کتاب می خواهم بیدار بمانم!
معرفی کتاب می خواهم بیدار بمانم!
کتاب می خواهم بیدار بمانم! نوشتهٔ وحید اصالتفر است و نشر مهر و دل آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب می خواهم بیدار بمانم!
به هر جایی و هرکسی که نگاه میکرد، انگار همهچیز برایش تکراری بود. تکرار مکرراتی بیسروته مثل خوابهایی که بیشتر شبها میدید. خوابهایی که انگار تمامی نداشتند و بدتر از آن، این بود که نمیدانست دلیل دیدن این همه صحنهها و اتفاقهای تکراری و پشت سر هم چه بود!؟ اطلاعاتی که حتی نمیتوانســت آنها را بفهمد و هضم کند. اخباری که شاید از آینده میگفت و یا گذشتههایی دور و باورنکردنی، شاید هم خیلی نزدیک. انگار همین دیروز بود اتفاق افتاده بودند که این قدر برایش تازگی داشتند. دیروزی که به درازای سالها و شاید هم قرنها فاصله داشتند؛ ولی برای قهرمان داستان می خواهم بیدار بمانم! فقط بهاندازهٔ ثانیهای بیشتر طول نکشیده بود. به فاصلهٔ نزدیکی مثل دیوار خانهٔ عمویش که بعضی وقتها برای دیدن اسب سیاهشان یواشکی از روی دیوار خانهشان به بالای دیوارشان میرفت و دزدکی سرک میکشید. هر وقت عمویش را ســوار بر اسب به تاخت در بیرون از روستا میدید، انگار صحنهای تکراری و قدیمی بود که شاید باز هم در خواب دیده بود و نمیدانست روی چه حسابی باید این خوابها را میدید!؟
خواندن کتاب می خواهم بیدار بمانم! را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران رمان ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب می خواهم بیدار بمانم!
چوب خشک بلند درخت کنار را تند تند بالای سرم چرخاندم. حداقل دو برابر قدم و بهاندازه قد یک گوســاله، درازای چوب بود. با کنجکاوی نوک باریکش را مدام به هر جایی میکشــیدم تا ببینم چه اتفاقی میافتد. چشمم به اجاق هیزمی گوشــه آشپزخانه بدون در و پیکر خانه بزرگ و ولنگ و بازمان که افتاد، فکری به سرم زد. نوک چوب را به زیر دیگ سیاه و بزرگ پر از برنج روی اجاق هیزمی بردم تا روشن شود. رقص شعلههای آتش هیزمی در زیر دیگ مدام کم و زیاد میشدند. از کنار دیگ که بر روی لبههای گلی اجاق قرار داشت، بوی دود چوب سوخته دماغم را غلغلک داد و با بوی برنج پختهشده بر روی آن قاطی شد. نوک چوب که روشن شد، هیجانزده آن را مثل علمی مدام در بالای سرم چرخاندم.
حجم
۶۶۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۸ صفحه
حجم
۶۶۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۸ صفحه