کتاب بی وقفه یاغی
معرفی کتاب بی وقفه یاغی
کتاب بی وقفه یاغی نوشتهٔ سجاد طهماسبی است. نشر آواهیا این نمایشنامهٔ معاصر ایرانی را روانهٔ بازار کرده است. این نمایشنامه در سیوسومین جشنوارهٔ تئاتر همدان شرکت داشته و دیپلم افتخار و تندیس این جشنواره را برای رتبهٔ اول در بخش نمایشنامهنویسی دریافت کرده است.
درباره کتاب بی وقفه یاغی
کتاب بی وقفه یاغی حاوی یک نمایشنامه به قلم سجاد طهماسبی است. پیش از آنکه این نمایشنامه را بخوانیم، پیشگفتاری از مدیرعامل هلدینگ سپندار و پیشگفتاری از دبیر سیوسومین جشنوارهٔ تئاتر استان همدان را خواهیم خواند. هیئتداوران این جشنواره، نمایشنامهٔ حاضر را همراه با دو متن دیگر از دو نویسندهٔ دیگر، بهعنوان متنهای برترِ این دوره از جشنواره (در بخش نمایشنامهنویسی) معرفی کردهاند. شخصیتهای اصلی این اثر، «خواهر» ۳۰ساله و «روح برادر» ۲۸ساله است. جمعیتی که گاه در خیال دختر حضور دارند و گاه مردم کوچهوبازار هستند، از دیگر کاراکترهای این نمایشنامهاند. داستان این نمایشنامه این است که یک پسر ۲۸ساله خودکشی کرده؛ گاز را باز گذاشته و به زندگیاش پایان داده است. پس از مرگ این پسر، خواهر او هم دیگر تمایلی به زندگی ندارد. او هم میخواهد خودش را بکشد. در این میان مردمی هستند که از این خواهر و برادرِ عجیب روایتها میکنند؛ از آنها و اتفاقاتی که شاهدش بودهاند؛ از گمشدن یکسالهٔ پسر و پیداشدنش درحالیکه قصد داشت یک کتاب بنویسد؛ کتابی که برای نوشتن آن دست به کارهایی عجیبوغریب میزد.
این نمایشنامه در اتاقی کهنه با دیوارهایی آغشته به رنگِ فیروزهای آغاز میشود. در این مکان اثری از زندگی دیده نمیشود؛ خاک است که باید به چشم بیاید. دختر سیاهپوش و جسدی سپیدپوس در صحنه حاضرند و سجاد طهماسبی اینگونه نمایشنامهٔ خود را آغاز میکند. این نمایشنامه (افزون بر جوایز مربوط به بخش اجرایی، کارگردانی و بازیگری در بخش صحنهای)، در سیوسومین جشنوارهٔ تئاتر همدان، رتبهٔ اولِ بخش نمایشنامهنویسی و پیرو آنْ دیپلم افتخار و تندیس این جشنواره را دریافت کرده است.
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب بی وقفه یاغی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی معاصر ایران و قالب نمایشنامه پیشنهاد میکنیم.
درباره سجاد طهماسبی
سجاد طهماسبی نویسنده، کارگردان و سرپرست گروه تئاتر «قاب خالی» است. او در سال ۱۳۹۰ وارد دانشگاه تهران شد و تحصیلات خود را در رشتۀ هنرهای نمایشی آغاز کرد. توجه و علاقۀ او، در سالهای دانشجوییاش، پیوسته متوجه حوزۀ ادبیات نمایشی و نمایشنامهنویسی بوده است. او چندین نمایشنامه نوشته و بعضی از آنها را نیز با کارگردانی خویش بر صحنه برده است. نمایشنامههای سجاد طهماسبی علاوهبر ایدهها و داستانهای تازه، زبان ویژهای هم دارند. طهماسبی در جشنوارههای مختلفی از جمله جشنوارهٔ تئاتر فجر، جشنوارهٔ تئاتر تجربه و جشنواره تئاتر دانشگاهی شرکت کرده و موردتوجه داوران و مخاطبان این جشنوارهها قرار گرفته است؛ او همچنین گاه به تدریس تئاتر میپردازد. از نمایشنامههای سجاد طهماسبی میتوان به «بی وقفه یاغی»، «مجلس حاملهخوانی و دو نمایشنامهٔ دیگر»، «لیلی و مجهول» و «حکایت نوادگان گنجشکِ اشیمشی اندر جزیرۀ بیتربیتها» اشاره کرد.
بخشی از کتاب بی وقفه یاغی
«خواهر: امروز برای بیچاره شدن روز خوبیه. من هم میخوام مثلِ تو بمیرم. اگه امکانش باشه به چندتا سیلی پشتِ هم نیاز دارم.آخه یه دیوِ پیر با عصای سنگی داره پشتِ پلکام راه میره. امروز بلیت گرفتم که سوارِ باد بشم. باید برای دوباره پیدا کردنت جابهجا بشم. میدونی چه حسی دارم؟ حس میخی که فرورفته کفِ دستی که به صلیب چسبیده.اگه دقت کنی میبینی جاذبهی زمین از دسترفته، امروز نوبتِ منه که چیده بشم. کفشهام رو توی دستام میگیرم و پاهام رو توی جیبم جا میدم. خواب باید بدونِ من به زندگیش ادامه بده. وقتشه از خارهایی که توی دستام فرورفته یه قایق بسازم. صدایی از گلوم بیرون میآد که قدرتِ پیچیدن توی هیچجایی رو نداره. باید واسه کلمههایی که قایم شدن تله بذارم. یه چیزی بهت میگم ولی تو به کسی نگو، چندهزار راهرویِ تاریک پیدا کردم که میشه توی همهشون مرگ رو تجربه کرد. اینروزها دیگه از تاریکی نمیترسم وقتی عنکبوتها و تارهاشون با من هستن. میخوام تمومش کنم، همونطور که تو تمومش کردی. هیشکی هم نیست بهم بگه تمومش نکن.
خواهر، شیرِ گاز را که در دستِ مردی از جمعیّت است باز میکند و پس از تلّوتلّو خوردن، زیرِ نگاهِ آنها دفن میشود. نور میرود.»
حجم
۵۵۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۶ صفحه
حجم
۵۵۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۶ صفحه
نظرات کاربران
قلم زیبا و متن ارزشمند و عمیقی دارد
فوق العاده ،به معنای واقعی کلمه..