دانلود و خرید کتاب آرچیبالد لاکس و پل میان دنیاها (جلد اول) دارن شان ترجمه علی شقاقی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب آرچیبالد لاکس و پل میان دنیاها (جلد اول) اثر دارن شان

کتاب آرچیبالد لاکس و پل میان دنیاها (جلد اول)

معرفی کتاب آرچیبالد لاکس و پل میان دنیاها (جلد اول)

کتاب آرچیبالد لاکس و پل میان دنیاها (جلد اول) نوشتهٔ دارن شان است که با ترجمهٔ علی شقاقی در انتشارات ماهواره منتشر شده است. 

درباره کتاب آرچیبالد لاکس و پل میان دنیاها (جلد اول)

مجموعهٔ آرچیبالد لاکس رمانی بیش از ۱۰ جلد است. در این رمان، پسرکی نوجوان به نام آرچیبالد لاکس کاملا اتفاقی دنیای جدید و عجیبی به نام مِرج را کشف می‌کند و متوجه می‌شود با این که از اهالی این دنیای مرموز نیست، اما موهبتی دارد که مختص بومیان این کره است. او همین‌طور که برای یافتن حقیقت و شگفتی‌های این دنیای پررمزوراز، کندوکاو می‌کند، درگیر موقعیتی می‌شود که با قاتلانی خونسرد و رودخانه‌های خون شغال‌هایی جهنمی روبه‌رویش قرار دارند.

خواندن کتاب آرچیبالد لاکس و پل میان دنیاها (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این مجموعه را به تمام علاقه‌مندان به داستان‌های فانتزی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره دارن شان

دارن اوشانسی متولد ۲ ژوئیه ۱۹۷۲ نویسندهٔ ایرلندی است که با نام دارن شان داستان می‌نویسد. اولین کتاب دارن شان Ayuamarca نام دارد که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد. او در ژانویهٔ ۲۰۰۰ کتابی برای کودکان با نام سیرک عجایب نوشت. او این کتاب را کتاب را برای سرگرمی نوشته بود، اما بسیار موردتوجه قرار گرفت خصوصاً زمانی که کمپانی برادران وارنر پیشنهاد ساخت فیلمی بر مبنای این کتاب را داد. او که پیش‌بینی این فروش را نمی‌کرد نویسندگی را ادامه داد و در طول ۵ سال ۱۱ کتاب دیگر از این مجموعه نوشت. این کتاب‌ها در ۲۸ کشور و به ۲۰ زبان ترجمه شد و حدود ۸ میلیون نسخه از آن‌ها فروش رفت. کمپانی برادران وارنر هرگز فیلمی از این مجموعه نساخت و حق ساخت آن به دارن شان بازگشت و در سال ۲۰۰۵ دارن شان اجازهٔ ساخت فیلم‌ها را به کمپانی یونیورسال استودیو فروخت. کتاب‌های او فضایی فانتزی و ترسناک دارد.

بخشی از کتاب آرچیبالد لاکس و پل میان دنیاها (جلد اول)

«برای این‌که ذهنم را از موضوع دور کنم، تمرکزم را روی مردمی که از پل عبور می‌کنند می‌گذارم. بسیاری از آن‌ها جهانگرد هستند. ژست می‌گیرند و روی پل می‌ایستند تا از خودشان عکس بگیرند. می‌خندند، با دست علامت پیروزی نشان می‌دهند و برخی تظاهر به این دارند که چشم لندن را در دست گرفته‌اند. چندین نفر با بادگیر ورزشی از جلویشان می‌گذرند، مردان و زنانی شاغل با لباس‌های مجلسی و رسمی، در حالی که با صدایی رسا با موبایل‌هایشان صحبت می‌کنند، قدم زنان مسیر را طی می‌کنند. چند دانش آموز خارجی که از طرف مدرسه به اردو آورده شده‌اند و یکی دو مرد میانسال و بازنشسته، و سپس... متوجه یک دختر می‌شوم.

دخترک به تقریب هم سن من است. پوستی تیره‌تر از من دارد و گمان می‌کنم که ایتالیایی یا اسپانیایی باشد. موهای مشکی رنگ و کوتاه، چشم‌های درشت و قهوه ای، شلواری کرمی رنگ و بی‌تجملاتی به پا دارد و بلوزی آستین بلند و قرمز به تن کرده است. چکمه‌هایش تیره و خراشیده‌اند و کلی گل خشک شده به زیرشان چسبیده.

با هراس روی پل راه می‌رود و جایی در حوالی من می‌ایستد و حرکات عجیب و موزونی از خودش در می‌آورد. دماغش را در هم می‌کشد، لب‌هایش را پایین می‌دهد و ابروهایش را مواج می‌کند و همزمان زبانک می‌اندازد. فکر می‌کنم که این ادا اصول‌ها را برای من در می‌آورد و دهان می‌گشایم تا با ناسزایی او را دَک کنم ولی او ناگهان نگاهی سراسیمه اما بدون وحشت به پشت سرش می‌اندازد و این‌گونه متوجه می‌شوم که اصلاً من را ندیده است.

دو مرد با گام‌های بلندی به سوی ما می‌آیند. کت و شلوارهایی سفید به تن دارند که با کراوات و کفش‌های سفیدشان همخوانی دارد. یکی از مردان سیاه پوست است و دیگری مثل من پوستی سفید و رنگ پریده دارد. هر دویشان کچل هستند و فقط نوار ظریف و خمیده‌ای از موی سفید به شکل قوسی و کمان مانند در سرتاسر پیشانیشان به چشم می‌خورد. این موی هلالی و قوسی، به شکل علامتی شده است که به پشت سرهایشان اشاره دارد.

مرد سفید پوست و بی‌رنگ و رو، چاقویی باریک و دراز که در گذشته‌ها به آن خنجر می‌گفتند را در دست دارد و مرد سیاه پوست هم تبری را با خود حمل می‌کند و آن را با حرکاتی تهدیدآمیز در هوا می‌جنباند. کاملاً بدیهی است که آن دو مرد در تعقیب دخترک هستند و اگر دستشان به او برسد مرتکب قتل می‌شوند. دخترک آب دهانش را قورت داده و با صورتش شکلک‌های دیگری در می‌آورد. او محو سنگ فرش پیاده رو شده است و می‌خواهم فریاد بکشم و به او درباره خطر هشدار دهم اما او قطعاً از خطر آگاه است و فقط نمی‌توانم بفهمم که چرا پا به فرار نمی‌گذارد، چرا او ثابت ایستاده و وقت با ارزشش را با این اداهای مضحک و خنده دار تلف می‌کند؟»

نظرات کاربران

A
۱۴۰۱/۰۶/۲۲

عالی بود. یه کتاب دیگه از دارن شان

Parimah_zarabadi
۱۴۰۲/۱۲/۱۲

کتاب عالی، ترجمه افتضاح

maryam
۱۴۰۲/۰۵/۲۹

خیلی دوس داشتم لطفا جلد های ۵ به بعد رو هم بذارید

Just Fan
۱۴۰۲/۰۵/۰۵

از نظر ترجمه خیلی خوب بود اما خود کتاب نسبت به باقی آثار دارن شان مقداری ضعیف بود

هلنا
۱۴۰۲/۰۵/۰۶

تمام کتاب های جناب علی شقاقی رو تهیه کردم و خوندم بسیار زیبا روان و عالی ترجمه شده احسنت بر این دقت

nesfahani
۱۴۰۱/۰۷/۰۶

کتاب به معنای واقعی کلمه بد ترجمه شده. جسارتا اگر متن رو داخل گوگل ترنسلیت بزنید، بهتر ترجمه میکنه براتون.

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۲۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۱۲۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان