کتاب دورهمی خانواده حکیمی و فهیمی
معرفی کتاب دورهمی خانواده حکیمی و فهیمی
کتاب دورهمی خانواده حکیمی و فهیمی؛ اجتماع اسره السید حکیمی و فهیمی نوشتهٔ مینا جیگاره است و نشر نظری آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب دورهمی خانواده حکیمی و فهیمی
کتاب حاضر مجموعهای است از برخی آیات نورانی قرآن کریم و روایات و أحادیث أئمه معصومین (علیهم السلام) پیرامون صله رحم و ازدواج و فوائد و آثار آنها که جهت تدریس درس ترجمه از فارسی به عربی و برعکس براساس کتاب بسیار ارزشمند المحَجّة البیضاء في تهذیب الإحیاء تدوین و تنظیم شده است. کتاب المحَجّة البیضاء همان طور که از نام آن مشخص است، در جهت تهذیب و تفصیل و توضیح کتاب إحیاء العلوم أبو حامد غزالی توسط محدث حکیم ملّا محسن فیض کاشانی به رشته نگارش در آمده است.
برای افزایش اندوختههای زبانی دانشجویان عزیز از عبارات پر کاربرد مانند مکانها، خوراکیها، رشتههای تحصیلی و برخی اصطلاحات فضای مجازی استفاده شده است. همچنین جهت فهم سریع مطالب فارسی به زبان عربی، جملات فارسی به زبان عربی ترجمه شده و در صفحه مقابل با شمارهگذاری آورده شدهاند.
خواندن کتاب دورهمی خانواده حکیمی و فهیمی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای دانشجویان رشتهٔ زبان عربی و مترجمی عربی و همچنین زبان و ادبیات فارسی مناسب است.
بخشی از کتاب دورهمی خانواده حکیمی و فهیمی
فصل اول
(زنگ تلفن به صدا در آمد. محبوبه مادر خانواده گوشی تلفن را بر میدارد. خواهر همسرش و دوست قدیمیاش سعیده است. محبوبه پس از گفتگویی تقریباً طولانی، از همسرش میخواهد که با سعیده صحبت کند، اما وحید از این گفتگو سرباز میزند. محبوبه با شرمندگی و عذر خواهی از سعیده خدا حافظی میکند و به اتاق مطالعه همسرش میرود.)
محبوبه: آقا وحید چرا با خواهرت صحبت نکردی؟
وحید: مگر به شما چندین بار نگفتهام که دوست ندارم با خواهر و شوهر خواهرم ارتباطی داشته باشم؟ مگر یادت رفته چه ضرر مالی بزرگی به ما زدند؟
*
الفصل الأول
1. رَنّ الهاتفُ. محبوبة والدة الأسرة تَرفع السَّمّاعة فَتجیب.
2. أختُ زوجها و صدیقتها القدیمة علی الخط.
3. هل نَسیتِ أنّهما أضَرّانا ضَرَراً مالیاً کبیراً؟
4. بعدَ ما تُطیل محبوبةُ الحدیثَ معها تقریباً، تَطلب من زوجها أن یَتَحَدّث مع أُخته سعیدة.
5. لماذا لم تَتَحدّثْ مع أختک؟
6. لکنّه یمتنع من هذا الحدیث(الحِوار)، فَتُوَدّع محبوبةُ سعیدةَ و هی تعتذر منها بکلّ خَجَل، ثُمّ تَذهَبُ إلی غرفة المطالعة لزوجها.
7. أَلَمْ أَقُلْ لکِ مَرّاتٍ إنّی لا أُحبّ العلاقة مع أختی و زوج أختی؟
*
محبوبه: سعیده در این مورد تقصیری نداشت.
وحید: اما از شوهرش حمایت کرد.
محبوبه: وحید جان! شما بارها این مطلب را گفتهای و من هم بارها به گفتهام که این کار شما «قطع رحم» گناه بسیار بزرگی است.
وحید: اصلاً محبوبه خانم دلیل شما بر گناه بودن این کار چیست؟
محبوبه: اگر دلیل بیاورم حاضری مجدداً با خواهرت و حتی با شوهرش ارتباط بر قرار کنی؟
وحید: هر چند بسیار سخت است، اما اگر دلایلت قانع کننده باشد، سعی میکنم.
*
1. سعیدة لم تکن مقصّرة (مُخطئة) فی هذا الأمر.
2. لکنّها دافعتْ عن زوجها.
3. عزیزی وحید! إنّکَ قُلتَ هذا الأمر (تحدّثتَ عن هذا الأمر) مَرّاتٍ.
4. و أنا کذلک قلتُ لکِ مَرّاتٍ: فِعلک هذا قَطعُ الرحم، و هو إثم کبیر.
5. و أَنه صعب للغایة، ولکن إن کان دلیلکِ مُقنِعاً أُحاول.
6. السیدة محبوبة! أصلاً ما دلیلک علی أنّ هذا العمل «قطع الرحم» إثم؟
7. إنْ آتِک بالدلیل علیه، فهل مُستعِدٌّ لِتُعیدَ العلاقةَ مع أختک حتّی مع زوجها؟
*
فصل دوم
(در این هنگام مجتبی و مصطفی پسران محبوبه و وحید، سراسیمه از اتاق خود خارج شدند و با صدای بلند گفتند: ما گرسنهایم، پس کی شام میخوریم؟
مادر با شنیدن این جملات، سریعاً غذایی را که آماده کرده بود بر سر سفره میآورد: خورش قورمه سبزی و برنج زعفرانی همراه با ته دیگ خوشمزه.
مجتبی نیز بشقابها ، قاشقها و چنگالها را همراه با کاسههای ماست بر سر سفره میگذارد. مصطفی نیز سبزی خوردن، دوغ، سالاد و ترشی را میآورد.)
پدر: بچهها یادتان باشد که هرگز ماست و دوغ را با ترشی نخورید، یا این یا آن؛ زیرا خوردن هر دو با هم بسیار ضرر دارد.
بچهها: چشم پدر جان حتماً.
*
الفصل الثانی
1. عندئذٍ خرج مجتبی و مصطفی إبنا محبوبة و وحید من الغرفة مُستَعجلَیْنِ.
2. و قالا بِصوتٍ عالٍ : إنّنا جائعان، فَمَتی نَتَعَشَّی؟
3. لِتَتَذکّرا ( لاتَنْسَوَا ) ألّا تأکلا اللبن و اللبن الرائب مع المُخَلّل أبداً، إما هذا و إما ذاک.
4. جَلَب مصطفی الخُضار و اللبنَ الرائب، والسَّلطة و المـُخَلّل.
5. عندما سمعتْ الأُمّ هذه الأقوال، جلبتْ مُسرعةً (بسرعة) الطعامَ الذی قد أَعَدَّته (حضّرتْه) و وضَعَتْه علی المائدة.
6. مَرَق قورمه سبزی، و الأَرُز مع زعفران، و ته دیک اللّذیذ.
7. (الرز المـُقَرْمَش و هو عبارةٌ عن طبقة رقیقة من أَرُز أو الخبز أو بَطاطس مُحَمّر فی قاع الطنجرة)
8. و أتی مجتبی بالصحون و المِلعَقات و الشوکات مع کاسات اللّبن و وضعها علی المائدة.
9. لِأنّ أکل الاثنین معاً مُضِرٌّ جدّاً.
حجم
۱۰۱۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۱۱ صفحه
حجم
۱۰۱۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۱۱ صفحه