کتاب نسل ها
معرفی کتاب نسل ها
کتاب نسل ها نوشتهٔ دبی تاکر گرین و ترجمهٔ سهند الهامی و ویراستهٔ مهدی سجودی مقدم است و انتشارات مهراندیش آن را منتشر کرده است. نسلها شعری است دربارهٔ اینکه چیزها چطور تغییر میکنند و چطور همان میمانند. با کنارگذاشتن جزئیات ملموسِ پیرنگِ سنتی، گرین به ما خانوادهای جهانی را نشان میدهد.
درباره کتاب نسل ها
محورِ نسلها سه نسل از خانوادهای سیاهپوست هستند که به بهانهٔ صحبت از مهارتهای آشپزی، روایتگر زندگی، عشق و مرگ میشوند. هفت شخصیتِ نمایشنامه، خواهرِ کوچکتر، خواهر بزرگتر/دختر، پسر، ماما، بابا، نانا و بابابزرگ هستند به همراه یک گروه کُر. نمایشنامه متشکل از یک درآمد و پنج صحنه است که هر یک از صحنهٔ قبلی کوتاهتر میشود؛ اما بهرغم کوتاهبودن و نبود پیرنگ به معنای مرسومش، در یاد میماند و مدت و فرم تکرارشوندهاش آینهٔ مضمون آن است. اثر متفاوت و تأثیرگذار دِبی تاکِر گرین که ضمن استفاده از قراردادهای متداول نمایشنامهنویسی کلاسیک، آنها را دگرگون میکند و با سنتهای رواییِ سیاهپوستان پیوند میزند، اولین بار در سال ۲۰۰۵ روی صحنه رفت و بسیار مورد تحسین قرار گرفت.
خواندن کتاب نسل ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران نمایشنامههای مدرن پیشنهاد میکنیم.
دبی تاکر گرین
دِبی تاکِر گرین که اسم و فامیلش و عنوان نمایشنامههایش را با حروف کوچک مینویسد نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس و کارگردان متولد لندن، با سبک خاصش، از چهرههای برجستهٔ نوآوری و تعهد سیاسیِ عرصهٔ نمایش محسوب میشود. ازجمله نمایشنامههای او میتوان از پروانهٔ کثیف (۲۰۰۳)، سنگسار مری (۲۰۰۵)، تصادفی (۲۰۰۸)، حقیقت و آشتی (۲۰۱۱)، دار (۲۰۱۵) و گوش در برابر چشم (۲۰۱۸) نام برد. ازجمله جوایزی که گرین برنده شده است میتوان به بفتا، لارنس اولیویه و ویندام کمبل اشاره کرد.
بخشی از کتاب نسل ها
«دختر: ازم میپرسه ـ
خواهرِ کوچکتر: پسره ازش پرسیده ـ
دختر: ازم پرسید / من ـ
خواهرِ کوچکتر: ماما، پسره ازش پرسیده / بلده ـ
دختر: ازم میپرسه بلدم ـ
پسر: ’ ـ قادر.
هستی.
قادر ـ هستی.‘
خواهرِ کوچکتر: قادر؟
دختر: فکر میکنه میتونه ازم بپرسه
خواهرِ کوچکتر: فکر میکنه میتونه مخشو بزنه ـ
دختر: فکر میکنه میتونه خَرم کنه با:
خواهرِ کوچکتر: خرش کنه با ـ
پسر: ’هستی ـ تو یعنی ـ تو که ـ تو قادر ـ تو انگار تو انگار قادری ـ داری تواناییشو قابلیتشو ظرفیتشو، کامل ... درموردت ـ ‘
خواهرِ کوچکتر: که چیکار ـ
پسر: ’که ... که ... ‘
دختر: ’که چیکار کنم؟‘
خواهرِ کوچکتر: اینطوری بهجایی نمیرسه.
دختر: فکر میکنه اینطوری به جایی میرسه؟
خواهرِ کوچکتر: ماما، ازش پرسیده بلده آشپزی کنه
پسر: ’ ـ شایستگیش
استعدادش
فوتوفنش.‘
دختر: ’فوتوفنش؟‘
پسر: ’همون ـ هستی ـ تو یعنی ـ تو که ـ تو که داریش ـ فوتوفنشو ... لطافتِ لمس کردنو ـ شیرینی لمس کردنو ـ شیرینی لمس کردنت ـ استعدادِ اینکه لمس یککم ـ ‘
خواهرِ کوچکتر: خدایا ـ
پسر: ’که لمس یککم ـ ‘
دختر: ’خدایا ـ ‘
پسر: ’شیرینی ... تو که ـ تو یعنی ـ هستی ـ نگاش کن ... نگاه کن چقدر ـ نگاه کن چقدر شیرین ـ این لمس چقدر شیرین ـ ‘
خواهرِ کوچکتر: این به جایی میرسه؟
پسر: ’چقدر باید شیرین باشه ـ لمسش ـ ‘
دختر: ’چی؟‘
پسر: ’لمس کردنت باید ـ ‘
(خواهرِ کوچکتر از دهانش صدای ناخشنودی درمیآورد.)»
حجم
۳۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
حجم
۳۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه