کتاب حکم احداث ساختمان بر قبور در شریعت اسلام
معرفی کتاب حکم احداث ساختمان بر قبور در شریعت اسلام
کتاب حکم احداث ساختمان بر قبور در شریعت اسلام از عبدالکریم بهبهانی و گروه پژوهش مجمع جهانی اهل بیت و ترجمۀ علی عربی و ویراستۀ امرالله نصیری است و انتشارات مجمع جهانی اهل بیت آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب حکم احداث ساختمان بر قبور در شریعت اسلام
مکتب اهل بیت عصمت و طهارت (ع) که تبلور اسلام ناب محمدی (ص) و متکی بر منبع وحیانی است، معارف ژرف و عمیقی دارد که از اتقان، استحکام و برهان برخوردار است و مطابق با فطرت سلیم انسانهاست. این مکتب غنی و نورانی در پرتو عنایات الهی و هدایت ائمهٔ اطهار (ع) و نیز مجاهدت هزاران جهادگر عرصههای علم و فرهنگ در طول قرون گذشته و حال، بسط و گسترش یافته است.
پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) و تأسیس نظام اسلامی با تکیه بر قوانین اسلامی و با محوریت ولایت فقیه، افقهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جدیدی را برای انسانهای آزاده بهویژه مسلمانان و پیروان و محبّان اهل بیت (ع) گشود و توجه بسیاری از نخبگان و مستضعفان جهان را به خود معطوف کرد.
مجمع جهانی اهل بیت (ع)، مولود این دگرگونی مبارک است که به ابتکار مقام معظم رهبری حضرت آیتالله العظمی خامنهای در سال ۱۳۶۹ شمسی/ ۱۹۹۰ میلادی تأسیس شد و تاکنون خدمات شایانی را در تبلیغ معارف قرآن و اهل بیت (ع) و حمایت از پیروان اهل بیت (ع) در سراسر جهان انجام داده است.
معاونت امور فرهنگی مجمع جهانی اهل بیت (ع) در راستای رسالت خود جهت ارتقای شناخت و آگاهی پیروان اهل بیت (ع) در موضوعات، سطوح، مخاطبان و عرصههای مختلف، در حوزههای تولید کتاب و مجلات به زبانهای متعدد و سایر محصولات فرهنگی به فعالیت پرداخته است.
کتاب حکم احداث ساختمان بر قبور در شریعت اسلام با هدف معرفی معارف اهل بیت (ع) و پاسخ به شبهات مخالفین بهویژه وهابیان و سلفیها تهیه شده و حاصل تلاش علمی و پژوهشی گروهی از پژوهشگران و نویسندگان فرهیخته و صاحب نظر و ارجمند است.
خواندن کتاب حکم احداث ساختمان بر قبور در شریعت اسلام را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ اسلام پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب حکم احداث ساختمان بر قبور در شریعت اسلام
«با مراجعه به سنّت شریف نبوی، با مجموعه ای از آثار مواجه می شویم که دلالتهای مختلفی دارند، ولی چیزی در آن نیست که بتوان حرمت ایجاد مقبره را با آن استنباط کرد. ما در این جا به مشهورترین روایات اشاره می کنیم و سپس آنها را مورد نقد و بررسی قرار می دهیم.
در مسند احمد از علی (ع) روایت شده است که رسول الله (ص) در تشییع جنازه ای بودند که فرمودند:
«کدام یک از شما می تواند به سوی مدینه برود و هیچ بتی را نبیند، مگر این که آن را بشکند و هیچ قبری را نبیند، مگر این که آن را صاف کند و هیچ تصویری را نبیند، مگر این که آن را مغشوش کند؟
مردی گفت: من ای رسول خدا! او به سوی مدینه رفت، امّا از اهل مدینه ترسید و بازگشت. پس علی (ع) فرمود: من می روم ای رسول خدا! فرمود: برو. او رفت و پس از بازگشت فرمود: ای رسول خدا! تمام بتها را شکستم و تمام قبرها را صاف کردم و تمام تصویرها را از بین بردم».
کسی که با نظری دقیق این روایت را بررسی کند، آن را از جهات متعدّدی مشکوک می یابد. مهمترین چیزی که باعث تشکیک در روایت می شود؛ مشخّص نبودن ظرف زمانی و مکانی روایت است؛ زیرا با عقل جور در نمی آید که قبل از هجرت، پیامبر اکرم (ص) شخصی را از مکه به سوی مدینه بفرستد تا بتهای موجود در آن جا را منهدم کند و این در حالی بوده است که اوضاع مکه به آن حضرت اجازه نمی داده است که در تشییع جنازهٔ مسلمانی که از دنیا رفته شرکت کند.
ظاهر روایت این را می رساند که پیامبر اکرم (ص) از جایگاه حاکمی که قدرت سیاسی کافی دارد، به یکی اصحاب خودش دستور می دهد تا از جانب او به مدینه برود و بتها را منهدم و قبرها را با خاک یکسان و تصویرها را نابود سازد. دستور به چنین کارهایی، متناسب با ایامی است که آن حضرت به مدینه هجرت کرده و دارای قدرت سیاسی کافی باشد تا دستوراتش نافذ و لازم الاجراء باشد، امّا اگر در روایت تأمّل نماییم، می بینیم که با زمان پس از هجرت انسجام ندارد.
بر طبق مقتضای این خبر، می بایست که بتهای مدینه پس از اسلام آوردن مردم مدینه باقی مانده باشند، در حالی که قبیله های اوس و خزرج در همان ابتدا اسلام آوردند و پیامبر (ص) پس از هجرت، سیطرهٔ کامل بر مدینه داشت، مگر در مورد تعدادی از منافقین که اینان هم دنبال بت پرستی نبودند. در این صورت، این سخن راوی که فرستادهٔ اوّل رسول خدا (ص) از مردم مدینه ترسید و بازگشت، معنا ندارد! با این اوصاف، می بایستی مردم مدینه دلبستگی شدیدی به بت پرستی داشته باشند که فرستادهٔ پیامبر (ص) از آنان ترسیده و
بازگشته است و آیا در تاریخ، شاهدی بر این مطلب وجود دارد؟!
اگر اوضاع مدینه چنین بوده مقتضای عقل این بوده است که تعداد بیشتری را برای انهدام بتها بفرستد و چگونه می توان قبول کرد که یک نفر را برای انجام این امر مهم فرستاده باشد؟! و چگونه می توان این را تصدیق کرد که یک نفر، به تنهایی، این کار بزرگ و مهم را در مدّت کوتاهی انجام داده باشد، چنان که از ظاهر روایت برمی آید؟! و اگر اهل مدینه، قبول کردند که بتهایشان منهدم شود، ولی بسیار بعید است که به این راحتی قبول کرده باشند که تصویرهایشان نابود و قبرهای پدرانشان با خاک یکسان شود.
خراب کردن قبر پدران و مادران، مسأله ای عاطفی و حسّاس است که افراد به راحتی آن را نمی پذیرند و احتیاج به کار فرهنگی طولانی مدّت دارد تا ذهنها و قلبها آماده شود و در چنین امری، بدیهی است که ابتدا مخالفتهایی صورت بگیرد، در حالی که از سخنان راوی، چنین فهمیده می شود که فرستادهٔ پیامبر اکرم (ص) در مدّت کوتاهی، بتها را ویران و تصویرها را نابود و قبرها را با خاک یکسان کرد و بازگشت و هیچ کس به او اعتراض نکرد!!
این در حالی است که پس از هجرت پیامبر اکرم (ص) هیچ بتی در مدینه وجود نداشته است و بر فرض وجود، یک نفر توانایی منهدم کردن آنها در عرض چند ساعت را نداشته است و امکان ندارد که افراد به راحتی بپذیرند که در قبور پدرشان تصرّف و با خاک یکسان شود.»
حجم
۲۰۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۱۹ صفحه
حجم
۲۰۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۱۹ صفحه