دانلود و خرید کتاب گنجینه هدایت سیدغلام سخی موسوی ارزگانی
تصویر جلد کتاب گنجینه هدایت

کتاب گنجینه هدایت

انتشارات:میراث ماندگار
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب گنجینه هدایت

کتاب گنجینه هدایت نوشته سیدغلام سخی موسوی ارزگانی است. این کتاب را نشر میراث ماندگار منتشر کرده است.

درباره کتاب گنجینه هدایت

کمال و جاودانگی اسلام اقتضا دارد که تمام نیازهای انسان را پاسخ گوید، زیرا دین به تمام امور زندگی انسان سرکشیده و در آن نظر داده است، به گونه‌‌ای که زندگی بدون دین، با بحران روحی و روانی رو به رو می‌شود. منطق موحدان بر اساس جامعیت تفکر توحیدی در همه ابعاد زندگی و شالوده تفکر ملحدان، کنار گذاشتن و الحاد برنامه‌‌ها و تعالیم الهی در جنبه‌‌هایی از حیات انسانی است.

اسلام، به جامعه برین انسانی با دیده تکریم می‌نگرد و در ساختن آن سعی بلیغ دارد. اهتمام اسلام به جامعه را می‌‌توان از این نکته به خوبی دریافت که نوع احکامش را به صورت جمعی تنظیم کرده و در هنگام تزاحمِ مصلحت فرد و جامعه، مصلحت جامعه را بر سود و مصلحت فرد، مقدّم داشته است. با یک نگاه اجمالی به مجموعه احکام اسلام، روشن می‌شود که روح جمعی، در همه احکام و حِکَم اسلام منتشر و مفروش است؛ همان گونه که گلاب در برگ گل مفروش و منتشر گشته است؛ و همان گونه که با گرفتن گلاب از گل، برگ‌‌های گل، فاقد طراوت و عطر بویا و منظره زیبا می‌شود، اگر از احکام اسلامی، دستورهای اجتماعی آن روز، و از مسلمانان، روح جمعی آنان گرفته شود، بی‌‌خاصیت می‌گردد.

این کتاب مانند یک گنجینه کامل شما را به سمت رستگاری هدایت می‌کند و کمک می‌کند زندگی سعادتمندی داشته باشید. 

خواندن کتاب گنجینه هدایت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به رستگاری در دنیا و آخرت پیشنهاد می‌کنیم. 

بخشی از کتاب گنجینه سعادت

. عقوبت سبک شمردن نماز

نماز ستون دین است و امام صادق×(ع) نماز را مرز ایمان و کفر دانسته است. بنابر این، اگر کسی بخواهد خیمه‌ای به نام دین را برپا کند، باید همواره در اندیشه تیرک اصلی و ستونی باشد که دین بدان استوار می‌گردد.

استاد مطهری در کتاب" آزادی معنوی" می‌نویسد: یکی از گناهان، استخفاف نماز یعنی سبک شمردن نماز است. نماز نخواندن یک گناه بزرگ است، و نماز خواندن اما آن را خفیف شمردن و بی‌اهمیت تلقی کردن گناه دیگری است. «مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ وَ غَیْرُهُ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ الْمُثَنَّی عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أُمِّ حَمِیدَةَ أُعَزِّیهَا بِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ* فَبَکَتْ وَ بَکَیْتُ لِبُکَائِهَا ثُمَّ قَالَتْ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ لَوْ رَأَیْتَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ* عِنْدَ الْمَوْتِ لَرَأَیْتَ عَجَباً فَتَحَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَالَ اجْمَعُوا إِلَیَّ کُلَّ مَنْ کَانَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ قَرَابَةٌ قَالَتْ فَمَا تَرَکْنَا أَحَداً إِلَّا جَمَعْنَاهُ قَالَتْ فَنَظَرَ إِلَیْهِمْ ثُمَّ قَالَ إِنَ‌ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ‌ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاةِ» پس از وفات امام صادق(ع) ابوبصیر آمد به امّ حمیده تسلیتی عرض کند. امّ حمیده گریست. ابوبصیر هم که کور بود گریست. بعد امّ حمیده به ابوبصیر گفت: ابوبصیر! نبودی و لحظه‌ی آخر امام را ندیدی؛ جریان عجیبی رخ داد. امام در یک حالی فرو رفت که تقریباً حال غشوه‌ای بود. بعد چشمهایش را باز کرد و فرمود: تمام خویشان نزدیک مرا بگویید بیایند بالای سر من حاضر شوند. ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت کردیم. وقتی همه جمع شدند، امام در همان حالات که لحظات آخر عمرش را طی می‌کرد یک‌مرتبه چشمش را باز کرد، رو کرد به جمعیت و همین یک جمله را گفت: «اِنَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُستَخِفّاً بِالصَّلوةِ» هرگز شفاعت ما به مردمی که نماز را سبک بشمارند نخواهد رسید. این را گفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد.


نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۱٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان