کتاب فیلم نامه حمید
معرفی کتاب فیلم نامه حمید
کتاب فیلمنامه حمید نوشتهٔ محمد انصاری در انتشارات دومینو چاپ شده است. این فیلنامه دربارهٔ حمید سیاهکالی مرادی، از شهدای مدافع حرم است.
درباره فیلم نامه حمید
فیلمنامه حمید از کتاب «یادت باشد» نوشتهٔ محمدرسول ملاحسنی که توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ رسیده اقتباس گردیده است. یادت باشد اثری عاشقانه به روایت فرزانه همسر شهید حمید سیاهکالی مرادی است. فیلمنامهٔ حمید نیز به همین موضوع از زاویهای دیگر پرداخته است.
حمید سیاهکالی مرادی از پاسداران تیپ ۸۲ سپاه حضرت صاحبالامر (عج) بود که در مأموریت جعفر طیار در عملیات نصر ۲ منطقهٔ حلب، ناحیهٔ العیس سوریه، در پاییز ۱۳۹۴ به شهادت رسید.
کتاب فیلم نامه حمید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب یه علاقهمندان به مطالعهٔ فیلمنامهها و سینما پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب فیلم نامه حمید
«داخلی - راهپله خانه - روز
صدای مرد که همچنان اسم فرزانه را صدا میزند در راهپلهی خانهای معمولی میپیچد. فرزانه دختری حدوداً 18 ساله، با کنجکاوی و نگرانی از راهپله به سمت پشتبام خانه دنبال صدا میدود.
خارجی- فضای بالای خانه - روز
هلیکوپتر همچنان بالای خانه در حال دور زدن است و اسم فرزانه از آن شنیده میشود. فرزانه که حالا بالای پشتبام خانه رسیده، سرش را بالا آورده و نگاهش هلیکوپرِ در حال دور زدن را دنبال میکند. ناگهان از داخل هلیکوپتر مردی که چهرهی آن معلوم نیست با یک گوسفند سر بریده در بغل، مقابل درب هلیکوپتر نمایان میشود. مرد قصد دارد گوسفند سر بریده را برای فرزانه پایین بیندازد.
داخلی- اتاقخواب فرزانه - شب
فرزانه روی تخت خواب اتاقش خوابیده است، نگرانی و اضطراب ناشی از خوابی که میبیند از چهرهی عرق کردهاش نمایان است.
خارجی- فضای بالای خانه - روز
هلیکوپتر در فضای بالای خانه همچنان در حال دور زدن میباشد. فرزانه که نگاهش، هلیکوپتر را دنبال میکند با دیدن گوسفند سربریده که در بغل آن مرد قرار دارد بر نگرانی و اضطرابش افزوده شده. مرد ناگهان گوسفندِ سربریده را از داخل هلیکوپتر برای فرزانه پایین میاندازد. فرزانه برای گرفتن گوسفندِ سربریده دو دست خود را باز کرده، چند گام جلوتر آمده و خود را در مسیر پرتاب گوسفند قرار میدهد تا بتواند گوسفند را بغل بگیرد و از افتادن آن بر روی زمین جلوگیری کند. گوسفند در بغل فرزانه فرود میآید، وزن گوسفند باعث میشود فرزانه روی زمین بیافتد.
داخلی - اتاقخواب فرزانه - شب
فرزانه که عرقهای صورتش بیشتر شده مضطربانه همراه با جیغی که میکشد از خواب میپرد. اندکی میگذرد. فرزانه که نفس کشیدنش به لرزه افتاده به نقطهای خیره شده و در فکر خوابی که دیده فرو رفته است.
تیتراژ
خارجی - میدان تیر - روز
نمایی بسته از سیبل تیراندازی. صدای شلیک گلوله از اسلحه کلاشنیکف شنیده میشود و خال سیاه را سوراخ میکند. اندکی میگذرد، باز هم صدای شلیک گلوله به گوش میرسد و مرکز سیبل، نزدیک به جای گلولهی قبلی سوراخ میشود.
تصویر به چهرهی جوانی حدوداً ۲۳ ساله، برش میخورد. او نجیب و زیباست و محاسنی نسبتاً بلند دارد. چشمان سبز و ابروهای کمانیاش، از زیر کلاه آهنی که بر سر دارد نمایان است. اکنون در میدان تیر، با لباس نظامی نیروی زمینی سپاه پاسداران، گونهاش را به اسلحه کلاشنیکف تکیه داده و روی تکه موکتی فرسوده و خاکی به حالت درازکش، روی سیبل مقابل، تمرکز کرده و خودش را برای شلیک گلولهی بعدی آماده میکند. او حمید سیاهکالی مرادی است. حمید گلولهی سوم خود را شلیک میکند و مرکز سیبل، نزدیک به خال سیاه سوراخ میشود.»
حجم
۹۵۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۰۹ صفحه
حجم
۹۵۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۰۹ صفحه