دانلود رایگان کتاب نمط نهم؛ مقامات عارفان رحمت الله شریعتی نجف آبادی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب نمط نهم؛ مقامات عارفان اثر رحمت الله شریعتی نجف آبادی

کتاب نمط نهم؛ مقامات عارفان

معرفی کتاب نمط نهم؛ مقامات عارفان

کتاب نمط نهم؛ مقامات عارفان نوشتهٔ رحمت الله شریعتی نجف آبادی است و انتشارات آیینه هستی آن را منتشر کرده است. این کتاب ترجمه و شرح کامل و مقایسه‌ای نمط نهم اشارات و تنبیهات ابن‌سیناست.

درباره کتاب نمط نهم؛ مقامات عارفان

نمط هشتم کتاب «اشارات و تنبیهات» ابن‌سینا، دربارۀ بهجت و سعادت است که خواجه‌نصیر‌الدین طوسی در توضیح آن می‌فرماید: بهجت، یعنی سرور و نَضرت و نضرت به معنای خوبی و تازه‌رویی است و سعادت، در مقابل شقاوت و بدبختی است و مراد از آن دو بهجت و سعادت، حالتی است که برای صاحبان خیر و کمال، از جهت اینکه خیر و کمال است، واقع یا حاصل می‌شود.

محقق طوسی در تفاوت میان کمال و خیر گوید: و الفرق بینهما أن ذلک‌الحصول یقتضی لامحالۀ براءۀً مّا من تلک‌القوۀ لذلک‌الشیء فهو بذلک الاعتبار فقط کمال و باعتبارکونه مؤثَراً خیراً ؛ چون لذت حاصل شد حصول آن ناچار خروج و برائت از قوه و حصول فعلیتی را اقتضا می‌کند و قوه، نقض است و فعلیت، کمال، پس از این روی که آن حصول و لذت از قوه‌ای به فعلیت رسید و از نقصی به درآمد و کمالی یافت، از این‌‌روی لذت، کمال است و چون لذت مؤثَر و برگزیده و مقدم است، خیر است.

ابن‌سینا معتقد است بهجت و سعادت مانند ادراک دارای مراتب چهارگانۀ حسی و تخیلی و توهمی و تعقلی است که کامل‌ترین آن‌دو، تعقلی است.

فارابی در تعریف سعادت چه‌خوب گفته است: السعادۀ هی أن تصیر نفس‌الانسان من‌الکمال فی‌الوجود الی‌حیث لاتحتاج فی‌قوامها الی‌ مادۀ و ذلک أن تصیر فی‌جملۀ الأشیاء‌ البریئۀ عن‌الأجسام، و فی‌جملۀ الجواهر المفارقۀ للمواد، و أن تبقی علی تلک‌الحال دائماً ابداً؛

سعادت این است که نفس انسان از کمال در وجود به گونه‌ای صیرورت نماید که در قوامش به ماده نیاز نداشته باشد و آن به این است که در جمله اشیای‌ بری و دور از اجسام و در جمله جواهر مفارق از ماده قرار گیرد و این که بر آن حال دائماً و ابداً باقی باشد.

این نکته بسیار دقیق است که مراد از ماده، ماده طبیعی است وگرنه نفس بی‌بدن نمی‌شود.

ملاصدرا تحت عنوان «فی ماهیۀ‌السعادۀ الحقیقیۀ» گوید: ... فکلّما کان‌الوجود اتمّ کان خلوصه عن‌العدم اکثر و السعادۀ فیه أوفر و کلما کان‌ انقص کان‌ مخالتطه بالشرّ والشقاوۀ اکثر. و اکمل الوجودات و اشرفها هوالحق الاول ویلیه المفارقات العقلیۀ و بعدها‌ النفوس و أدون الموجودات هی‌الهیولی الاُولی و الزمان و الحرکۀ ثم‌الصور الجسمۀ ثم‌ الطبائع ثم‌ النفوس...

بعضی از عوام متدین، اهداف عبادی خویش را حور و قصور و لذایذ حسی اخروی می‌دانند. به جای اینکه در عبادت بگویند: قربۀ الی‌الله، می‌گویند: قربۀ الی‌الحور و القصور و العسل و اللبن فی‌الجنۀ. آن‌ها خداوند را تنها ابزاری می‌دانند که آنان را به آن‌ها واصل می‌سازد.

شیخ‌بهایی در کتاب «اربعین» گفته است که اگر نماز و روزه و به‌طور کلی عبادات برای این جهت باشد باطل است و فرمایش فقهای عظام نیز همین است. عین عبارت وی چنین است: «بباید دانست که بسیاری از علمای خاصه و عامه، مثل امام‌فخر رازی بر آن رفته‌اند که هرگاه در عبادت، حصول ثواب اخروی یا خلاصی از نوائب عقاب الهی قصد شود آن عبادت صحیح نیست و گفته‌اند که این قصد منافات دارد با اخلاص که عبارت از اراده و خواست محض حصول رضای الهی و اطاعت امر اوست. و کسی‌ که قصد حصول ثواب یا خلاصی از عذاب نماید هر آینه جلب نفع و دفع ضرر را از خود قصد نموده است، نه محض رضا و اطاعت از امر خدا را. البته بعید است اگر درباره‌ٔ نظر شیخ‌بهایی و دیگران گفته شود: «فیه‌ما‌فیه و فیه‌نظر و فی‌تأمّل» اشکال داشته باشد.

ابن‌سینا در ادامه گوید: و گاهی ممکن است به بعضی از آن‌ها که اهل تمیزاند یادآوری و گفته شود: آیا لذیذتر از چیزهایی از این قبیل که شما وصف می‌کنید و می‌ستایید که عبارت‌اند از منکوحات و مطعومات و اموری جاری مجرا و نظیر آن‌دو (مثل لذت حاصل از طریق گوش و چشم و بینی) وجود ندارد؟ آیا لذیذتر از لذت‌حسی تحقق ندارد؟

درحالی‌که شما می‌دانید بدون شک متمکن و قادر در غلبۀ چیزی بر دیگری، اگرچه در امر خسیس و بی‌ارزش باشد نظیر شطرنج و نرد (نوعی بازی نظیر شطرنج) و مانند آن‌دو (مثل مسابقه در اسب‌سواری)، گاهی چیز خوراکی و امر جنسی به وی عرضه و پیشنهاد می‌شود، پس او این‌ دو را در عِوض لذت حاکی از غلبه وهمی رها می‌کند. (شیخ‌ این مثال و مثال‌های بعد را از باب چون که با کودک سرو کارت فتاد هم‌زبان کودکی باید گشاد می‌زند.)

خواندن کتاب نمط نهم؛ مقامات عارفان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ تصوف و عرفان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب نمط نهم؛ مقامات عارفان

«گاهی امور خوراکی و جنسی و امر شهوی به طالب و خواستار عفت و ریاست، در حضور اطرافیان پیشنهاد و عرضه می‌شود و با این‌که جسمش سالم است به خاطر حشمت و مراعات حیا و حرمت(حِشْمت به معنای حیا و حُشْمت به معنای حرمت است. حَشَم، عیال و قرابت و چاکران مرد و کسان وی از اهل و همسایگان است که به جهت آن‌ها بر دیگران غضب کنند) ، از آن‌دو به کلی دست می‌کشد، لذا به ناچار مراعات حشمت مقدم‌تر و برگزیده‌تر و با لذت‌تر از منکوح و مطعوم است(در بعضی از کتب تاریخ آمده است که:

عده‌‌ای دائم‌الخمر بودند. یکی از آن‌ها را نام برده‌اند که وقتی بعد از مستی به افاقه و هوشیاری آمد دید حَشَم‌و‌نسب و زیردستان و خویشاوندان او دوروبر و اطراف او نشسته‌اند و او را مشاهده می‌کنند. او از این صحنه خجالت کشیده شراب را برای خود تحریم نمود و گفت: آدم عاقل نباید پول بدهد و مایعی بخرد و بخورد و خردش را زیل نماید و نداند بعد از شرب خمر چه بلایی بر سرش می‌آید. بعضی از آن‌ها که عاقل‌اند در مسایل شکم و شهوت چه بی‌شرمی‌ها می‌کنند! وای به حال کسانی که مست هم هستند).

و وقتی به مردم اهل کرم و بخشنده، التذاذ و لذت بردن به وسیله انعام و بخشش پیشنهاد شود و آن‌ها به آن انعام، به جای لذت‌حسی، برخورد نمایند، آن انعام را بر التذاذ شهوت حیوانی که مرغوب مردم است مقدم می‌دارند و در آن انعام، غیرخود را بر خودشان مقدم می‌دارند و به سمت‌و‌سوی انعام و بخشش نمودن به غیر خود سرعت می‌گیرند.

چرا لذت باطنی اقوا از لذت ظاهری است؟

خواجه در توضیح متن شیخ گوید: عَطَب به معنای هلاک و نیستی است و اقتحم، یعنی بدون رویه وفکر داخل شد و دَهْم یعنی عدد و تعداد زیاد.

و بدان که از جمله مشهورات این است که:«سعادت تنها همان لذت است».

سپس بدون شک عوام گُمان می‌کنند که لذات تنها به حواس ظاهر ادراک می‌شوند.

و اما آنچه به غیر آن ادراک می‌شوند، سپس گاهی تحققش را انکار می‌کنند و به خیالاتی که حقیقتی ندارند نسبت می‌دهند و گاهی آن‌ها را در مقایسه با حس تحقیر می‌کنند.

پس شیخ در این فصل یادآوری نمود بر وجود لذات باطنی که آن‌ها به وجوه و دلایلی اقوا و قوی‌تر از لذات حسی و ظاهری‌اند.

و از جمله آن‌ها لذت غلبه توهمی است، اگرچه در امر خسیس و بی‌ارزش باشد(و از لحاظ شرعی جایز نباشد)، مثل شطرنج و نرد که چه بسا برگزیده و مقدم داشته می‌شود بر لذات حسی که گمان، بلکه دانسته می‌شود که آن‌ لذات توهمی قوی‌تر از لذات حسی‌اند.»

نظرات کاربران

امیرحسین خسروی
۱۴۰۱/۱۰/۱۲

کتاب عالی بود حتما پیشنهاد میکنم بخوانید جامع و کامل

رضا نصوحیان
۱۴۰۱/۰۷/۲۱

بسیار زیبا و جذاب و روان👌👍

mhmd.zamanian
۱۴۰۱/۰۵/۰۶

بسیار زیبا

shahab karami
۱۴۰۱/۰۴/۲۰

عالی

علی رحمانی رنانی
۱۴۰۱/۰۴/۰۹

کتاب به شدت جذاب و خواندنی

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

حجم

۳٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

قیمت:
رایگان