کتاب خاطره ها
معرفی کتاب خاطره ها
کتاب خاطره ها نوشتهٔ طیبه بختیاری در انتشارات نظری چاپ شده است.
درباره کتاب خاطره ها
نویسنده اهل روستای پوئینک نزدیک باقرآباد در ورامین است. در این کتاب تعدادی از خاطرات شخصی، خانوادگی و جمعی مربوط به روستایشان را شرح داده است.
کتاب خاطره ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به مطالعه خاطره پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب خاطره ها
عمر چنان زود میگذرد که وقتی به خاطرت فکر میکنیم آنقدر به آن نزدیک هستیم که فکر میکنیم دیروز بوده، تا به خود بیاییم موقع چیدن محصول عمر و بار کردن توشه هستیم تا ببینیم چه توشهای برای بردن با خود داریم زندگی مثل مزرعهی گندم است روزی سبز و زیبا روزی خشک و پربار روزی که سبز و زیباست جوانی و روزی که خشک پر بار است پیری.
انسانی که در جوانی راه درست زندگی را انتخاب کرده در پیری پیروز و سربلند و با توشهی فراوان وارد دنیای دیگر میشود در این دنیا و آن دنیا سربلند است و نام نیک از خود برجا میگذارد و همین میماند نام نیک.
فصل بهار بود بوی عطر و گل و گیاه همه جا را پوشانده بود.
و روستای زیبای ما را پر از شادی و عشق کرده بود.
خیابان روستا که از دو طرف آن دو جوی آب میگذشت.
سرتاسر کنار جویها را درختان بلند پوشانده بود این درختان چنان سردرسر هم داده بودند که فکر میکردی که با هم نجوا میکنند و یک تونل سبز و زیبا را بوجود آورده بودند که انسان از تماشای آن لذت میبرد. بوی گل اقاقیا مشام را نوازش میداد.
مردم ساده و با صفای روستا در این فصل سخت مشغول کار کشاورزی در صحرا بودند گل محمدی زیبایی خاصی به حیاطهای روستا داده بود و عطرش بوی عشق میداد عشقی باصفا و بیریا.
در آن زمان دامداری و مرغداری بزرگ نبود هر خانواده یک یا چند گاو و گوسفند در خانه داشتند که جای مخصوصی داشت چون در فصل بهار صحرا پر از سبزه و گیاه بود.
روزها آنها را برای چرا به صحرا میبردند شبهای روستا آنقدر صاف و زلال بود که انسان از تماشای ستارهها سیر نمیشد به نیمه ماه آخر بهار رسیده بودیم. چهل روز بنیاسدی ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ در آن روز سر و صدایی بلند شد ما بچّهها نمیدانستیم صدای چیست ولی بزرگترها میگفتند چه شده صدای تیر اندازی میآید.
خانمهای روستا همه در خیابان ریخته بودند و بر سر خود میزدند آخر بیشتر مردها و بچّهها در صحرا مشغول کار بودند همه وحشت از این داشتند که تیر به آنها نخورد صحنه ترسناکی بود من هیچوقت این روز را فراموش نمیکنم.
حجم
۹۱۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۹۱۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه