دانلود و خرید کتاب معما
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب معما

کتاب معما

گردآورنده:خجسته کیهان
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب معما

کتاب معما نوشتهٔ گروهی از نویسندگان شناخته‌شده و ترجمهٔ خجسته کیهان است. انتشارات کتاب‌سرای نیک این کتاب را منتشر کرده است. این اثر، یک مجموعه داستان کوتاه را در بر دارد. نویسندگان این داستان‌های کوتاه عبارت‌اند از: گابریل گارسیا مارکز، مارگریت یورسنار، ریموند بردبری، تی. سی. بویل، اچ. جی. ولز، دینو بوزاتی، کاترین مانسفیلد و ولادیمیر نابوکف.

درباره کتاب معما

کتاب معما بیش از ۱۰ داستان از ۸ نویسندهٔ مختلف را در کنار یکدیگر قرار داده است.

نخستین داستان، از آثار گابریل گارسیا مارکز است که «خواب‌نما» نام دارد و آخرینِ آنها داستانی است از ولادیمیر ناباکوف تحت عنوان «جزئیات یک غروب».

پیش از هر داستان، چند خطی به معرفی نویسنده پرداخته شده است.

نام بعضی از داستان‌های دیگر کتاب معما عبارت‌اند از:

«چگونه وانگ فو نجات یافت»، «تابستان پیکاسو»، «تبار انسان»، «سرزمین کوران»، «خانهٔ عروسک»، «معما» و... .

خواندن کتاب معما را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران داستان‌های کوتاه معاصر ایران پیشنهاد می‌کنیم.

بخش‌هایی از کتاب معما

«چندی است در این سرزمین، کوهستان و هر چه با آن در پیوند است، ممنوع اعلام شده و ما ناگزیر از کوه‌پیمایی چشم پوشیده‌ایم، از کوه سخن نمی‌گوییم و تا حد امکان نگاه‌مان را از کوهستان برمی‌گیریم. «تا حد امکان» را از مصوبهٔ قانونی نقل کردم. این طور که پیداست خود قانون‌گذار هم لایحهٔ کذایی را مبالغه‌آمیز یافته زیرا هر چه باشد کوهستان محکم و استوار بر سر جای خود در ضلع شمالی شهر ایستاده و هیچ چیز نمی‌تواند از جلوه و شکوه آن کم کند.

هر وقت غریبه‌ای به شهر ما بیاید و مثلاً بپرسد: «ببخشید، کوه مسولا همین است؟» و یا «قلهٔ لورا آن یکی است؟» لبخند زنان در حالی که چشم به زمین و یا پاهای‌مان دوخته‌ایم با ادب پاسخ می‌دهیم: «عذر می‌خواهم آقا، نمی‌دانم. آن جا را نمی‌شناسم». و با احتیاط دور و برمان را می‌پاییم مبادا جاسوسی در آن حوالی باشد.

به هر حال به صلاح آدم است که تا می‌تواند به کوه‌ها حتی نگاه نکند. باید اندکی اراده به خرج داد. هر چه باشد کم‌کم به این وضع هم مثل چیزهای دیگر عادت می‌کنیم، چون رفتار برخلاف میل حکومت‌گران به خیر و صلاح آدم نیست. به این دلیل مدتی است افراط را به حدی رسانده‌ایم و جوری رفتار می‌کنیم که انگار کوهستان اصلاً وجود ندارد خیلی ساده آن را از زندگی روزمره‌مان حذف کرده‌ایم. اگر هم گاه‌گداری ناخواسته چشم‌شان به آن بیافتد بلافاصله محض احتیاط روی‌مان را برمی‌گردانیم و سعی می‌کنیم فراموشش کنیم. اصلاً به ما چه مربوط است که قلهٔ کوه در ابر فرو رفته یا زیر اشعهٔ خورشید می‌گذارد؟ احترام بی‌اندازه به قانون مانع از آن می‌شود که علاقه‌ای به دانستن این قبیل چیزها نشان بدهیم. (البته مدعی نیستم که قوانین را به درستی درک می‌کنیم، اما شک نداریم که برای بهبود زندگی ما و فرزندان‌مان وضع شده‌اند).

بعضی‌ها بی‌آن که ظاهراً ارتباطی با ممنوعیت کوهستان داشته باشند، بهانه‌های خوبی تراشیده‌اند تا پشت پنجره‌های رو به شمال‌شان را دیوار بکشند و از دام وسوسه رها شوند. عوضش حالا در صلح و آرامشند و در تمام شهر از آنها به عنوان آدم‌های نمونه یاد می‌شود. دور ایوان‌های سرپوشیده و خنک رو به شمال را هم دیوار کشیده‌اند. کودکان وقت بازی در اتاق‌های تاریک خانه‌های رو به شمال به همدیگر می‌خورند و بعد از شدت درد می‌گریند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۲۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۱۲۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان