دانلود و خرید کتاب عاشق ترین صیاد محبوبه معراجی‌پور
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب عاشق ترین صیاد

کتاب عاشق ترین صیاد نوشته محبوبه معراجی‌پور است. این کتاب نگاهی به حیات و شهادت امیر سرافراز شهید صیاد شیرازی است و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر کرده است. 

درباره کتاب عاشق ترین صیاد

شخصیت و زندگانی شهید صیاد از چند نظر، ویژه و مورد توجه است؛ اول، اوج و شکوه اخلاص، ایمان و عبادت آن شهید بزرگوار است که بدون آن‌که حرف و حدیث و ادعایی دربارهٔ آن باشد، زبان‌زد و مورد تأیید همهٔ مردمی است که غبار زمان، فرصت آشنایی با این ستارهٔ آسمان انقلاب را به آنان نداده بود؛ حتی آنان که پس از شهادت صیاد برای اولین بار نام او را شنیدند، بر این خلوص و تقوا گواهی دادند. دومین مسأله آن است که شهید صیاد، هم در جایگاه سردار دفاع مقدس و هم در جایگاه یکی از خدمتگزاران کارآمد و موفق سال‌های پس از جنگ، قابل الگوگیری و شناخت است. وی در سال‌های پس از قطعنامه ۵۹۸، مصمم‌تر از گذشته، با تمامی جسم و جان به خدمت اهداف انقلاب اسلامی درآمد و درایت، اخلاص، توکل و ساده‌زیستی او در این دوران به اوج رسید. سومین نکته این‌که، صیاد شیرازی در حالی مورد خشم و کینهٔ تروریست‌های منافق واقع شد که ۲۱ سال از انقلاب و ۱۱ سال از جنگ می‌گذشت. ترور و شهادت آن امیر سرافراز که نشان‌دهندهٔ اوج عداوت دشمنان با او بود، همچون نسیمی جان‌بخش، عطر خوش ایثار و ایمان را بر کوچه‌ها و خیابان‌های شهر، حکم‌فرما کرد و این هنر مردان خداست که مرگشان، نه پایان یک اسطوره، بلکه آغازی دیگر بر حقایق عالم، می‌شود. این کتاب روایتی دیگر از زندگی این شهید بزرگوار است. 

خواندن کتاب عاشق ترین صیاد را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به زندگی شهید صیاد شیرازی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب عاشق ترین صیاد

علی صیاد در سال ۱۳۲۳ در «کبود گنبد» مشهد چشم به جهان گشود. جدش، صیادخان، از عشایر ترک زبان فارس و در جوانمردی و شجاعت شهرهٔ خاص و عام بود. او پس از مدتی عازم درگز شد و در آنجا رحل اقامت افکند و دیگر به ایل برنگشت و دارایی‌هایش را به دیگران بخشید؛ از جمله باغ بزرگی را که در جیرفت کرمان داشت، به یکی از همراهانش به نام لطف خدا سپرد. هنگامی که او در غربت به سوی معبود شتافت، پسرش زیادخان ۱۶، ۱۷ سال بیشتر نداشت و مجبور بود برای تأمین زندگی مادر و خواهر کوچکترش به مشهد برود.

زیادخان به توصیهٔ دوستانش تصمیم گرفت مأمور امنیه شود. به همین منظور، با تردید و دودلی وارد گروهان ژاندارمری خراسان شد. تردید برای این‌که نمی‌دانست آیا ژاندارمری جای مناسبی برای پسر صیادخان شیرازی هست یا نه؟ توکل کرد و در ژاندارمری پذیرفته شد. خط خوشش به یاری‌اش آمد و بخش‌نامه‌نویس گروهان شد. لیاقت و کاردانی‌اش او را به سمت ریاست پاسگاه رساند. او در سرکوبی درگیری‌هایی که گه‌گاه در روستاهای مرزی ایران و شوروی بین مرزداران پیش می‌آمد، خوش درخشید و تا روزی که ریاست پاسگاه را به عهده داشت، کمتر گزارشی از درگیری در آن مرز به گروهان ژاندارمری خراسان می‌رسید. در شهریور ۱۳۲۰ که ارتش رضاخان یارای مقاومت در برابر متفقین را نداشت و تمام شهرهای کشور، از جمله تهران و مناطق مرزی که محل خدمت زیادخان بود، به اشغال متفقین درآمد، «محمدعلی فروغی»، نخست‌وزیر وقت، به مسؤولان محلی اجازه داد تا برای نظم دادن به اوضاع کشور تا می‌توانند از آژدان استفاده کنند. امنیت زن و فرزند مردم به خطر افتاد. زیادخان طاقت نیاورد، لباس نظامی‌اش را داخل بقچه‌ای گذاشت و در نامه‌ای به فرماندهش نوشت:

«این لباس حرمت دارد. صاحب این لباس باید حافظ ناموس و اموال مردم باشد؛ اما اکنون حرمتش شکسته شده و هر دزد گردنه‌گیری این را پوشیده و به جان مردم افتاده است. تا وضع بدین نمط است، این بنده هرگز نمی‌تواند این لباس نظامی را به تن کند.»

زیادخان که شغل کشاورزی را شریف می‌دانست، با زمین پیوند دوستی برقرار کرد و سرگرم کشت و زرع شد. در همین زمان مادر و خواهر وی به دیار باقی شتافتند.

زیادخان در اوج تنهایی روزگار می‌گذراند تا این‌که به پیشنهاد برادر بزرگترش احمدخان، با دختر یکی از هم‌ولایتی‌های درگزی به نام «شهربانو» ازدواج کرد. دو سال گذشت، تا این‌که روزی چشم این پدر و مادر به جمال پسری روشن شد که طبق اخلاص و ارادت خاصشان به حضرت علی (ع) نامش را علی گذاشتند. آنان در شرایطی به دنیا آمدن مولودشان را جشن گرفتند که نمی‌دانستند قرار است، روزی روزگاری این پسر امیر شهید سپهبد «علی صیاد شیرازی» شود و فرماندهی بسیاری از عملیات‌ها را برعهده بگیرد و با درایت خاصی از همهٔ آن‌ها سربلند بیرون آید.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۱)
«خدایا بر تقوایم، اخلاصم، استقامتم در راهت بیفزا تا با به زنجیر کشیدن نفس اماره، با روحیهٔ بسیجی، به امت اسلامی و حکومت اسلامی و مملکت اسلامی و انقلاب اسلامی خدمت کنم.»
کاربر ۳۴۶۸۱۱۵

حجم

۶۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

حجم

۶۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان