کتاب هشت فیلمنامه فیلم کوتاه
معرفی کتاب هشت فیلمنامه فیلم کوتاه
کتاب هشت فیلمنامه فیلم کوتاه نوشته حمیدرضا اکبری است. این کتاب را انتشارات پژوهش اخوت برای تمام علاقهمندان به فیلمسازی منتشر کرده است.
درباره کتاب هشت فیلمنامه فیلم کوتاه
این کتاب مجموعه ۸ فیلمنامه کوتاه با مضمون آسیبهای اجتماعی همچون طلاق، اعتیاد، کودکان کار و... است. فیلمنامه اول با نام زابرا داستان مردی در خانهاش است که بهشدت درگیر مشکل بیخوابی است و با قرص خواب هم نمیتواند بخوابد در همین زمان صداهای دیگر هم زندگی او را مختل میکند، پایانی شگفت انگیز سرنوشت مرد و دلیلی خوابآلودگی مداومش را نشان میدهد. زندگی در موقعیت کیش داستان مردی است که با یک کابوس بیدار میشود و نمیداند این کابوس قرار است به واقعیت تبدیل شود و زندگیاش را نابود کند. سایه های سرد روایت پیرزنی است که در یک جاده روستایی ماشینش در گیر میکند، زمین که بهدلیل بارش شدید باران خیس است او را اسیر میکند و صبح روز بعد او کسی را میبیند که انتظارش را ندارد. شرایط اسفبار در یک خیابان روایت میشود، زمانی که پاکبانی متوجه تصادف خودرویی با یک سگ میشود و برای نجات او نمیایستد اما سگ هنوز زنده است. گِرهگاه داستان راننده تاکسی است که فکر میکند روز بدی را شروع کرده است اما سرنوشت برایش چیز دیگری ساخته است. گریه های بی صدا داستان پسر بچهای آدامس فروش است که متحیر و شیفته عاشق کتابها است. میلیچ داستان پیرمردی است که بدون اینکه بداند چه خطری منتظرش است توپ پسربچهای را پاره میکند. نون و خون داستان مرد جوانی است که بهعنوان پیک موتوری کار میکند و صاحب کارش از او کاری میخواهد که مانعی سر راهش است.
خواندن کتاب هشت فیلمنامه فیلم کوتاه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به سینما پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب هشت فیلمنامه فیلم کوتاه
روز- داخلی- همان آپارتمان- اتاق خواب- همان زمان
باران و تگرگ همچنان به شدت میبارد و صاعقههائی پیدرپی با صدائی مهیب و مخوف، و صدای شرشر آب باران ناودانها و صدای قطرات آب و دانههای درشت تگرگی که به شیشههای درب و پنجرهها و کانال کولرها و غیره اصابت میکند و خواب و آرامش صبحگاهی را بر همگان حرام کرده است، مردی حدوداً چهلساله در اتاق خواب یکی از واحدهای آن آپارتمان، بر روی تختخوابی دونفره، تکوتنها خوابیده است و چشمهایش را به وسیلهٔ چشمبندی بسته است و سرش را کاملاً به زیر پتو برده است و سعی دارد تا بتواند به هر شکل ممکن ساعتی را بخوابد و استراحت کند. مرد که از این همه صداهای نامنتظره و نامعمول و غیر قابل کنترول، کلافه شده و نمیتواند بخوابد، مرتباً از شانهای به شانهٔ دیگر و از پهلوئی به پهلوی دیگرش میچرخد و بالش را بر روی سرش میگذارد و میفشارد و دیوانهوار تلاش دارد که بخوابد، اما تمامی تلاشهایش بیثمر است و نتیجهای ندارد و او در این شرایط و موقعیت بحرانی چارهای جز صبوری ندارد. مرد، کلافه و عصبی از زیر پتو بیرون میآید و بر روی تختخوابش مینشیند و چشمبندش را از روی چشمهایش برمیدارد و بالای سرش و روی موهای سرش میگذارد و از روی تختخواب پائین میآید و میایستد و سپس خوابآلود و تلوتلوخوران، همانند آدمهای مست، به طرف میزی میرود که روی آن یک قوطی قرص خوابآور و یک پارچ پر از آب و یک لیوان است. مرد دستهایش را به سمت پارچ آب و لیوان دراز میکند و آنها را از روی آن میز برمیدارد و مقداری آب از پارچ آب به درون لیوان میریزد. سپس پارچ آب را روی آن میز سر جایش میگذارد و قوطی قرص خوابآور را از روی میز برمیدارد و درب آن را باز میکند و یک حبه قرص از آن بیرون میآورد و مجدداً درب آن را میبندد و آن قوطی را بر روی میز میگذارد و قرص را به دهانش میگذارد و با لیوان مقداری آب مینوشد و قرص را قورت میدهد و مجدداً لیوان را روی میز میگذارد و دوشاخهٔ تلفن را میکشد و گوشی تلفن همراهش را از روی میز برمیدارد و آن را در وضعیت و حالت سکوت قرار میدهد و مجدداً بر روی میز میگذارد و بیدرنگ و به سرعت به سمت تختخوابش باز میگردد و بر روی آن میخوابد و نگاهی به ساعت دیواری میاندازد. ساعت دیواری، ساعت نه صبح را نشان میدهد. مرد سپس بیدرنگ و به سرعت چشمبندش را از روی موهای سرش پائین میآورد و بر روی چشمهایش میگذارد و پتویش را روی سرش میکشد و سعی میکند که حتیالمقدور آرامشش را حفظ کند و عصبی نشود و بخوابد.
حجم
۵۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۹۴ صفحه
حجم
۵۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۹۴ صفحه
نظرات کاربران
داستان ها، موضوعات و شروعشان خوب اما بسط بد و کلیشه ای بود. داستان اخر هم انگار نیمه تموم مونده بود.