کتاب بازاندیشی در سیاست فرهنگی
معرفی کتاب بازاندیشی در سیاست فرهنگی
درباره کتاب بازاندیشی در سیاست فرهنگی
در کتاب حاضر دو نکته در زمینه فرهنگ و سیاست فرهنگی بسیار جدی پیگیری شده است. اول اینکه، بررسی نفوذ و تأثیر ایدئولوژی نئولیبرالیسم در ظواهر متعددش بر فرهنگ و سیاست فرهنگی. دوم، مشخصاً مشاجرات ایدئولوژیک نئولیبرالیسم در یک طرف و اصول رسوبی و کردارهای در حال ظهور در طرف دیگر، در ارتباط با سیاست فرهنگی، مورد کندوکاو قرار میگیرد. بررسی میزان تأثیر نئولیبرالیسم بر روی موضوعات فرهنگ و سیاستگذاری، انطباق یا مقاومت در برابر آن، بسیار حیاتی است. جوکاست (۲۰۰۳) تأثیر نئولیبرالیسم بر سیاستگذاری عمومی و فرهنگی استرالیا را مورد کنکاش قرار داده، و تشریح میکند که چگونه در عمل این سیاستها تحتتأثیر منطق اقتصادی و بازاریابی قرار گرفته است. او خواهان بازگرداندن هنر به سیاستگذاری هنری است.
کتاب حاضر به روابط بین نئولیبرالیسم و سیاست فرهنگی نگرشی انتقادی دارد. هدف، طرح سؤالاتی در زمینه فرهنگ و سیاستگذاری است که عمدتاً در اثر تفکر و پژوهش ابزاری نادیده گرفته شده است. ابزارگرایی بهطور برجستهای سیاست فرهنگی را، در دامنهای محدود، در ذیل زمینههای اقتصادی و اجتماعی قرار میدهد، زمینهای که اساساً فرهنگی محسوب نمیشود. در مقابل، رهیافتی که در این کتاب از آن دفاع میشود، میتوان تحلیل انتقادی و بازاندیشانه سیاست فرهنگی نامید. برای شفافسازی این رهیافت، نیازمند تشریح مطلبی چند در زمینه رهیافت انتقادی و بازتابی هستیم. همواره تفکر انتقادی به اشتباه با منفیبافی برابر تلقی میشود. یقیناً انتقادی اندیشیدن بهمعنای منفیبافی نیست. میزان بسیار بالایی از منفیبافی در نظریه و عمل غیرانتقادی نیز وجود دارد. تفکر انتقادی به شکل واقعی پویایی ضروری جهت تولید دانش و پروژه بهسازی انسانی است. پرسش از آنچه که از گذشته به ما رسیده، تشخیص اشتباهات و نقایص در مباحث متعارف و تفکر مستقل بهجای پذیرش ساده راهحلهای منطق مرسوم، همگی ویژگیهای نگرش انتقادی فلسفه باستان و اندیشه مدرن از دوران مابعد روشنگری است. توماس کوهن (۱۹۶۰:۶) فیلسوف علم در سمیناری با عنوان «تفکر انتقادی و رشد دانش» میگفت: «سنت مدعیات و ضد مدعیات و بحث در باب اندیشههای بنیادین، بهاستثنای قرون وسطی، فلسفه و بخش وسیعی از دانش علوم اجتماعی را شکل داده است». امیدوارم که وارد دوران قرون وسطی جدیدی نشویم، اگرچه برخی مواقع بیم آن را دارم که اینگونه شود. البته ممکن است این سخن من مورد اعتراض واقع شود، که حق همه «نظریهپردازان محض» است که به پیشگامان دانش، نظیر ماکس هورکهایمر (۱۹۷۲) مراجعه و مورد نقد قرار دهند، اما رشته سیاست فرهنگی یک حوزه کاربردی پژوهشی است و بالطبع باید بسیار عملگرایانه باشد. این دیدگاهی پذیرفته شده و گسترده در «دنیای واقعی» مطالعات سیاست فرهنگی است و بدونتردید در بسیاری از جنبهها و زمینههای کاربردی توجیهپذیر است. در هر صورت، جای خشنودی است که دریابیم که من تنها کسی نیستم که در این حوزه مشتاقانه مشغول باشم.
یک روایت متوالی و خط داستان برای تمام فصول حاکم است. موضوعات ابتدا معرفی و سپس با عمق بیشتری مورد بررسی قرار گرفته است. با وجود این، فصول کتاب نسبتاً مستقل هستند بهصورتی که هر فصل آن را میتوان جداگانه مطالعه کرد. اصطلاحاتی که بهصورت پررنگ مشخص شده، در انتهای کتاب بهطور مختصر تعریف شدهاند.
خواندن کتاب بازاندیشی در سیاست فرهنگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به سیاست فرهنگی پیشنهاد میکنیم.
حجم
۲٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۳۰ صفحه
حجم
۲٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۳۰ صفحه