دانلود و خرید کتاب ما فقط شوق پایان داریم علی دشتیانی
تصویر جلد کتاب ما فقط شوق پایان داریم

کتاب ما فقط شوق پایان داریم

نویسنده:علی دشتیانی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ما فقط شوق پایان داریم

کتاب ما فقط شوق پایان داریم نوشتهٔ علی دشتیانی است و انتشارات شمشاد آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب ما فقط شوق پایان داریم

کتاب ما فقط شوق پایان داریم داستانی زادهٔ تخیلات علی دشتیانی دربارهٔ جوانان ایرانی و دغدغه‌هایشان، عشق، مرگ، جدایی و حسرت است. داستان از اینجا آغاز می‌شود که دستان قهرمان داستان پر از خرید بود؛ مقداری پرتقال و سیب و موز خریده بود. از پیاده‌رو عبور می‌کرد، در لاک خودش بود که صدای کشیده‌شدن ترمزهای ماشین از صدمتر آن‌طرف‌تر به گوشش رسید. بخت با آن جوانک یار نبود، صدای برخورد او با ماشین رعشه بر اندامش می‌اندازد. در ایستگاه اتوبوس می‌نشیند، پلاستیک‌ها را گوشه‌ای می‌گذارد. مردم هجوم می‌برند و ترافیک سنگینی ایجاد می‌شود. راه اتومبیل‌ها را سد کرده‌اند؛ این‌گونه مخل عبور ماشین امدادی می‌شود. به طرف حلقه گرداگرد مجروح می‌رود، رو به افراد حاضر می‌گوید: بروید عقب و فاصله را رعایت کنید. آقا، آقا شما حالتون خوبه؟ علائم حیاتی‌اش را چک می‌کند؛ خونریزی شدیدی دارد، به‌سختی دچار شکستگی شده. صدای ماشین امدادی است که محله را روی سرش گذاشته. و اینگونه و با این تصادف، زندگی قهرمان داستان دستخوش تغییر و تحول می‌شود.

خواندن کتاب ما فقط شوق پایان داریم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب ما فقط شوق پایان داریم

«مرگ گاه در سایه نشسته است و به ما می‌نگرد. هروقت سروکلهٔ فرمانده پیدا می‌شود به یاد اوضاع قاراشمیش و درهم و برهم بیرون می‌افتم. چه‌ها که بر سر این نسل از آدم نیامد. حتماً برای چکاپ دوبارهٔ من یک گردان نیرو آورده و دلیل دیگرش برای سین‌جیم کردن است، یا گندزدایی مرتب به من سر می‌زند و اینجا را تحت نظارت دقیق و کامل دارد. برای حفاظت از جان رحمان مجبور به اعمال تدابیر امنیتی جدی است. ولی لطفی از عرش تا عرض کرده که من در خانهٔ خودم به سر می‌برم و لحظه‌ها را سپری می‌کنم. خیلی از افراد از این نعمت بی‌بهره‌اند. در اردوگاه آوارگان یا حتی بیمارستان‌های صحرایی و قفس‌های ایزوله، علوم پزشکی ارتش نقاهتگاه درمانی و خیلی جاهای بدتر عرب نینداز. دلم عشق بی‌حدومرز بدون هیچ محدودیتی را می‌طلبد. زخم‌های عمیقی که التیام‌یافتن برای آن‌ها جک است. قلبم از هم دریده، ذره‌ای از عاطفه‌ام باعث رمق برای ادامه امروز شده. حالم خوبه، اما خنثی‌ام؛ نه خوشحالم، نه ناراحت، اما دلم گرفته. اصلا نمی‌تونم حالم رو توضیح بدم. در کماکان سردی هوا در این باغ بی‌پایان که درختانش نشان از سالخوردگی دارد، تنهای تنها نشسته‌ام، دست‌های رنجور سالیان دراز را به دیواره‌های گرم استکان چای حلقه کرده، از روی کرسی چوبی خاطراتم را ورق می‌زنم، در پس و پیش مرگ... .»


کاربر ۵۶۲۷۹۴۸
۱۴۰۱/۱۰/۰۲

کتاب نواقص زیادی داره اما خب باید به صورت موشکافانه دنبال کرد تا موضوع برای مخاطب تفهیم بشه من از موضوع خیلی خوشم اومد و جالب بود

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۴۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۶۷ صفحه

حجم

۲۴۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۶۷ صفحه

قیمت:
۴۳,۵۰۰
تومان