کتاب قدرت ذهن
معرفی کتاب قدرت ذهن
کتاب قدرت ذهن نوشته هری لورین است و با ترجمه مهدی قراچهداغی منتشر شده است. این کتاب را انتشارات نقشونگار منتشر کرده است.
درباره کتاب قدرت ذهن
ذهن اهرم عظیم همه چیز ماست؛ اندیشه انسان فرایندی استکه به کمک آن اهداف انسان تحقّق پیدا میکند. این کتاب درباره قدرت ذهن به ۱۸ زبان دنیا ترجمه شده است و از کتابهای پرفروش دنیا است. تنها از یک راه میتوانید از هرج و مرج در زندگی شغلی، در فعالیتهای اجتماعی و نیز در خود زندگی جلوگیری کنید و آن هم «سازماندهی» است. بدون آن، همه چیز از هم متلاشی میشود، آموزشی صورت نمیگیرد، علمی وجود خارجی پیدا نمیکند و دانشی به وجود نمیآید، مطلبی نوشته نمیشود، اندیشه خلاقی شکل نمیگیرد، رقابتی هم در صحنه تجارت و اقتصاد به وقوع نمیپیوندد. این کتاب میخواهد به شما کمک کند ذهنتان را سازماندهی کنید. کسی که ذهن سازمان یافته و آموزش دیده داشته باشد، انسانی شاد و موفق است.
سازماندهی ذهن به معنای کنترل کردن آن است و به گفته داروین «بالاترین مرحله ممکن در فرهنگ اخلاقی، زمانی حاصل میشود که بدانیم باید اندیشههای خود را کنترل نماییم.» این کتاب میخواهد شما را برای کنترل ذهنتان هدایت کند. در این کتاب نویسنده هدف نظم بخشیدن به اندیشه را توضیح میدهد. اندیشیدن سازمان یافته یعنی: کنترل واکنشهای فکری به طور درست و حل کردن مسائل به کاراترین شکل ممکن است.
خواندن کتاب قدرت ذهن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به موفقیت پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب قدرت ذهن
فرد فرد ماانسانها تنها هستیم. بدون توجه به اینکه یک نفر ممکن است چند دوست داشته باشد، و بدون توجه به اینکه این دوستان چقدر با شما ممکن است نزدیک باشند، تغییری در این اندیشه ایجاد نمیشود. همه ما موجودی از آن خود و منحصر بهفرد هستیم.
من به دوستان نزدیک اشاره کردم اما این مطلب در مورد بستگان و حتی نزدیکان شما مانند شوهر و زن، هم صدق میکند.
احتمالاً در سال گذشته به هزاران نفر برخورد کردهاید که از شما پرسیدهاند: «حالتان چطور است؟» آیا تاکنون به واقع به این سؤال جواب دادهاید؟ به عبارت دیگر آیا به راستی به این اشخاص گفتهاید که واقعاً حالتان چطور است؟
آیا درباره دردها و تالّمها درباره مشکلاتی که در محل کار و خانه دارید با آنها صحبت کردهاید؟ احتمالاً اگر این کار را کرده باشید، متوجه تغییری در حالت نگاه آنها شدهاید. احتمالاً متوجه شدهاید که زیاد علاقه نشان نمیدهند و بعد از مدتی انگار که فقط برای خودتان حرف میزنید.
مسائل و مشکلات شما از آن شما هستند. دوست من و دیگران آنقدر به این شرایط علاقه نشان نمیدهند. علتش را هم حتماً میدانید. زیرا همه، مشکلات خودشان را دارند و مطمئناً برای آنها مشکلات خودشان اهمیت بیشتری ازمشکلات شما دارد. برای شما هم مشکلات آنها به اندازه اهمیتی که مشکلات شما برای شما دارند اهمیت ندارد.
درمان عقده «من» تنها و خصوصی
اما همه اینها به نقطه امیدوارکنندهای میرسند. من این را به شما گفتهام و مطمئناً خود شما هم بهتر میدانید که همه ما موجودات تنهایی هستیم، اما میتوان از راه سادهای کمی از شدّت این تنهایی کاست.
برای این کار باید از شدت حاکمیت «من خصوصی» بکاهید. اغلب ما زندانی این سلول نفس هستیم. همان نفسی که سبب میشود احساس کنیم همه دنیا در پیرامون ما صورت خارجی به خود میگیرد. این عقده «من تنها» یا «من خصوصی» معلولکننده است، اما میتوانیم تا حد زیادی جلوی آن را بگیریم. چگونه؟ خیلی ساده! «با علاقه نشان دادن به دیگران».
آیا بلعیدن این قرصی که میتواند این بیماری دردناک را تسکین بدهد، تا این حد دشوار است؟ البته که اینطور نیست. اما به آن سادگی هم که به نظر میرسد نیست. در شروع دست کم باید خودتان را مجبور کنید به دیگران علاقه نشان بدهید. فاصله گرفتن از علایق و از مسائل خود مانند دور کردن دو مغناطیس قدرتمند از یکدیگر است. اما این کاری است که شما میتوانید انجام بدهید. با این حال ممکن است مدتی برایتان دشوار باشد اما مطمئن باشید دیری نمیگذرد که میبینید واقعاً به دیگران علاقهمند شدهاید.
حجم
۱۸۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۰۴ صفحه
حجم
۱۸۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۰۴ صفحه