کتاب مدیریت پروژه در قرن ۲۱

کتاب مدیریت پروژه در قرن ۲۱ نوشتهٔ گریگوری آشر و ترجمهٔ ساناز بخشی ارجنکی است و انتشارات نمای علم آن را منتشر کرده است. آنچه که نیاز است دربارهٔ فیل، اکوسیستم و تجربه بدانید در این کتاب آمده.

درباره کتاب مدیریت پروژه در قرن ۲۱

هدف از کتاب مدیریت پروژه در قرن ۲۱ در واقع به‌چالش‌کشیدن طرز فکر شما در مورد مدیریت پروژه است. با راهنمایی این کتاب ممکن است در عملکرد برنامه‌ریزی هزینه‌ها آن‌چنان که باید خوب عمل نکنید اما قطعاً می‌توانید با فرایند برنامه‌ریزی و نحوه انجام کارها به‌خوبی آشنا شوید. این کتاب با توجه به شکاف‌های موجود در نظریه مدیریت پروژه فعلی، سعی دارد توجه خواننده کتاب را به نکات کاربردی و مهمی جلب کند و چالش‌هایی را عنوان می‌کند تا به شیوه‌های جدید در مدیریت پروژه دست یابید. اگر نمی‌دانید چرا مدیریت راهکارها، مدیریت پروژه، اکوسیستم و تجربه مهم هستند، این کتاب راهنمای بسیار مناسبی برای سؤالات شماست.

خواندن کتاب مدیریت پروژه در قرن ۲۱ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران کتاب‌های مدیریت و کسب‌وکار پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب مدیریت پروژه در قرن ۲۱

«فردریک وینسلو تیلور (۱۸۵۶–۱۹۱۵) یک مهندس مکانیک بود و تلاش کرد تا کمبودهای «کارخانه‌های» تازه تأسیس که مدام در سرتاسر آمریکا ظاهر می‌شدند را شناسایی کند، و راهکارهایی برای رفع آن‌ها ارائه دهد. تیلور خوش‌بین بود که پتانسیل فوق‌العاده دوران تولید در حال رشد است. او معتقد بود که تولید مکانیزه با مدیریت صحیح می‌تواند نویدبخش عصر جدیدی از شکوفایی هم برای مدیران و هم برای کارکنان باشد. کل کتاب او «اصول مدیریت علمی» بر این باور است که «هدف اصلی مدیریت باید تأمین حداکثر شکوفایی برای کارفرما، همراه با حداکثر رفاه برای هر کارمند باشد …».

اما تیلور بیش از یک ایده‌آلیست، یک مهندس نیز بود. این برای او کافی نبود که به‌سادگی اظهارات گسترده‌ای در مورد اینکه چگونه تولید مکانیزه می‌تواند رونق مدیریت و کارگران را افزایش دهد، بیان کند - او به اثبات آن پرداخت. فردریک تیلور مرد دقیقی بود. او هیچ‌چیز را بدیهی نمی‌دانست. «قوانین سرانگشتی» را دوست نداشت و از هدر دادن و کار بی‌کیفیت متنفر بود. او همچنین مظهر دانشمند تجربی بود و سعی می کرد همه‌چیز را با «علم» بسنجد. با یک مثال، او در کتاب خود بازگو می‌کند که چگونه در طی ۲۶ سال، ۵۰۰۰۰ آزمایش را برای تعیین بهترین روش ممکن برای برش فلز روی ماشین تراش انجام و ثبت کرد؛ اما توجه به جزئیات و دقت علمی بود که پایه و اساس نظریه مدیریت علمی خود را برای او فراهم کرد. نظریه‌ای که حتی امروز، بیش از یک قرن بعد، هنوز مبنایی برای درک تقریباً همه‌چیز در مورد تولید و ساخت است.

کارهای تیلور اصول مدیریت علمی (منبع تمام نقل‌قول‌های زیر) در سال ۱۹۱۱ منتشر شد. ایده‌های او جمع‌آوری کارهای زندگی او بود و شامل چندین نمونه از محل کارش می‌شد.

در نظر او اصول برجسته مدیریت علمی اینگونه است که:

هر قسمت از کار یک فرد به‌صورت "علمی" مورد تجزیه‌وتحلیل قرار می‌گیرد و کارآمدترین روش برای انجام این کار ابداع می‌شود. "بهترین راه" کار کردن است. این مسئله شامل بررسی وسایل مورد نیاز برای انجام کار و اندازه‌گیری حداکثر مبلغی است که یک کارمند درجه یک، در یک روز می‌تواند انجام دهد. از کارکنان انتظار می‌رود که هر روز این کار را انجام دهند.

مناسب‌ترین فرد برای انجام این کار، دوباره با روش‌های "علمی" انتخاب می‌شود. به فرد آموزش داده خواهد شد که کار را دقیقاً به همان شیوه‌ای که ابداع و طراحی شده، انجام دهد. طبق گفته تیلور، همه افراد توانایی "درجه یک" بودن در برخی کسب‌وکارها را داشتند. این وظیفه مدیریت بود که بفهمد کدام منصب مناسب هر کارمند است و آن‌ها را تا درجه یک بودن در کار خود، تربیت کند.

برای او مهم بود که مدیران برای اطمینان از انجام کار، به روش علمی با کارکنان همکاری کنند. در اصل یک تقسیم کار مشخص و مسئولیت بین مدیریت و کارکنان وجود دارد. که مدیران را برای برنامه‌ریزی و نظارت هماهنگ می کند و کارکنان باید طبق اصول مشخص وظایف خود را انجام دهند.»