کتاب معامله گری با ذهن آگاهی

درباره کتاب معامله گری با ذهن آگاهی

گری دیتون، پزشک روان‌شناس، در کتاب معامله گری با ذهن آگاهی به‌عنوان روان‌شناس در حوزهٔ معاملات، مدرس معامله‌گری و معامله‌گر فعال در بازارهای ارزی و اِس‌اندپی ای-مینی، علم روان‌شناسی و معامله‌گری را در هم آمیخته است. او از طریق برنامهٔ آموزشی عمیق و قوی خود که آموزشی هفتگی، آنلاین و منحصربه‌فرد است، مهارت‌های پیشرفتهٔ معامله‌گری را به معامله‌گران آموزش می‌دهد. در این کلاس آموزشی معامله‌گران ضمن کسب مهارت در خواندن و تحلیل نمودارها با موقعیت‌های مختلف روان‌شناختی آشنا می‌شوند و به سطحی جدید از بینش معامله‌گری و یادگیری دست می‌یابند. 

بازار سنتی و بازار نوین قوانین و اصولی دارد که معامله‌گر باید به آن‌ها احترام بگذارد و در این راستا ابتدا باید چیستی معامله‌گری را درک کند و بیاموزد. در بازار نوین که شامل سهام، رمز ارزها و دیگر موارد می‌شود، هر روز معامله‌های زیادی صورت می‌گیرد. شاید هرکسی که دستی در خرید و فروش بازار معامله و سهام و سرمایه داشته باشد، خودش را معامله‌گر بداند یا دست‌کم ادعا کند که می‌تواند معامله‌گری را انجام دهد، اما تعریف حقیقی معامله‌گر چیست؟

معامله‌گر فردی است که سعی دارد از خرید و فروش دارایی‌های مختلف براساس پیش‌بینی‌های صحیح روند آتی قیمت و براساس دیدگاه‌ها و ایده‌هایش دربارهٔ بازاری که در آن به فعالیت می‌پردازد، سود کسب کند.

حال معامله‌گری چیست؟ به‌طورکلی به عمل خرید و فروش هر کالای حقیقی یا مجازی که دارای یک خریدار و فروشنده باشد، معامله‌گری می‌گویند که منظور از آن در این کتاب سهام، ارز دیجیتال، اختیار معامله (اپشن)، یک ارز خاص و... است.

در فرایند معامله‌گری می‌توان هنگام افزایش یا کاهش قیمت -بازارهای دوطرفه- سود کسب کرد. بنابراین حتی درصورت وجود روند نزولی در بازار سهام یا سایر بازارهای مالی نیز همیشه موقعیت سودده وجود دارد.

معامله‌گری مزایا و معایبی دارد که به بخشی از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

مزایای معامله‌گری عبارت‌اند از:

- معامله‌گری وابسته به زمان و مکان خاصی نیست.

- اگر معامله‌گری با ذهن‌آگاهی انجام شود، امکان کسب سودهای کلان وجود دارد.

- معامله‌گری در ایجاد استقلال فکری و شغلی بسیار مفید است.

- هر فردی با هر میزان سرمایه و بدون نیاز به ابزار خاص می‌تواند معامله کند.

- معامله‌گری نسبت به سایر روش‌ها امکان نقدشوندگی بالای سرمایه را دارد.

معایب معامله‌گری نیز عبارت‌اند از:

- معامله‌گری به‌شدت هیجان‌انگیز است و در برخی از موارد باعث آشفتگی ذهنی می‌شود.

- معامله‌گری نیاز به انضباط، پیگیری و یادگیری مداوم دارد.

- ریسک در معامله‌گری بالاست و احتمال ازدست‌رفتن سرمایه وجود دارد که این مورد کاملاً قابل کنترل است.

خواندن کتاب معامله گری با ذهن آگاهی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به همهٔ معامله‌گران پیشنهاد می‌کنیم.

درباره گری دیتون

گری سخنران بین‌المللی محبوبی است که تا امروز در کشورهای انگلستان، سنگاپور، مالزی، استرالیا و ایالات متحده امریکا برای معامله‌گران همایش‌های زیادی برگزار کرده و مدرک دکترای خود را از دانشکدهٔ تحصیلات تکمیلی روان‌شناسی کاربردی و حرفه‌ایِ دانشگاه راتگرز اخذ کرده است. گری دیتون اکنون رئیس مؤسسه‌ای مشاوره‌ای در حوزهٔ معامله‌گری است.

بخشی از کتاب معامله گری با ذهن آگاهی

«کالین تمام صبح صبورانه در حال بررسی شاخص‌های اس‌اندپی و منتظر یک معامله بود. سرانجام یک موقعیت مناسب مشاهده کرد. او با دقت به روند قیمت و شاخص‌هایی نگاه کرد که باید برای تعیین معاملاتش از آن‌ها استفاده می‌کرد. همه‌چیز با معیارهای او سازگار بود. قیمت روندی صعودی داشت و همهٔ شاخص‌ها نمایانگر ادامهٔ همین روند بودند. او فکر کرد: «این موقعیت هیچ نقصی ندارد.»

معامله بلافاصله شروع به کار کرد. بازار رشدی سریع داشت، سطح مقاومت را شکست و به ناحیه‌ای رسید که دیگر هیچ سوءتفاهمی برای او نگذاشت و هیچ مقاومتی وجود نداشت. اس‌اندپی‌ها از زمان ورود به بازار دوازده واحد رشد داشتند که این صعودی عالی در بازار محسوب می‌شد. اما کالین بر این معامله سوار نبود و تردید داشت.

او معامله را انجام نداد. وقتی بعداً راجع‌به آن صحبت شد، گفت: «روز قبل از این نیز موقعیتی مشابه برایم پیش آمده بود. حدس می‌زنم دلیلش این بود که داشتم به معاملهٔ ناموفق دیروز فکر می‌کردم و باز هم زیان کردم. حتی نشانه‌های معاملهٔ امروز بهتر از نشانه‌های دیروز بود. یکی از شاخص‌های دیروز انجام دادن معامله را تأیید نمی‌کرد، اما موقعیت امروز بدون نقص بود. از اینکه چنین معاملهٔ خوبی را از دست دادم خودم را سرزنش می‌کنم. اصلاً نمی‌دانم چرا چنین کاری کردم. هیچ هیجان خاصی نداشتم. ترسی نداشتم. فقط به این فکر کردم که به دلیل موفق نبودن معاملهٔ دیروز ممکن است این هم ناموفق باشد. اشتباه کردم. چرا باید چنین اشتباهی را مرتکب می‌شدم؟»

***

آنچه موجب ناکامی کالین شد، هیجان‌ها یا فهم نادرست او از بازار نبود بلکه طرز فکرش بود. ذهن کالین وارد یک نقطهٔ کور ذهنی طبیعی شد که روان‌شناسان به آن «اثر تأخر» می‌گویند. اثر تأخر نوعی سوگیری شناختی است که در آن ذهن ما هنگام تصمیم‌گیری به آخرین اطلاعات بیشتر از داده‌های دیگر اهمیت می‌دهد. در ذهن کالین نیز نتایج دیروز نسبت به ملاک‌های برتر امروز بیشتر نمایان شد و همین موجب شد از انجام دادن معامله خودداری کند.

بسیاری از معامله‌گران بر این باورند که هیجان‌ها مهم‌ترین جنبهٔ روان‌شناختی معامله است. این امر تا حدودی صحت دارد. به‌طور قطع هیجان‌ها و احساسات مهم‌اند. معامله‌گران بدون این دو قادر به تصمیم‌گیری‌های معتبر نیستند. هیجان‌های قدرتمندی چون حرص، خشم و به‌ویژه ترس می‌توانند تأثیرات چشمگیری بر معاملات بگذارند و رفتارهای نامعقول را کلید بزنند. باوجوداین هیجان‌ها تنها عامل تأثیرگذار بر معامله‌گری نیستند. افکار و روش فکری ما نیز نقشی بسیار مهم ایفا می‌کنند. گاهی اوقات، افکار ما موجب هیجان‌های شدیدی می‌شوند و طرز فکرمان همیشه تقویت‌کنندهٔ آن‌ها است. در دیگر مواقع مانند آنچه در مورد کالین دیدیم، هیجان‌ها نقش چندانی در تصمیم‌گیری نامعقول معامله‌گر ندارند. متأسفانه بسیاری از معامله‌گران از نقشی که ذهن و تفکر ما در معاملات بازی می‌کند و ممکن است مسیر تصمیم‌گیری را تغییر دهد، ناآگاه‌اند.

تفکر ما می‌تواند نقاط کور ذهنی‌ای ایجاد کند که باعث شود مهارت‌هایمان خنثی شوند، درست مانند موردی که برای کالین اتفاق افتاد. درواقع، طرز فکر و چگونگی به‌کارگیری افکار مهم‌ترین ابعاد روان‌شناختی معامله‌گری‌اند. یکی از اهداف اصلی این کتاب این است که به شما کمک کند تا از تفکرات خود و چگونگی اثرگذاری مستقیم آن‌ها بر رفتارهای معامله‌گری‌تان آگاه شوید. یادگیری و به کار بستن مهارت‌های مرتبط با جنبه‌های شناختی توصیف‌شده در این کتاب می‌تواند اثری بسیار کاربردی بر معاملات شما داشته باشد. این مهارت‌ها می‌توانند از بسیاری از روش‌های رایجی که ما در مواجهه با هیجان‌ها انجام می‌دهیم، قوی‌تر باشند. البته معنایش این نیست که هیجان‌ها بی‌اهمیت‌اند و باید نادیده گرفته شوند. ما در شروع فصل بعدی به موضوع هیجانات خواهیم پرداخت. به‌هرروی بهتر دیدیم که برای شروع بر تنگناها و موانع طبیعی‌ای که از تفکر ما نشئت می‌گیرند، تمرکز کنیم، زیرا یکی از ابعاد کلیدی روان‌شناسی معاملات‌اند و هر معامله‌گری باید از آن‌ها آگاه باشد و برای بالا بردن عملکردش آن‌ها را به‌خوبی درک کند.

تفکر بخش جدایی‌ناپذیر انسان است. تفکر طوری با وجود ما در هم تنیده شده است که بیشتر اوقات به آن فکر نمی‌کنیم؛ اما اگر لحظه‌ای مکث کرده و افکارمان را بررسی کنیم، به فعالیت‌های ذهنی خود پی می‌بریم. این بررسی و کاوش بسیار جذاب است، زیرا به‌زودی پی می‌بریم که همهٔ ما تا حدودی جریانات فکری ناپایدار و تمام‌نشدنی داریم. ذهن ما بی‌وقفه و به‌شکلی خستگی‌ناپذیر به ما خوراک ذهنی می‌دهد و چیزهایی به ما می‌گوید. اگر تمرین نداشته باشید تقریباً نمی‌توانید حتی چند ثانیه ذهنتان را آرام کرده و جریان افکارتان را متوقف کنید. حتی در صورت تمرین زیاد نیز بیشتر افراد نمی‌توانند ذهنشان را برای چند لحظه آرام کنند و نگذارند فکر دیگری ناخواسته به ذهنشان بیاید. بنابراین دو ویژگی مهم ذهن ما برایمان مشخص شدند: افکار همیشه با ما هستند و ما نمی‌توانیم کنترل چندانی بر آن‌ها داشته باشیم. آگاهی از این دو اصل برای معامله‌گر ضروری است.

ازآنجاکه ما از وقتی به یاد داریم، هر روز نشخوارهای ذهنی‌مان را تجربه کرده‌ایم، به این روند عادت کرده‌ایم و به‌شدت بر آن متکی هستیم. ما تمایل داریم هرچه ذهنمان می‌گوید، به‌عنوان بازتابی درست از واقعیت بپذیریم. ما به‌ندرت افکار خود را زیر سؤال می‌بریم یا آن را ارزیابی می‌کنیم. ازآنجاکه افکارمان بخشی طبیعی از ما هستند، پذیرش آن‌ها نیز امری طبیعی به نظر می‌رسد، اما این موضوع برای معامله‌گری خطرناک است.»