کتاب سیاست نامه علوی
معرفی کتاب سیاست نامه علوی
کتاب سیاست نامه علوی نوشتهٔ محسن اسماعیلی است و انتشارات سدید آن را منتشر کرده است. این کتاب مروری بر سیاست و حکومت در نهجالبلاغه است.
درباره کتاب سیاست نامه علوی
ارائهٔ نظامنامههای حکومتی، اندرزنامههای اجرایی، و به طور خلاصه مجموعههایی از دانستنیهای نظری و پندهای عملی مورد نیاز برای حاکمان و صاحب منصبان، از رویههای معمول و پسندیدهای است که در همهٔ فرهنگها، البته با نامهای مختلف، پیشینهای طولانی دارد.
آنان که عهدهدار ادارهٔ امور جامعه میشوند، چنان در کوران حوادث روزگار گرفتار و مشغول میشوند که گاه از خود نیز غافل میگردند؛ از این رو نیازمند توصیهنامههایی جامع و مختصر هستند تا با مرور آن، مبانی فکری، اهداف، شعارها و وظایف خود را فراموش نسازند.
این نوع نوشتهها اصطلاحاً «سیاستنامه» خوانده میشود؛ «سیاستنامهنویسی شیوهای است که به وسیلهٔ آن راهها و شیوههای حفظ اقتدار و مشروعیت قدرت سیاسی ارائه میشود. در آن هم راهها و ابزارها و شیوهها شناسایی شده و به حاکم و سلطان ارائه میشود و هم آنچه به تضعیف یا از بین رفتن قدرت منجر میشود تحت عنوان آفات قدرت سیاسی به حاکم یادآوری میشود تا قدرت حاکم هرچه بیشتر نزد مردم توجیهپذیر شود؛ بنابراین کانون تفسیر سیاستنامهنویسان، قدرت حاکم است. اینان تفاسیر و توجیهات خود را مبتنی بر اصولی چون توأمانی دین و سیاست، عدالت، اخلاق و دین، تجربیات پیشینیان و پند و حکمت قرار میدادند. آنچه سیاستنویسان را در روش خود از دیگران متمایز میکرد، توجیه واقعیتهای سیاسی -اجتماعی زمانه و تجربهٔ گذشتگان بود.»
ناگفته پیداست که «سیاستنامه» به معنایی که گفته شد، تا چه اندازه در تاریخ و ادبیات مسلمانان مورد توجه و اهتمام است. با عنایت به اینکه حکومت در اسلام تنها ابزاری برای حاکمیت اخلاق و احیای حقوق عمومی است و نیز عدالت و تقوی از شرایط اصلی فرمانروایان به شمار میرود، نیاز به پندنامه وتوصیههای علمی و معنوی دوچندان است. بیشترین سهم از تدوین سیاستنامههای اسلامی را بیشک باید به امیر مؤمنان، علی (ع)، اختصاص داد؛ چراکه علاوه بر آنکه «باب علم نبی» (ص)، است، و افزون بر آنکه امام و پیشوای نخست ماست، عملاً نیز در مدتی کوتاه عهدهدار امر حکومت شد؛ مدت کوتاهی که تا ابد چون مشعلی فروزان راهنمای هر جویندهای خواهد ماند.
نامهٔ ۵۳ نهجالبلاغه را که به فرمان علی (ع)به مالک اشتر معروف است، میتوان مشهورترین الگوی سیاستنامههایی دانست که از میان آثار آن بزرگوار به دست ما رسیده است. گرچه به تعبیر سید رضی، این نامه، طولانیترین و جامعترین، توصیههای آن حضرت است؛ اما پیماننامههای او با نمایندگانش در ولایات دیگر نیز متعدد و همگی آموزنده و حیرتآور است و نمونههایی از آنها در بخش دوم نهجالبلاغه که به نامههای امام علی (ع)اختصاص دارد- شایستهٔ رجوع مکرر و درسآموزی است.
آنچه اینک پیش روی شماست، جستارهایی از سیاستنامهٔ علوی است.
دفتر نخست این مجموعه، تحت عنوان «حکومت و سیاست در نهجالبلاغه» تقریر درسهایی است که در سال ۱۳۹۱ در جمع گروهی از استادان و دانشجویان ارائه گردید و در عصرهای ماه مبارک رمضان از سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز پخش گردید. آن درسها که پیاده شده بود، با اندکی تلخیص و تغییر تقدیم اهل نظر میشود.
اما دفتر دوم، نوشتاری با نام «جایگاه و حقوق شهروندان در نهجالبلاغه» است که به امید ترسیم دورنمایی از دیدگاه امیر مؤمنان (ع)دربارهٔ حقوق شهروندان در جامعهٔ اسلامی نگاشته شده است.
خواندن کتاب سیاست نامه علوی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران اندیشه و سیاست حضرت علی (ع) پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب سیاست نامه علوی
«بعد از مقدمات فوق، به این بحث میپردازیم که اصولاً از نگاه امیرالمؤمنین علی(ع) و بر اساس آموزههای نهجالبلاغه، فلسفه سیاست و حکومت چیست و چه نیازی به حکومت داریم؟ چرا باید تن به تشکیل حکومت و قبول الزامات و محدودیتهای آن بدهیم؟ چون طبیعتاً حکومت مساوی با محدودیت است. اگر قرار باشد محدود نباشیم و قانونی نباشد، چه لزومی به حکومت کردن است؟ اگر به هر دلیلی حکومتی تشکیل شد، کارکرد آن چه چیزهایی است؟ و اگر بخواهیم این حکومت را تشکیل دهیم، کدام مدل حکومتی، أحسن و کدام حاکم، شایسته و کدام شیوهٔ حکمرانی، حکمرانی أحسن است؟
حضرت علی(ع) در خطبهٔ چهل نهجالبلاغه مطالبی بیان کردهاند که پاسخ این سؤالات را میدهد، اما قبل از ورود به متن خطبه، لازم است دو نکته ذکر شود.
نکتهٔ اول: انسان ذاتاً از امر و نهی شدن دوری میکند
نکتهٔ اول این است که انسان ذاتاً و طبیعتاً موجودی است که علاقهای به محدودسازی خود ندارد؛ یعنی تمایل به رها بودن از همهٔ قیود و الزامات و دستورات دارد و از اینکه دیگران بر او فرمانروایی کنند و او را مجبور به انجام یا ترک کاری کنند، گریزان است و به چنین امری مایل نیست. برای همین هم هست که انسان، دستورات الزامآور برای خودش را، یک تکلیف مینامد. لغت تکلیف از کلفت و سختی میآید و برای انسان سنگین است که شخص دیگری بخواهد به او امر یا نهیای داشته باشد و این جزء ذات انسان است.
قرآن کریم در آیات <لا أُقْسِمُ بِیوْمِ الْقِیامَةِ * وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ * أَیحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ> به نحو بسیار ظریفی به این امر اشاره کرده است. در این آیات بحث از قیامت است و قرآن در مورد کسانی که قیامت را منکر میشوند، صحبت میکند و میپرسد: آیا انسان میپندارد نمیتوانیم استخوانهای پوسیده و پراکنده شدهٔ وی را جمع کنیم و او را دوباره محشور و مورد بازخواست قرار دهیم؟ بعد جواب میدهد: «بَلی قادِرینَ عَلی أنْ نُسَوِّی بَنانَهُ» ما قطعاً چنین قدرتی را داریم حتی نوک انگشتان و پوست آن را میتوانیم دوباره بازسازی کنیم و برگردانیم. به این رمز که اثر انگشت هیچکس با دیگری یکسان نیست اشاره میکند.»
حجم
۱۷۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱۷۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه