کتاب کافکا در کرانه
معرفی کتاب کافکا در کرانه
کتاب کافکا در کرانه رمانی متفاوت، پیچیده و تمامقد ژاپنی از نویسندهی مشهور، هاروکی موراکامی است. این رمان داستان دو شخصیت را بهصورت موازی روایت میکند؛ دو شخصیتی که هرگز همدیگر را نمیبینند ولی مکمل هماند. درونمایهی اصلی رمان موراکامی زندگی است؛ او در واقع با پیش بردن موازی این دو داستان و کمک گرفتن از فرهنگ ژاپن و عناصر غیرمعمول فضایی خلق میکند که خواننده را به فکر کردن در مورد زندگی وامیدارد. این رمان برنده جایزه بهترین داستان فانتزی جهان در سال ۲۰۰۶ و موراکامی برنده «جایزهٔ کافکا» در سال ۲۰۰۶ نیز بوده است.
انتشارات نیلوفر این رمان را با ترجمه مهدی غبرائی منتشر کرده است. کافکا در کرانه را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب کافکا در کرانه اثر هاروکی موراکامی
کتاب کافکا در کرانه را بسیاری بهترین اثر موراکامی دانستهاند. رمانی متفاوت که مرزهای کشور و قارهاش را زیر پا گذاشت و به محبوبیتی جهانی رسید. موراکامی در این کتاب از همهچیز میگوید و از هیچچیز نمیگوید! در واقع کافکا در کرانه تابلویی از زندگیست؛ زندگی با تمام نقاط روشن و تاریکش مثل عشق، فقدان، رنج و شادکامی. در این کتاب با یک پسر پانزدهساله به نام کافکا تامورا و پیرمردی عجیب به نام ساتورو ناکاتا همراه هستیم. فصلهای فرد داستان کافکا و فصلهای زوج داستان ساتورو را روایت میکنند؛ این دو نفر هیچوقت به هم نمیرسند ولی کمی بعد از شروع داستان متوجه ارتباط تنگاتنگ بینشان میشوید.
یکی از جذابترین نکات رمان کافکا در کرانه جاری بودن فرهنگ ژاپنی در سرتاسر آن است. موراکامی که همواره از سمت منتقدان ژاپن به دلیل شباهت سبک نوشتاریاش با غربیها نقد شده، در این کتاب از عناصر خاص فرهنگ ژاپن بسیار بهره گرفته است. به دلایل زیادی میتوان این رمان را اثری متفاوت دانست؛ اولین و مهمترین دلیل این است که مرز رویا و واقعیت در این داستان مشخص نیست! در واقع بهتر است بگوییم کافکا در کرانه رمانی رویاگونه است که در آن از مسائلی مثل سفر در زمان، ورود به ناخودآگاه شخصیتها، متافیزیک، اسطورههای یونانی و جهانهای موازی بهره گرفته شده است. در ضمن رمان مجموعهای از معماهاست که ذهن خواننده را وارد بازی پیچیده و در عین حال جذابی میکنند.
خود موراکامی در مورد اثر محبوبش گفته است: «این داستان دو دنیای متفاوت است؛ ذهن خودآگاه و ناخودآگاه. بیشتر ما در این دو دنیا زندگی میکنیم. یک پایمان در این دنیا است و یک پا در دنیای دیگر و همهی ما در مرز آن زندگی میکنیم. این تعریف من از زندگی بشر است.»
کافکا در کرانه در سال ۲۰۰۲ منتشر شد و تنها سه سال بعد به زبان انگلیسی درآمد. رمان بهسرعت به محبوبیت رسید و واکنشهای زیادی را برانگیخت. توانایی منحصربهفرد موراکامی در خلق فضایی خیالگونه، استفاده از مجموعهای از ایدههای شگفتانگیز، پیش بردن داستان دو شخصیت متفاوت و در عین حال مرتبط باعث شد منتقدان کافکا در کرانه را یکی از مهمترین رمانهای زمان خود بدانند. کتاب سال ۲۰۰۵ در لیست ده کتاب برتر نیویورکر قرار گرفت و سال بعد برنده جایزهی بهترین داستان فانتزی جهان شد.
خلاصه رمان کافکا در کرانه
کافکا تامورا پسری ۱۵ساله است. پسری که به مطالعه علاقه دارد و در ۱۵سالگی تصمیم میگیرد هرطور شده از خانه فرار کند؛ از خانهای که مادر و خواهرش وقتی او چهار سال داشت ترکش کردند. حالا کافکا میخواهد هم به دنبال مادر و خواهرش بگردد و هم از نفرین عجیب پدر مجسمهسازش در امان بماند. کافکا در کنار خود شخصیتی خیالی به نام پسر زاغینام دارد و در مسیر فرارش با اتفاقهای عجیبی روبهرو میشود تا اینکه پایش در یک پروندهی قتل گیر میافتد.
ناکاتا پیرمردی است که در کودکی و در جریان جنگ آسیب دیده است. او در دوران مدرسه همراه همکلاسیهایش برای پیدا کردن قارچ به روی تپهای رفت. ناگهان همهی دانشآموزها از هوش رفتند؛ مشکل جدی نبود و همه به هوش آمدند جز یک نفر! و این یک نفر کسی نبود جز ناکاتا. ناکاتا دیرتر از همه به هوش آمد و وقتی به هوش آمد تغییرات عجیبی کرده بود. او حالا میتوانست با گربهها حرف بزند و الهامات عجیبی را تجربه میکرد.
ما با داستانهای کافکا و ناکاتا پیش میرویم تا جایی که این دو بدون دیدن هم به هم ارتباط پیدا میکنند.
خرید و دانلود کافکا در کرانه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
رمان کافکا در کرانه برای علاقهمندان به ادبیات ژاپن، علاقهمندان به ژانر فانتزی و رئالیسم جادویی و علاقهمندان به داستانهای رویاگونه انتخاب بینظیری است. در واقع این اثر را میتوان یکی از بهترین نمایندگان ادبیات ژاپن و البته ژانر فانتزی دانست.
چرا باید این رمان با ترجمه مهدی غبرایی را بخوانیم؟
کافکا در کرانه را باید بخوانیم چون همهی ما نیاز داریم در موقعیتهایی از جریان فرسایشی زندگی روزمره جدا شویم. موراکامی در این کتاب ما را از زمین جدا میکند و به جهانی میبرد که در آن از هیچ اتفاقی تعجب نمیکنیم! طبیعی است که ماهی از آسمان ببارد و طبیعی است که انسانی با گربهها حرف بزند! نویسنده به قدری در این کار ماهر است که به خودمان میآییم و میبینیم که زمان را گم کردهایم. در ضمن این کتاب جزو معدود آثاری است که هم نظر مثبت خوانندگان را جلب کرده و هم نظر مثبت منتقدان سختگیر! این اقبال گسترده نشان میدهد رمان موراکامی مسیر درستی را رفته و اثریست مهم و تاثیرگذار.
درباره هاروکی موراکامی
سال ۱۹۴۹ بود که شهر کیوتو میزبان کودکی به نام هاروکی موراکامی شد. کودکی که بعدها تبدیل به یکی از مهمترین شخصیتهای فرهنگی ژاپن و پرچمدار ادبیات این کشور در سراسر جهان شد. موراکامی در دوران جوانی زندگی سادهای داشت و از موسیقی و گربهها خوشش میآمد. کلوبی داشت و هر از گاهی گوشهی کلوب چیزهایی مینوشت. البته اولین جرقهی نوشتن در او در طول یک مسابقهی بسیبال زده شد. این جرقه به رمان به آواز باد گوش بسپار منجر شد و موراکامی را در مسیر خوشمنظرهی نویسندگیاش انداخت.
مهمترین دلیل محبوبیت موراکامی نگاه ویژهاش به زندگی است؛ موراکامی خوب بلد است به گوشههای دیدهنشدهی زندگی نگاه کند و از آنها داستان بسازد. در ضمن او یک مشاهدهگر واقعی زندگی است و توصیفهایش از جهان و چیزهای ساده و طبیعی بهقدری بدیع و زیبایند که تا مدتها در ذهن خواننده میمانند. این همان نکتهای است که از او نویسندهای جهانی ساخته که میتواند همذاتپنداری مخاطبش در هر کجای دنیا را برانگیزد و او را به دنیایی شیرین و وسوسهکننده ببرد. داستانهای او پر از عناصر جذابی مثل موسیقی، فیلمها، ورزشها، هنرها و... هستند و هر کدام ایدهی خاص و منحصربهفردی دارند که باعث میشود حتی بدون خواندن نام نویسنده بدانید این اثر متعلق به هاروکی موراکامیِ ژاپنی است.
کافکا در کرانه مناسب کدام رده سنی است؟
کتاب کافکا در ترانه ارجاعات مختلفی دارد؛ از عقدهی ادیپ گرفته تا انواع موسیقیها و عناصر فرهنگ ژاپنی. در ضمن با توجه به ژانر و فضای مبهم نمیتوان کافکا در کرانه را اثری سهلخوان دانست. بنابراین با توجه به این نکات کتاب کافکا در کرانه برای گروه سنی بزرگسال نوشته شده و نوجوانان ممکن است ارتباط خوبی با آن برقرار نکنند.
ورود به بازار کتاب ایران و بهترین ترجمه
اولینبار در سال ۱۳۸۶ بود که کتاب کافکا در کرانه به انتشار رسید. بعد از آن مترجمهای مختلف و مطرحی این اثر را به فارسی برگرداندند. ترجمههای موجود از این اثر در بازار کتاب ایران عبارتاند از: گیتا گرکانی در نشر نگاه، مهدی غبرائی در نشر نیلوفر، مهسا دوستدار در نشر آرشیو روز، آتوسا علیزاده در نشر آذرمیدخت، آسیه عزیزی در نشر بازتاب نگار و...
ترجمهی مهدی غبرائی، مترجم سرشناس ایرانی، بهترین ترجمهی موجود از این اثر است. غبرائی یکی از بهترین مترجمهای ادبیات ژاپنی به شمار میآید و ترجمههایش در عین وفاداری به متن اصلی، بسیار روان، زیبا و ملموساند. در واقع غبرائی نزدیکترین جهان به موراکامی را میسازد و تا حد ممکن شکافهای بین دو زبان را پوشش میدهد.
نظرات افراد و مجلههای مشهور در مورد کافکا در کرانه
رمان موراکامی با رسیدن به شهرت جهانی نظرهای زیادی را به خود جلب کرد. بعضی از نظرات منتقدان، نشریات و چهرههای مشهور عبارتاند از:
آمازون: «رمان موراکامی در عین اینکه یک جستجوی کلاسیک است، کاوشی جسورانه در مورد تابوهای اسطورهای و معاصر، پدرکشی، عشق به مادر، عشق به خواهر نیز به شمار میآید. مهمتر از همه این کتاب یک سرگرمی بسیار عالی است.»
کازوئو ایشیگورو: «موراکامی دو سبک متمایز دارد: از طرفی غریب و آشوبگرایانه و از طرف دیگر مالیخولیایی و بسیار کنترلشده.»
نیویورک تایمز: «هاروکی موراکامی در مسیری گام برمیدارد که در نهایت او را تبدیل به مشهورترین و پرمخاطبترین نویسندهی ژاپنی در خارج از این کشور میکند، البته اگر تا به حال به این مهم دست نیافته باشد.»
نقد کوتاهی بر کتاب
رمان موراکامی در عین اینکه اثری بسیار خلاقانه است، معماهای بسیاری در ذهن مخاطب میکارد. معماهایی که در کتاب پاسخ داده نمیشوند و ممکن است باعث سردرگمی و کلافگی خواننده شوند. اگرچه معماگونه و مبهم بودن در راستای درونمایه و اساساً هویت کتاب است، ولی در مواقعی خواننده جریان داستان را گم میکند و کمتر کسی میتواند در خوانش اول به همهی آنچه موراکامی در این کتاب کاشته، دست پیدا کند.
ژانر کافکا در کرانه چیست؟
رمان کافکا در کرانه اثری در ژانر رئالیسم جادویی است. اثری که روی مرز بسیار باریکی بین واقعیت و خیال حرکت میکند و وقایع غیرطبیعی را به قالب وقایعی طبیعی و بدیهی درمیآورد.
معرفی شخصیتهای مهم رمان
کافکا: کافکا همانطور که گفته شد، پسری نوجوان است. او در واقع در دو بعد زندگی میکند؛ یکی خودش و دیگری شخصیت خیالی که در واقع بخشی از خودش یا همان بخش ناخودآگاهش است. کافکا در حال کشف زندگی است و سعی میکند با وجود آسیبهای بیشماری که دیده، معنی هستی را دریابد.
ناکاتا: ناکاتا شخصیتی ساده است که با جهان بدون پیشفرض روبهرو میشود. انگار او ماموریتی دارد که به کافکا در کشف این جهان پیچیده کمک کند و مکمل او باشد.
چرا باید آثار موراکامی را بخوانیم؟
موراکامی صاحب یک نگاه درخشان است! درخشان نه به معنای دیدن چیزهای غریب و متفاوت، بلکه به معنای متفاوت دیدن چیزهای عادی و روزمره. موراکامی عاشق موسیقی و گربههاست و ایدههای جالبی در ذهنش دارد. در طول این سالها حتی منتقدانی که او را به سطحی نوشتن متهم کردند هم نتوانستند جذابیت و خوشخوانی آثار او را انکار کنند. در ضمن موراکامی نمایندهی خوبی برای فرهنگ شرق است و در دوران سلطهی آثار غربی میتواند نگاهی تازه، نفسی تازه و تجربهای تازه باشد.
حجم
۵٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۰۷ صفحه
حجم
۵٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۰۷ صفحه
نظرات کاربران
اینکه کتاب به صورت Pdf منتشر شده بسیار عجیبه، چون عملا برای دستگاه کتابخوان و گوشی غیر قابل استفاده است.
نسخه epub اش در صورت امکان روی طاقچه قرار بدید؟
این کتاب به صورت مبالغهآمیز توسط افراد و ناشرها بزرگ نمایی شده در حالیکه اولین رمانی بوده که موراکامی در اون سبک نوشتاری سوم شخص رو تجربه کرده. رمان پر است از زیاده گویی هایی که مختص موراکامی هست و داستان
چقدر قیمتتون پایین و مناسبه!😍 ممنون که اینقدر به فکر ما هستید.🥰 ایپاب هم که هست!🤩 دیگه چی میخواییم مگه؟!
من نسخه چاپیش رو خوندم، یکی از بهترین اثرات موراکامی بود. هرچند ترجمهش یکم بد بود و خوندن کتاب رو سخت میکرد و برای من روند خوندن کند پیش رفت. مجبور بودم جاهایی که متوجه نمیشم، آنلاین با ترجمههای مختلف
اوایل داستان برام جذاب بود منتظر بودم ببینم این جریان های موازی چطور به هم ربط پیدا میکنن و خیلی هیجانشو داشتم ولی آخرش واقعا تو ذوقم خورد و اصلا نتونستم ارتباط برقرار کنم ،برخلاف این همه تبلیغی که برای
عالی نه ولی ارزش خوندن داره و قسمت هایی از داستان ادمورو واقعا میبره داخل یه فضاهایی که لذت بخشه.صدای گوینده عالی و گرمه واقعا و شخصیت ناکاتا فوق العاده اس
با اینکه خیلی جاها سوالاتی بی پاسخ توی ذهنتون به جا میزاره ولی واقعا داستان جذاب و پر کششی داشت و یک سری جاها واقعا خواننده رو به فضای کتاب میبرد و ارامش بخش بود.
کتابی زیبا و دارای جاذبه ای جادویی، طوری که از خوندش خسته نمیشی و کششی برای ادامه حس میکنی،قلم موراکامی رو خیلی دوست دارم، شخصیت های داستان همگی تو یه چیز مشترک بودن ،حس دوستی، سادگی و صداقت و مسئولیت
حیف زمانی که برای خوندن این کتاب گذاشتم