کتاب یک تیر و چند نشان
معرفی کتاب یک تیر و چند نشان
کتاب یک تیر و چند نشان نوشتهٔ زهرا قربانی است. انتشارات نظری این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر جستارهایی با موضوعات گوناگون را در بر گرفته است.
درباره کتاب یک تیر و چند نشان
کتاب یک تیر و چند نشان چندین جستار (ناداستان) درمورد موضوعات گوناگون را در بر گرفته است. بخشهایی از این جستارها خاطرات نویسنده را شامل میشوند. عنوان برخی از این بخشها عبارت از «شکستنی است با احتیاط حمل شود»، «به وقت دلتنگی»، «منحنی غمگین»، «زندگی زیستن است» و «سوغات هند» است. این جستارها به موضوعاتی مانند زندگی انسان مؤمن خداباور، ارتباط انسان و آرزو، ارتباط میان موفقیت و خستگی، نیاز آدم به مشاوره... پرداخته است.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به ۲ گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرند، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص، یا ارائهٔ اطلاعات و به دلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم عامهٔ مردم است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب، یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ «مبتنی بر واقعیت» از هدفهای دیگر ناداستاننویسی هستند. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتوانند شامل موارد فهرست زیر باشند:
جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها، نقدهای ادبی.
خواندن کتاب یک تیر و چند نشان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ناداستان و جستارهای شخصی پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب یک تیر و چند نشان
«اغلب مردم تقریبا به همان اندازه ای شاد هستند که انتظارش را دارند. در واقع آنچه که در زندگی برای ما رخ می دهد آنقدر تعیین کننده شادی ما نیست بلکه بیشتر نوع نگرش و واکنش ما نسبت به رویدادهای زندگی است که نقش تعیین کننده دارد. به عنوان مثال، ممکن است فردی شغلش را از دست بدهد اما او این پیشامد را به فال نیک بگیرد و با خود بگوید این پیشامد می تواند به بروز موقعیتی تازه برای من منجر شود و یک شغل جدید و بهتری را تجربه کنم. فرد دیگری ممکن است همین حادثه) از دست دادن شغل (برایش پیش آید و تصمیم به خودکشی بگیرد. چرا نسبت به یک حادثه دو نوع واکنش کاملا متضاد از دو نفر صادر می شود؟ بنابراین ما خودمان هستیم که تصمیم می گیریم چگونه زندگی کنیم، شاد یا غمگین و افسرده. از آن جایی که انسان افکار و اندیشه های خود را بر می گزیند الزاما تعیین کننده میزان شادی های خویش است. برای شاد بودن باید اولا افکار و باورهای خود را اصلاح کنیم سپس بر افکار شادی آفرین خود تمرکز کنیم. شاید علت غمگینی بسیاری از افراد این باشد که زندگی بدانگونه ای که او می خواسته، نیست. زندگی با آرمان های او جور در نمی آید و در نتیجه او را غمگین و افسرده می سازد. اما باید بپذیریم که زندگی هم شادی و نشاط دارد و هم محرومیت و عجز. زندگی گاهی تصاحب هدف است و گاهی دور ماندن از آن. بنابراین شاد زیستن، یک تصمیم است. هر یک از ما برای شاد زیستن به یک تصمیم نیاز داریم. دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم بی نقص و عیب نیست، خود ما هم بی نقص و عیب نیستیم. میزان ناخوشنودی ما در واقع فاصله میان واقعیت و آرمان است، فاصله میزان واقعیت کنونی هر چیز با آنچه که باید باشد. اگر ما توقع کمال داشته باشیم شادی آسانتر به دست می آید. حقیقت این است که اغلب ما مسائل را بیش از اندازه بزرگ می کنیم.»
حجم
۶۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
حجم
۶۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه