کتاب بچسب به کارت
معرفی کتاب بچسب به کارت
کتاب بچسب به کارت نوشتهٔ گری جان بیشاپ و ترجمهٔ الهه ممیزالاشجار است و انتشارات نسل روشن آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب بچسب به کارت
بیایید فرض کنیم که کوهی از کارهای ناتمام در ذهنتان تلنبار شدهاند، ایمیلهایی که جواب ندادهاید، دوستان قدیمی که روابطتان با آنها شکرآب شده است، روابط بربادرفته، احساسات سرکوبشده، احساس تأسف بابت شغلتان، عصبانیت و اضطراب و بیحسی نسبت به یک خروار از کارهایی که سعی دارید تمام کنید یا اینکه از شرشان خلاص شوید، یا کارهایی که به خودتان قول داده بودید که ادامه میدهید یا بالاخره به سراغشان میروید، همه و همه همراه با استرس و تازیدن در مسیر زندگی فعلیتان همراه است که البته سعی دارید به سختی از مانع بپرید تا به سطحی از موفقیت و شادمانی دست یابید.
برای اینکه بتوانید بهترین نسخهٔ خودتان باشید یا مؤثرتر واقع شوید، ظرفیتتان برای ادامه زندگی و میزان فضای ذهنی که به آن احتیاج دارید را در مقدار فضای موجود در ذهنتان فشرده ساخته و میچپانید، آن هم بعد از تمامی اراجیفی که شنیدهاید. بعد همان افکار قبلی در فضای گسترده و عالی ذهنتان بساطشان را پهن میکنند و باز هم ذهنتان را درگیر میکنند و درست فهمیدید، این افکار همینجا هستند. همین است دیگر، یعنی کار این افکار با شما تمام نشده است.
کتاب بچسب به کارت به این موضوع میپردازد که چگونه میتوانید خودتان را از این دلمشغولیها نجات دهید و فقط روی کار خود تمرکز کنید و به آن بچسبید.
خواندن کتاب بچسب به کارت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که از نظر کاری دغدغههای زیادی دارند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بچسب به کارت
«دو چاشنی اصلی هستند که در زمان استفاده از این کتاب تمرین، آن هم به معنای واقعی کلمه باید اضافه کنید. اولین چاشنی صداقت با خودتان است؛ آن هم بدون ریا و بیچون و چرا؛ چرا که بیشتر مردم فکر میکنند که با خودشان صادق هستند، در حالی که نیستند، والسلام! به این فکر کنید که دروغگو هستید، بدون شوخی گفتم. به خودتان هم دروغ میگویید. نهتنها دروغگو هستید، بلکه همهچیز را نمیگویید و تظاهر میکنید. پس قبل از اینکه سراسیمه به سمت مرکز دلخوری در درون خودتان بدوید تا با اتوبوس خودِ حق به جانبتان به سمت دهکدهٔ فضای مجازی بروید تا از شما حمایت کنند، اجازه دهید کمی بیشتر قضیه را باز کنم.
چندبار به خودتان گفتهاید که با فلان چیز مشکلی ندارید، در حالی که دارید؟ «چیز مهمی نیست، بیخیال! البته که نیست، همین فرمان ادامه بده مَشتی!»
آن زمانهایی که میگویید نمیتوانم، در حالی که ته دلتان میدانید که میتوانید، چطور؟ «بالاخره انجامش میدهم، فقط الان نه، همین! الان کلی کار سرم ریخته است.» بله! کلی کار سرتان ریخته است. همین جملات به دردتان میخورد. بعد یک وقتهایی هست که با خودتان میگویید که انجامش میدهید، ولی از قبل میدانید که انجام نخواهید داد. «سعیام را میکنم»، و خداوند سعیکنندگان را دوست دارد، مگر نه؟
همهٔ اینها را نگفتم تا شما را دلخور کنم و باعث شوم تا با خواندن همین دو صفحه به جان خودتان بیفتید؛ آن هم وسط راهروی شویندههای فروشگاه! اینها را میگویم تا بتوانید با مزخرفات زندگیتان روبهرو شوید. آهای دوست من! زندگیات لبریز از این چرت و پرتهاست و جان به لبت رسیده است. شما بردهٔ احساسات و توجیهات خود شدهاید و چنان در دام تار عنکبوتِ خودفریبی و توهمات ذهنیتان گیر افتادهاید که واقعاً چرندیاتی که به خودتان میگویید، باورتان شده است و به نظرتان همهٔ این توهمات واقعی میآیند. پیش آمده است که گاهی اوقات حتی برای این توهمات میجنگید و این میزان میل مفرط و کاذب میتواند به اوج نقش خود برسد تا حقیقت را پنهان کند؛ درست میگویم؟ البته هنوز در مورد چیزهایی که بابتشان شرمسار و خجالتزدهاید یا سعی دارید فراموششان کنید حرفی نزدهام، ولی خب، به اینها هم سر فرصت میپردازیم. این تظاهر محض باید همینجا، لابهلای همین صفحات خاتمه یابد. اگر قرار نیست با خودتان صادق باشید، الکی وقتتان را با این کتاب تمرین به هدر ندهید. این فرصتی است که در اختیارتان قرار داده شده تا چُغلی خودتان را بکنید، بدون اینکه پیامدی داشته باشد و نهایتاً آسایش خاطر و وضوح را تجربه کنید؛ چون بالاخره توانستید با خودتان دربارهٔ خودتان روراست باشید! بهترین قسمت قضیه، این است که همهٔ این کارها را میتوانید به تنهایی و با حفظ حریم شخصیتان در لابهلای صفحات این کتاب انجام دهید. جمعبندی کلی، اینکه تکتک سؤالات این کتابِ تمرین باید با صددرصد صداقت پاسخ داده شود و هیچ چیزی از قلم نیفتد.»
حجم
۶۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۱ صفحه
حجم
۶۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۱ صفحه
نظرات کاربران
چند فصله؟