر خلاف حق سرقفلی، چنین حقی قبل از عقد اجاره وجود ندارد بلکه با عقد اجاره برای مستأجر ایجاد میشود.
- حق کسب و پیشه، مختص مستأجر است و آن را با سند رسمی میتوان منتقل کرد. اما برای سرقفلی چنین شرطی وجود نداشته و با قرارداد عادی نیز قابل انتقال است.
- سرقفلی متعلق به محل کسب (محل تجاری) است اما حق کسب و پیشه متعلق به کاسب (شغل تجاری) است.
- حق کسب و پیشه به محلی تعلق میگیرد که دارای کاسب است. حق سرقفلی بدون توجه به کسب و کاسب، ثابت است.
- حق سرقفلی وابسته به عرف محل است و در اختیار موجر است و مستأجر در تعیین آن نقشی ندارد، حق کسب و پیشه بر اساس قوانین، برای حفظ حقوق شخص (حقیقی یا حقوقی) کاسب است و محاکم (مانند قاضی) بر اساس نظر کارشناسی، مبلغ حق کسب و پیشه را تعیین میکند.»
حجم
۱۲۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۱۲۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه