کتاب پسر اسلپی
معرفی کتاب پسر اسلپی
کتاب پسر اسلپی نوشتهٔ آر. ال. استاین و ترجمهٔ شهره نورصالحی است و نشر پیدایش آن را منتشر کرده است. در پسر اسلپی، جکسون استندر پسر رویایی هر والدینی است. خودش را به دردسر نمیاندازد، همیشه مشقهایش را انجام میدهد و هیچوقت دروغ نمیگوید. اما همهٔ اینها پیش از این بود که جکسون سر راه یک آدمک چوبی هراسانگیز قرار گیرد. آدمکی که باعث ایجاد آشوب در خانواده و محلهاش میشود. پسر اسلپی دومین جلد از مجموعه تحت تعقیب نوشتهٔ استاین، نویسندهٔ معروف آمریکایی است. نشر پیدایش ۱۰ جلد این مجموعه را برای نوجوانان منتشر کرده است.
درباره کتاب پسر اسلپی
پوسترهای تحت تعقیبها را تابهحال دیدهاید؟ این پوسترها ترسناکترین، چندشآورترین و خشنترین بدجنسهای دوران را معرفی میکنند. این شخصیتهایی که عکسشان را توی پوسترها میبینید، تحت تعقیبترین شرورها، در خواستنیترین کتابهای مجموعهٔ ترس و لرز هستند و آر. ال. استاین ماجراهایشان را در مجموعهٔ تحت تعقیب تعریف میکند.
آن صورتی که نیشخند شیطانی روی لبهایش است و چشمهای بیروحش به شما زل زدند، متعلق به یک عروسک خیمهشببازی به اسم اسلَپی است که شاید شیطانصفتترین شخصیت تاریخ ترس و لرز باشد.
پسری به اسم جکسون استنَدِر میتواند در مورد این موجود روشنِتان کند و همهچیز را برایتان تعریف کند.
جکسون از دست اسلپی ـ و پسر اسلپی ـ گرفتار یک کابوس دوبله شد. بیچاره خیلی سریع فهمید که دو تا اسلپی بهتر از یک اسلپی نیست!
با خواندن این کتاب میفهمید که چرا اسلپی تحت تعقیب است.
مجموعهٔ «تحت تعقیب» زیرمجموعهای از سری کتابهایی است که در سال ۲۰۱۲ نوشته شده و دارای پیرنگی کلی است. در مجموعه تحت تعقیب، آقای استاین که زمانی بیرحمانه شما را به پارک وحشت و تالار مخفی ترسبرانگیزش میکشاند، حالا نقش پلیس دلسوز را بازی میکند و با معرفی خبیثترین و خطرناکترین شخصیتهای تحت تعقیب کمکتان میکند غافلگیر نشوید.
خواندن کتاب پسر اسلپی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ نوجوانان پیشنهاد میکنیم.
درباره آر. ال. استاین
ال استاین ادیبات ترسناک را از سال ۱۹۸۶، با انتشار کتاب «وعده ملاقات با یک غریب» آغاز کرد. او با نوشتن کتابهای بسیاری در ژانر وحشت، چنان شهرت گرفت که او را به عنوان «استفن کینگ کتاب کودک» در دنیای ادبیات میشناسند. ال استاین میگوید: «من عاشق این هستم که خوانندههایم را به جاهای ترسناک ببرم آیا میدانید ترسناکترین مکان کجاست؟ این محل ذهن خود شماست.»
او یکی از پرکارترین نویسندگان ژانر طنز و وحشت است و بیش از صدها عنوان کتاب ترسناک و خندهدار نوشته و بیش از ۳۰۰ میلیون نسخه از آثار او در سطح جهان به فروش رفته است. مجموعهٔ «ترس و لرز» از جمله معروفترین و پرفروشترین آثار اوست و به ۳۲ زبان دنیا ترجمه شده. در هر کتاب از این مجموعه، تعدادی نوجوان خودشان را در شرایطی ترسناک و در عین حال خندهدار پیدا میکنند که معمولاً هیولا یا یک چیز فراطبیعی در بهوجود آمدن این شرایط دخیل است. ال استاین این مجموعه را چنین توصیف میکند: «کتابهایی ترسناک که میخندانندتان.»
بخشی از کتاب پسر اسلپی
«من جکسون استندر هستم. دوازده سالم است و از یک راز خبر دارم.
لازم نیست بپرسید، خودم خیال دارم رازم را بهتان بگویم. البته شاید وقتی گفتم، بهم بخندید.
خواهرم رِیچِل بهم میخندد. چشمهایش را گرد میکند، غرغر میکند و بهم میگوید بچهمثبت.
عیبی ندارد. ریچل مدام تو دردسر میافتد، اما من نه. دلیلش هم همان رازم است که الان بهتان میگویم:
خوب بودن خیلی آسانتر از بد بودن است.
ماجرا این است. لابد دارید سرتان را تکان تکان میدهید و میگویید: «اووه، حالا چرا اینقدر گندهاش کردی؟ این دیگه چه جور راز احمقانهایه؟»
جوابش خیلی ساده است. بگذارید توضیح بدهم. من تمام مدت سعی میکنم کار درست را انجام بدهم. سعی میکنم با همه مؤدب باشم، تو مدرسه خوب درس بخوانم، خوشرو و مهربان باشم، هر وقت بتوانم، به مردم کمک کنم و خلاصه پسر خوبی باشم.
ریچل از این کارهای من عُقَش میگیرد. هر وقت کار خوبی میکنم یا حرف مؤدبانهای میزنم، انگشتش را تو گلویش فرو میکند و صدای عق زدن از خودش درمیآورد.
این خواهر من از آن بچههای شر و شیطان است، زبانش نیش دارد و مدام طعنه میزند و مسخره میکند. دوست دارد با معلمش جر و بحث کند و با بچههای کلاسشان دعوا راه بیندازد. وقتی معلمها بهش میگویند: «چرا تو نمیتونی یه ذره مثل برادرت جکسون باشی؟» کفرش در میآید.
میدانید چه اسمی روی من گذاشته؟ آدمآهنی. بهم میگوید تو یک جور ماشینی، یک دستگاه درستکار.
حتماً حدس زدید که من و او با هم کنار نمییاییم، با اینکه ریچل فقط یک سال از من کوچکتر است.
خیلی هم شبیه هم هستیم. قدمان متوسط است. چشمها و موهای صافمان قهوهای هستند، هر دو روی دماغمان کک و مک داریم و وقتی لبخند میزنیم صورتمان چال میافتد.
ریچل از کک و مک و چالش متنفر است و خیلی بدش میآید که بیشتر شبیه پدرمان است، تا شبیه مادر. خب معلوم است که پدر از این موضوع ناراحت میشود. پدر اسمش را گذاشته "دردسرخانم" اما هر وقت ریچل را به این اسم صدا میکند، مادر دعوایش میکند.»
حجم
۹۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۹۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
نظرات کاربران
لطفا جلد 3 و 4 رو هم موجود کنید
جکسون پسر فوقالعادهای بود اما فقط تا زمانی که با یک آدمک چوبی عجیب و ترسناک برخورد کرد… جذاب بود.لطفا جلد های بیشتری رو بزارید من از ار.ال.استاین کتاب زیاد خوندم ولی فقط سه تا از کتاباش تو طاقچه هست
خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی
سلام خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی عالی بود کتاب 😉😉😉😉😉😉😘😘😘😘😘👍👍👍👍👍👍👍
از نظر من این شخص، یعنی اقای ار ال استاین، یکی از بهترین نویسنده برای کسی مثل من بوده است. این کتاب هم مانند کتاب های دیگه محشر بود و هم ترسناک. راستش کتاب های دیگری را معرفی میکنم که اگر
من نمونه اش را خواندم خوشم آمد . یک نفر لطفا برای من تیکه ی ترسناکش را می گوید ؟ اگر کسی خواست برایم بگوید اسم من ( نگار ) است . اسمم را گفتم چون اسم نذاشته بودم .
من این کتابو قبلا خوندم و جزء بهترین و جذاب ترین داستانایی بود که تا حالا دیدم
جکسون استندر پسری است که هر پدر و مادری آرزویش را دارد. نه دروغ می گوید، نه خلاف می کند، تکلیف مدرسه را مو به مو انجام می دهد و معلم هایش هم به او اعتماد کامل دارند. جکسون حتی