کتاب عاشقانه های من
معرفی کتاب عاشقانه های من
کتاب عاشقانه های من نوشتهٔ مهساسادات ریپور است. انتشارات کلید پژوه این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی یک مجموعه شعر معاصر ایرانی است.
درباره کتاب عاشقانه های من
کتاب عاشقانه های من دهها شعر کوتاه را در بر گرفته است. برخی از این شعرهای عاشقانه موزون و قافیهدار هستند. عنوان تعدادی از آنها عبارت است از: «ضربان بیقرار»، «ناجی رؤیا»، «به تو میاندیشم»، «طالع عشق» و «خانهٔ بیغم».
شعر فارسی عرصههای گوناگونی را درنوردیده است. در طول قرنها هر کسی از ظن خود یار شعر شده است و بر گمان خود تعریفی از شعر بهدست داده است. حضور شعر در همهٔ عرصهها از رزم و بزم گرفته تا مدرسه و مسجد و خانقاه و دیر و مجلس وعظ، همه و همه گویای این مطلب است که شعر، بیمحابا، زمان، مکان و جغرافیا را درنوردیده و در هفتاقلیم جان و جهان به دلبری پرداخته است. آمیختگی شعر با فرهنگ مردم و اندیشههای اجتماعی، این هنر را زبان گویای جوامع بشری ساخته است؛ بدانگونه که هیچ جامعهای از این زبان بارز، برای انتقال اندیشههایش بینیاز نبوده است. گاهی شعری انقلابی به پا کرده است و گاه انقلابی، شعری پویا را سامان داده است.
خواندن کتاب عاشقانه های من را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران شعر معاصر ایران پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب عاشقانه های من
«عشق بی کلام
هر لحظه در جهانم یاد تو التیام است
دلتنگم و دوایم این عشق با دوام است
من عاشق لقایت، هر لحظه در هوایت
ای آرزوی هر شب، چشمت مرا امام است
جانانِ من کجایی؟ ای روح و دل فدایت
بی تو نفس ندارم، وَه، کار من تمام است
دیوانهام به رویت، مجنون به بوی مویت
بی چشم ناز و مستت، هر عاشقی حرام است
هر شبــ به خواب و رؤیا، من با دل تو تنها
گویم که عشق زیبا، بی تو خیالِ خام است
دنیای من تویی تو، ای تک سوار رؤیا
لازم به این زبان نیست، چون عشق بی کلام است
دلگیرم از زمانه، از این فراق پُـر غم
نور نگاه من، آن چشمان نقره فام است
من همچو لاله مشتاق، حیران در آرزویت
ای قهرمان احساس چشم تو ماه و رام است
کابوس هر شب من رؤیای بی نگاهت
خوابم که خالی از توست، همچون عذاب تام است
آن نرگس دو چشمت، آیینهٔ بهشتی
بر خواب من قدم نِه، شب بی تو نا تمام است
جانان مهربانم، ای ارمغانِ احساس
بی تو جهانِ رؤیا، ایهام و بی نظام است»
*
«به تو می اندیشم
پشت این پنجرهٔ سرد و غم انگیز سکوت، وقتی از خاطره هامان نفسم میگیرد، به تو میاندیشم.
و به آن لبخندی که پر از عطر خداست و به آن رؤیایی که در آن خندیدی و هوا ی دلم ا ز عطر صدایت پُر شد به تو میاندیشم.
فکر آغوش تو هر بار مرا میخواند به تب فکر و خیال و زمانی که نفس تنگ در این سینه رود و دلم میلرزد هر زمانی جایی که صدای نفس پاک تو پیچید در باد، به تو میاندیشم.
سد وصل تو و من، سبب بغض دلم و زمانی که هوا رنگ هجران و غم است به تو میاندیشم
از غم دوریِ تو، دل به تنگ آمد و من، هر سحر نزد خدا به تو میاندیشم.
تو امید شب و روز، تو همان درمانی، ای سراپا خوبی، به تو میاندیشم.»
حجم
۵۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۳ صفحه
حجم
۵۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۳ صفحه