دانلود و خرید کتاب آخرین روز عجیب در لس آنجلس ترجمه لیدا طرزی
تصویر جلد کتاب آخرین روز عجیب در لس آنجلس

کتاب آخرین روز عجیب در لس آنجلس

امتیاز:
۳.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آخرین روز عجیب در لس آنجلس

مجموعه داستان «آخرین روز عجیب در لس‌آنجلس» مجموعه‌ای است از داستان‌های کوتاه برگزیده در جایزه ادبی اُ. هنری که به زبان انگلیسی در آمریکا نوشته و منتشر شده‌اند. این داستان‌های کوتاه از آثاری انتخاب شده است که در یکی از نشریات آمریکا منتشر شده و پس از آن توسط هیئت داوران جایزه، برگزیده و در نهایت در جمع آثار منتخب قرار گرفته است.

درباره کتاب آخرین روز عجیب در لس آنجلس

این داستان‌ها با وجود انتشار در قالب کتاب طی سال ۲۰۰۲، همگی در سالی نوشته شده است که حادثه بزرگ تروریستی یازدهم سپتامبر در ایالات متحده آمریکا رخ‌داده است. گرچه در این داستان‌ها نمی‌توان رد و نشانی از این حادثه یافت اما به گفته نویسنده مقدمه این کتاب که سرداور جایزه در سال ۲۰۰۲ به شمار می‌رفته است؛ جان‌مایه‌های شخصی، عاطفی، روان‌شناختی، جریان ذهن، حرکت، و کوچک‌ترین گزینش‌های نویسندگان همچنان در داستان‌ها باقی است و این ترکیب، قدرت از آنجا دارد که انسان‌ها، صرف‌نظر از جمله آنچه اتفاق می‌افتد، جهان را در آن سطح صمیمی که داستان‌ها مضمون خود را عَرضه می‌کنند تجربه می‌کنند و این رویکردی است که نویسندگان داستان کوتاه نسبت به واقعه ۱۱ سپتامبر اتخاذ خواهند کرد.

در میان آثار حاضر در این کتاب از نویسندگانی چون آن بیتی و آلیس مونرو نیز آثاری به چشم می‌خورد. بیتی از نویسندگان آمریکایی است که تاکنون برنده جایزه آکادمی آمریکایی ادب و هنر و جایزه پن مالامود شده است و نوشته‌های او عموماً با آثار جی. دی. سالینجر، جان چیور و جان آیداپک مقایسه می‌شود. از سوی دیگر آلیس مونرو نیز در میان خوانندگان داستان در آمریکای شمالی به‌عنوان ملکه داستان کوتاه مشهور است و چند سال پیش‌ازاین نیز توانست جایزه نوبل ادبیات را به دست بیاورد.

این مجموعه با وجود روال سنتی انتشار این مجموعه داستان در آمریکا، مبنی بر حفظ چهارچوب‌های سنتی داستان کوتاه، از این قالب سنتی روایی عبور کرده است و سعی کرده در شکل‌های روایی فرا سنتی و غیر واقع‌گرایانه با مخاطب خود روبرو شود.

از سوی دیگر داستان‌های این مجموعه را می‌تواند برخورد و مواجه و ترکیبی از سنت داستان‌نویسی جوان و کهن آمریکایی به شمار آورد که در کنار هم قرارگرفتن آنها منجر به ایجاد یک کلکسیون از اندیشه و نیز شیوه بیان داستانی در آمریکا پیش روی مخاطب می‌شود. این مسئله زمانی خود را برای مخاطب قابل‌توجه‌تر می‌کند که به وجود برخی مضامین مشترک در میان این آثار داستانی برمی‌خوریم که نشان از اشتراک بسیاری از دغدغه‌ها در میان مخاطبان داستان دارد. مضامینی مانند سفر، مرگ، ازدواج و نوشتن، از جمله مهم‌ترین موضوعاتی است که در میان نویسندگان این مجموعه به‌صورت مشترک موردتوجه قرار گرفته است.

خواندن کتاب آخرین روز عجیب در لس آنجلس را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

علاقه‌مندان به مجموعه داستان‌های کوتاه خارجی می‌توانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.

بخش‌هایی از کتاب آخرین روز عجیب در لس آنجلس

این یک قصه بود.

بالون به کاهلی دور شد و برگشت تا همۀ زیر و بالایش را به نمایش بگذارد و ما به صدای بچه‌ها گوش می‌کردیم که دوباره به بازی‌شان برگشته بودند. میچ نائومان عینک‌آفتابی‌اش را در جیب پیراهنش سراند و گفت «تا حالا دقت کردید بچه‌ها در این سن چطور با یک اسباب‌بازی برخورد می‌کنند؟» میچ همسایه کناری ما بود. پدر مجرد بابی‌نائومان، بهترین دوست عجایب جاشوآ. بهترین دوست دیگرش، کریس بوچتی، از خانواده‌ای بود که در کار لوازم‌آرایش بودند. همسرم آنها را «پول‌دار و عجیب» خطاب می‌کرد. میچ جلو پیراهنش را با انگشتانش گرفت و خودش را با آن باد زد. گفت «کارکرد اصلی اسباب‌بازی مثل یک‌جور مانع است. آنها برای همه چیز عالم یک استفاده جدید در نظر می‌گیرند.»

به آن طرف حیاط، به وسایل بازی نگاه کردم: جاشوآ سعی می‌کرد از یک دیرک بالا و پایین برود، تیلور تا گول و سم‌یو روی اَلاکلنگ بودند، آدام اسمیتی یک‌مشت ریگ را به سرسره می‌زد و زمین‌خوردنشان را تماشا می‌کرد.

همسرم با کف پایش یکی از صندل‌هایش را روی چمن انداخت. گفت، «بازی‌کردن به روش تو بامزه نیست. بیشتر یک طراحی است.» بعد انگشتان پایش را از هم باز کرد و دور پایۀ صندلی میچ حلقه کرد.

پسرم به‌نوعی دیوانۀ اشیاء پرنده بود. دیوار اتاقش پر بود از پوستر هواپیماهای شکاری و پرندگان وحشی. یک هلیکوپتر هم چلچراغ سقف اتاقش بود. کیک تولدش که روبه‌روی من روی میز نشسته بود، با عکس یک کشتی موشک‌انداز تزیین شده بود - یک موشک سفید نقره‌ای که پرتاب شده بود. امید داشتم قناد چند ستاره هم در آن یخ‌بندان می‌گذاشت (کیک داخل کاتالوگ با پولک‌های زرد نقطه‌چین شده بود)، ولی در جعبه را که باز کردم دیدم آنها را ندارد. برای همین کاری کردم: وقتی جاشوآ در زمین‌بازی بود و مثلاً داشت ماهی می‌گرفت، شمع‌های تولد را در کیک کاشتم. تا ته فرو کردمشان طوری که فقط یک حلقه کوچک موم پیدا بود، بعد بچه‌ها را صدا کردم. سراسیمه آمدند و چمن‌ها را از ریشه درآوردند.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۶۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۲۰ صفحه

حجم

۱۶۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۲۰ صفحه

قیمت:
۴۹,۵۰۰
۱۴,۸۵۰
۷۰%
تومان