کتاب عقاید اباضیه

کتاب عقاید اباضیه نوشتهٔ علی اکبر ضیائی است و انتشارات بین المللی امین آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب عقاید اباضیه

شناخت اعتقادات فرق و مذاهب اسلامی نخستین گام برای رسیدن به تفاهم و هم زیستی مسالمت‌آمیز در راه رشد و تعالی جوامع انسانی است و در مقابل تعصبات دینی و نژادی مهم‌ترین عامل خصومت و جنگ در میان ملل مختلف جهان است و علی‌رغم رشد علم و تکنولوژی که همهٔ انسان‌ها را در یک چشم برهم‌زدن به یکدیگر متصل می‌کند قرن بیست و یکم شاهد بروز و ظهور تعصبات دینی و نژادی در میان ملل مختلف در شرق و غرب است و هر روز دامنهٔ این اختلافات به مرز جنگ و خونریزی نزدیک‌تر می‌شود و اگر زمان سخن از جنگ تمدن‌ها بود اکنون سخن از جنگ میان مذاهب است و در این میان تفرقه‌افکنان و دست‌های پنهان استکبار با تحریک علمای جهل و تعصب درصدد جنگ‌افروزی میان مسلمانان هستند و قربانیان اصلی این بازی خطرناک جمع زیادی از بی‌گناهانی است که به علت جهل به دیدگاه‌های اجتهادی دیگر مذاهب جان و مال خویش را هدر می‌دهند و با ورود به جنگ مقدس سبب عقب‌ماندگی ملل مسلمان می‌شوند. کتاب عقاید اباضیه تلاشی ناچیز جهت شناساندن دیدگاه‌های کلامی و فقهی و به طور کلی اعتقادی اباضیان مشرق و مغرب به علاقه‌مندان رشته‌های فرق و مذاهب اسلامی است. این کتاب می‌تواند به تفاهم و نزدیکی بیشتر بین مسلمانان اباضی و سنی و شیعی کمک کند و در آینده‌ای نزدیک شاهد همفکری و همدلی بیشتر میان اصحاب مذاهب اسلامی در جهت توسعه صلح و همزیستی میان ملل مختلف جهان باشیم.

خواندن کتاب عقاید اباضیه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به پژوهشگران رشته‌های فرق و مذاهب اسلامی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب عقاید اباضیه

«سه قرن نخستین صدر اسلام در میان مذاهب و فرق اسلامی از نظر موقعیت زمانی اهمیت فراوانی دارد، زیرا در آن دوران افکار مسلمانان با آثار فلاسفه یونان و دیگر تمدنهای آن عصور چون ایران و مصر و هند آشنا نشده بود، و بوستان معرفت را آیات قرآنی و احادیث نبوی آبیاری می کرد، و هنوز سخنان گهربار رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در اذهان بسیاری از مردم و روایان آن عصر طنین انداز بود. هر اندازه به آن عصور نزدیکتر می شویم تفکر اسلامی را نابتر می یابیم. شکی نیست که علوم یونان در باروری هر چه بیشتر فرهنگ و معارف اسلامی نقش مثبتی ایفا نموده و مسلمانان با بهره وری از آن علوم توانستند به تمدن عظیم اسلامی دست یابند و انتظار از دینی که مؤمنان را به فراگیری علم از اقصی ملل جهان تشویق و ترغیب می کند جز این نباید باشد. اگر دهریون و طبیعت گرایان و یهود و نصارا اعتقاد پاک و بی آلایش مسلمانان را مورد هدف قرار نمی دادند و چشمه زلال معرفت را نمی آلودند هرگز نیازی به محاجه با شکاکان و ملحدان و غرض ورزان و ورود به مباحث پیچیده فلسفی به سبک فلاسفه ای چون ابن سینا و ابن رشد و فارابی نبود و تیغ برنده براهین فلسفی و اصطلاحات و معارف یونانی جسد آفت زده مسلمانان را نمی درید تا جرثومه شک و تردید و شبهه را از آن بزداید و آرامش خاطر حافظان شریعت و مدافعان فقاهت را برهم زند. در هر صورت ترجمه متون یونانی به عربی آغاز گردیده بود و هر روز شبهه ای و سخنی کیان اسلام را مورد هدف قرار می داد و فلاسفه و متکلمان اسلامی با ایجاد علم کلام و فلسفه اسلامی و بهره گیری از علوم و معارف یونانی درصدد دفاع از عقیده اسلامی برآمدند. شکی نیست که علم کلام و اصول عقائد از شریف ترین علوم می باشد، زیرا موضوع آن اثبات خداوند و اسماء و صفات الهی و نبوت و معاد است و برای اثبات آنها از استدلال بهره می گیرد، بنابراین علم کلام هم از نظر موضوع و هم از نظر سبک و شیوه بحث از دیگر دانشها برتر می باشد. روایان اباضی نیز با استناد به احادیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پرداختن به علم عقائد را از مهمترین وظائف دانسته و نقل کرده اند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در جلسات مربوط به مباحث اعتقادی شرکت می کرد و عنایت ویژه ای به این گونه مباحث داشت و حتی افراد حاضر در جلسه را به فراگیری علوم توحید و بحث و مناظره درباره آن ترغیب و تشویق می فرمود، زیرا اگر اعتقاد به امری در دل و جان مردم رسوخ نماید عمل به مضامین و لوازم آن نیز تضمین می گردد، و بالعکس می توان گفت که بسیاری از تزلزلها و ارتکاب معاصی و عدم اهتمام و بی مبالاتی به شریعت از شک در اعتقادات و اصول دین نشأت می گیرد، و البته یقین نیز همانند شک دارای مراتب و درجاتی است که به میزان یقین انسان به صحت امری اراده او در انجام آن امر نیز مستحکم تر می گردد. ابوعبیده تمیمی از شاگردان جابر بن زید ازدی از ابن عباس نقل کرده است: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روزی به مسجد می رود و تعدادی از اصحابش را در حال مذاکره در علوم مختلف می بیند. به نخستین گروهی که می رسد آنان را در حال قرائت قرآن می بیند و مدتی نزد آنان می نشیند و می گوید: خداوند مرا برای این امر فرستاده است، سپس به گروه دوم می رسد و آنان را در حال مذاکره درباره حلال و حرام می بیند و مدتی نزد آنان می نشیند و چیزی نمی گوید، سپس نزد گروه سوم می رود و آنان را در حال بحث و مناظره درباره توحید خداوند و نفی اشباه و نظائر و امثال از ذات باری تعالی می بیند و مدتی نزد آنان می نشیند و می گوید: خداوند مرا برای این امر فرستاده است. جابر بن زید در خصوص این روایت می گوید که توحید همان شناخت خداوند عز و جل است و کسی که به یگانگی خداوند آگاهی نداشته باشد مؤمن نیست.»