کتاب حاج کمیل
معرفی کتاب حاج کمیل
کتاب حاج کمیل نوشتهٔ رسول حمزه پور اسدی است و انتشارات سفیران طلائیه آفتاب آن را منتشر کرده است. کتاب حاج کمیل، روایت زندگی شهید مدافع حرم سرهنگ پاسدار «حاج کریم میشی» است. حاج کریم میشی یکی از گمنامترین پاسداران استان ایلام است که غریبانه به همرزمان شهیدش پیوست.
درباره کتاب حاج کمیل
روایت زندگی شهید مدافع حرم سرهنگ پاسدار «حاج کریم میشی» است. حاج کریم میشی یکی از گمنامترین پاسداران استان ایلام است که غریبانه به همرزمان شهیدش پیوست.
نامش کریم به معنای واقعی کلمه بخشنده بود، مرد روزهای سخت بود و تفنگ، کولهپشتی و دوربینش سالها او را همراهی میکرد. وقتی پیشاپیش تیم کمین قرار میگرفت، آرامش عجیبی حکمرانی میکرد، او ثابت کرد امنیت اتفاقی نیست و هَلتهای دهلران و مهران گواه شبزندهداریهای او برای اعتلای این امنیت هستند.
راهی جبهه دفاع از حریم آل الله در سوریه شد و توفیق دفاع از حریم عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) در کارنامه پرافتخار زندگیاش ثبت شد.
برای مقام حاج کریم همان بس که سردار شاکرمی (فرمانده سپاه امیر المومنین(ع) ایلام) در مراسم تشییع و تدفین این سرباز فداکار خود، او را به زیبایی توصیف کرد: حاج کریم تکرار ناپذیر است و با وجود او خیالمان از امنیت حوزه جنوب راحت بود، حاج کریم ستون سپاه امیرالمومنین(ع) بود، ستون این سپاه شکسته شد.
خواندن کتاب حاج کمیل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ زندگینامهٔ شهدا پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب حاج کمیل
«نامش کریم بود و به معنای واقعی کلمه بخشنده! کمتر کسی است که دیواربهدیوار خاطرات او باشد و این بخشندگی و بزرگواری را در اخلاق، ایمان، نجابت و شجاعت حاجکریم میشی ندیده باشد. مردی ساخته شده برای روزهای سخت! تفنگ، کولهپشتی و دوربین وسایلی بودند که سالها او را در نیزارهای سه گلال، برتش، چمهندی، شرهانی، فکه، چنگوله، ازگله، ارتفاعات بَمو، بیزل، قیطول، تپه ۱۳۰ و در کمینهای خوفوخطر همراهی کردند.
عاشق میهن و مردمانش بود و در میدانهای پرخطر، حماسههای ماندگار به یادگار گذاشت. وقتی پیشاپیش تیم کمین قرار میگرفت، به همراهان آرامش میداد و ثابت میکرد که امنیت اتفاقی نیست. هَلَتهای دهلران و مهران گواه تلاش او برای حفظ امنیت مرزهای ایران اسلامی هستند و خواهند بود.
ارتفاعات سر به فلک کشیدۀ کردستان و دشتهای سوزان مهران و دهلران گواه ایثار جانباز و رزمندۀ حماسههای هشت فصل عاشقی است که طنین قدمهایش در جایجای مرزهای وطن به یادگار مانده است. حاجکریم را با شجاعت بینظیرش میشناسند، او نهتنها فاتح میدانهای نبرد؛ بلکه، تسخیرکنندۀ قلعه قلبها بود.
عشق به ولایت، سربازی در رکاب رهبر و جانفشانی برای دین، حاجکریم را به مقامی رساند که با پشتوانۀ کولهبار عظیم دفاع مقدس، راهی جبهه دفاع از حریم آلالله در سوریه شد و توفیق دفاع از حریم عقیله بنیهاشم، حضرتزینبکبری(س) را در کارنامۀ پرافتخار زندگیش ثبت کرد.
رفت تا جزو مدافعانی شود که اجازه ندادند، دیگر بار حضرتزینب(س) به اسارت رود. در سوریه لقبش، «حاجکمیل»، همکارانش او را سردار! مردم شهر و دیار، اقوام و بستگان او را برادر! عبدالله و علی او را بابای مهربان صدا میزدند؛ اما حاجکریم، خودش را جاماندهای از قافلۀ دوستان شهیدش میخواند.
در بیان مقام و منزلت حاجکریم همان بس که سردار شاکر، فرمانده سپاه امیرالمؤمنین(ع) استان ایلام، در مراسم تشییع پیکرش توصیف کرد: «حاجکریم تکرارناپذیر است! با وجود او خیالمان از امنیت حوزۀ جنوب راحت بود، او ستون سپاه امیرالمؤمنین(ع) بود. با رفتنش ستون این سپاه شکسته شد!» سردار بهدرستی سخن میگفت، چرا که میدانست، دیگر صدایش از پشت بیسیم: «مهدی مهدی، کریم!» به گوش نمیرسد و هَلَتهای غرب کشور در طپش فراقش میسرایند: «خداحافظ، یادگار کمینهای خوفوخطر!»
اما، این انتهای ماجرای حاجکریم میشی نیست؛ ابتدای قصهای بزرگ است؛ قصهای که کریم با آمدنش در اسفند ۱۳۴۶ رقم زد، سالها بعد حاجکمیل نام گرفت و در سال ۱۴۰۰ برگۀ عاشقیش در محضر حضرت رب امضا شد و در آغوش خدا آرمید. روزی که نوشتن کتاب را قبول کردم، نمیدانستم با چه مرد بزرگی آشنا میشوم، مردی از قبیلۀ عشق که تمام وجودش غرق در خدا بود.»
حجم
۶٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه
حجم
۶٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه
نظرات کاربران
سلام این کتاب خیلی جالبه واقعا از نظر من خیلی عالیه زندگیه جالبی داره حاج کمیل به نظرم ارزش خریدن رو داره واسه شادی روح شهدا صلوات 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤