کتاب جدال احسن
معرفی کتاب جدال احسن
کتاب جدال احسن؛ تاملی در فرازهایی از کتاب بیست و سه سال نوشتهٔ محمدحسن زاهدی توچائی است و نشر میراث ماندگار آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب جدال احسن
در طول تاریخ، در شرح زندگانی پیامبر اسلام حضرت محمد، سخن بسیار گفته شده است. در این میان عدهای برداشتهایی ناصواب از حوادث دوران آن حضرت ارائه دادهاند. کتاب بیست و سه سال که مؤلفِ آن علی دشتی است از جمله این موارد است.
شیوهٔ نگارش کتاب به گونهای است که خواننده ناآشنا به تاریخ، در بسیاری از تحلیلها، در نظر اول آن را کتابی تحقیقی قلمداد میکند. زیرا مؤلّف در موارد متعددی، در تحلیلهایش از آیات و اخبار بهره جسته و این تحلیلها را با استناد به مدارک و شواهدی، مقبول جلوه داده است. وجود چنین شیوهای در کتاب، طلب میکند که این کتاب در بوتهٔ نقد و بررسی دقیق قرار گیرد. کتاب جدال احسن به همین منظور نوشته شده و با هدف تأملی اجمالی در فرازهایی چند از کتاب دشتی به رشتهٔ تحریر درآمده است.
خواندن کتاب جدال احسن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کسانی که میخواهند دربارهٔ زندگی پیامبر اسلام (ص) تحقیق کنند و همچنین منتقدان آثار علی دشتی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب جدال احسن
گفتار پنجم: عدم گرایش اعراب به امور معنوی
مؤلّف:
«اعراب به امور معنوی و روحانی گرایشی ندارند. تا امروز یعنی پس از گذشتن چهارده قرن از بعثت، دین در نظر آنها وسیله رسیدن به دنیاست.»
نقد و بررسی:
مؤلّف در فرازهایی چند از کتابش به علل مسلمان شدن اعراب اشاره میکند. در فراز فوق نیز از این طریق که اساساً اعراب به امور معنوی توجه ندارند، برای صحیح جلوه دادن تحلیلش در این خصوص زمینهسازی میکند. و آنگاه در فرازهایی دیگر از کتاب مطامع دنیایی را به عنوان علل اسلام آوردن مسلمانان مطرح ساخته و جایگاهی را برای حقانیت اسلام و سجایای اخلاقی پیامبر و...، در اسلام آوردنشان قائل نمیشود.
امّا مؤلّف برای حکم کلی عدم توجه اعراب به امور معنوی، هیچ مستندی ارائه نداده و صرفاً به ذکر یک ادعا بسنده نموده است. این امر خود نشانگر سستی این گفتار از منظر یک تحقیق تاریخی است.
از سوی دیگر، در طول تاریخ اعراب، نمونههای فراوانی یافت میشود که در آن اعراب به امور معنوی و روحانی گرایش نشان دادهاند. همچنانکه تاریخ، از آنانی که دین را وسیله دستیابی به دنیا قرار ندادهاند نیز فراوان یاد کرده است.
از جمله این نمونهها میتوان به وجود مقدس شخص نبی اکرم، حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) و دیگر ائمه معصومین و بسیاری از اصحاب معصومین وعلماء ربانیین از نژاد اعراب اشاره نمود؛ آنانی که درتوحید گوی سبقت از دیگر خلق ربودند و در طوفان حوادث برتعالیم دینی پای فشردند و دین را وسیله دستیابی به دنیا قرار ندادند.
بی تردید سیره سیاسی حضرت أمیر المؤمنین علی که در طی آن برای حفظ اساس اسلام پس از وفات پیامبر صبر پیشه کرد و از حقّ خلافت ظاهری خویش گذشت و یا حاضر نشد برای تداوم حکومت خویش معاویه را بر ولایت شام ابقاء نماید و...، نمونههای آشکار تاریخی است که بر بطلان حکم کلّی مؤلّف مبنی بر اینکه اعراب تا امروز دین را وسیله دنیا قرار میدهند، دلالت دارد.
آیا قیام عاشورا و پیروی خالصانه یاران ابا عبدالله از آن حضرت، شواهدی دیگر بر بطلان رأی مؤلّف نیست؟!
و آیا تاریخی که مؤلّف با تکیه برآن مدعی ارائه دیدگاههای محقّقانه خویش است، از پایداری ابوذرها، میثم تمارها، رشید هجریها، حجربن عدیها و بسیاری از اعراب با ایمان که بر دینداری خویش استوار ماندند و به تطمیع سیاست مداران دنیا طلب پاسخ منفی دادند، فراوان یاد نکرده است؟!
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه