کتاب بیابان ایریا
معرفی کتاب بیابان ایریا
کتاب بیابان ایریا داستانی تخیلی نوشتهٔ کیان نورانی، نویسنده جوان و خوشذوق ایرانی است.
درباره کتاب بیابان ایریا
این کتاب، روایتی جذاب در سیارهای دیگر است. داستان با ماجرای سفر یک پدر و دختر آغاز میشود. آنها باید مسیر طولانیای را در بیابانهای خطرناک قدم بردارند تا بتوانند بهجای امنی برسند. در این داستان سعی شده است زندگی پرفرازونشیب شخصیتهای اصلی بادقت شرح داده شود و ماجرای هیجانانگیزی را برای خوانندگان علاقهمند به داستانها علمی - تخیلی بسازد.
اتفاقات در بیابانی به نام بیابان ایریا رخ میدهد که خارج از زمین است.
خواندن کتاب بیابان ایریا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات علمی - تخیلی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بیابان ایریا
«آن دو چند ساعتی در بیابان سوار لیاک بودند تا بالاخره به مقصد خود رسیدند. مشغول آمادهسازی یک کمپ نسبتاً کوچک کنار کوهپایهها، در آنجا مارکوس تجهیزات بود با دیدن آنها گفت «بالاخره پیداتون شد» لوگان به لحن شوخی گفت «منم از دیدنت خوشحالم» مکس خنده کوچکی سر داد، مارکوس هر دوی آنها را نادیده گرفت، مکس و لوگان لباس و تجهیزاتشونو از کوله در آوردند و مارکوس گفت «آماده بشید کاروان احتمالاً تا دو ساعت دیگه میرسه» مکس و لوگان لباسهای مخصوص خود را پوشیدند مارکوس از قبل لباسش رو پوشیده بود. لباس آنها یک شلوار پارچهای همراه با بلوز مشکی و یک کلاه بامبویی و یک ماسک بود. مکس زره ای روشن به تن داشت که تمام دست، پا، سینه و شکم را میپوشاند و بهدور کمر او، با حالتی شبیه به یک دامن کوتاه قرار میگرفت با این تفاوت که قسمت جلویی آن باز بود و باعث میشد بتواند راحتتر حرکت کند. همچنین بقیه مجهز به تیروکمان بودن ولی کمان مکس در سرقت قبلی شکسته بود حالا فقط یک شمشیر کاتانا با خود حمل میکرد.
همه دور میز جمعشدن و مارکوس گفت «یک بار نقش رو مرور میکنیم، منو و جینی به کاروان حمله میکنیم چند تا از نگهبانان رو به زمین می خوابونیم و بعد فرار میکنیم احتمالاً تعداد زیادی از نگهبانها برای تلافی دنبالمون میان و چند نفر برای محافظت از محموله باقی می مونن ... آیتن کار تو اینکه وقتی ما دور شدیم محموله رو گیر بیاری و کار نگهبانانی که باقی موندن رو تموم کنی. کسی سوالی نداره؟»»
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۰۴ صفحه
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۰۴ صفحه
نظرات کاربران
پسر عزیزم اولین کتاب بود که نوشتی ولی عالی بود باعث افتخارمی وبه خود می بالم که دارمت
کتاب را خوانده ام ،با توجه به تمام جوانب وشخصیت سازی وتم هماهنگ کتاب که تا پایان پیش میرود،همچنین فضا سازی خوب این کتاب را درخور ولایق خواندن می دانم.
فقط می خواستم اولین نظر منفی از خودم باشه 🤭