کتاب هنر فراوانی

کتاب هنر فراوانی نوشتۀ دنیس مریت جونز و ترجمۀ مهران داور است. این کتاب را مؤسسه انتشاراتی فلسفه منتشر کرده است.

درباره کتاب هنر فراوانی

پیام این کتاب واقعاً ساده است؛ وقتی ذهن ما عوض شود، جهان پیرامونمان هم عوض می‌شود؛ وقتی چیزی را بخواهیم آن را ناخودآگاه به‌سوی خود جذب می‌کنیم؛ اما دستیابی به آن شرایطی دارد که باید آنها را محقق سازیم و این کار نیاز به تلاش و ارادة معطوف به عمل دارد.

جذب ثروت و فراوانی یکی از مباحث پرطرف‌دار میان مردم است. اما برای رسیدن به هر خواسته‌ای کسب دانش و عمل به قوانین لازم و ضروری است. در این کتاب نویسنده تلاش کرده است به بیان قوانین اصلی جذب ثروت و فراوانی بپردازد و با ذکر داستان‌های کوتاهی از زندگی افرادی که با سختی‌های فراوان توانسته‌اند ثروت و فراوانی را نصیب خود کنند، شما را متوجه نکات مهمی دراین‌خصوص نماید. هرکسی که با باور ذهنی، مرزهای ذهنی خود را بردارد، می‌تواند به هر آرزویی دست یابد. اصل دیگری که برای جذب ثروت و فراوانی باید به‌خاطر بسپارید این است که نسبت به پول و ثروت دیدگاه مثبتی داشته باشیم. هرگز نباید این دیدگاه را داشته باشیم که «پول داشتن بد است». شاید کسانی که می‌گویند پول بد است، می‌خواهند شما فقیر باشید. جذب ثروت و فراوانی، کسب موفقیت و پیشرفت همیشه خوب است. خودتان را باور کنید و به سمت آینده‌ای فوق‌العاده زیبا حرکت کنید.

خواندن کتاب هنر فراوانی را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

این اثر برای تمامی علاقه‌مندان کتاب‌های انگیزشی و قانون جذب سودمند خواهد بود.

درباره دنیس مریت جونز

دنیس مریت جونز بیش از سی‌سال است که به‌عنوان معلم، مربی و سخنران در جنبش بالقوه بشر و زمینه معنویت شرکت کرده است. او مرکز زندگی معنوی را در دره سیمی، کالیفرنیا تأسیس کرد و سال‌ها آن را رهبری کرد. جونز نویسنده کتاب هنر فراوانی، بازتعریف لحظات شما، هنر عدم قطعیت و هنر بودن است. کتاب‌های او برنده جوایز Nautilus شده اند. او همچنین مقاله‌نویس مجله Huffington Post و Science of Mind است.

بخش‌هایی از کتاب هنر فراوانی

هرچه شما از یگانگی خود با کائنات آگاه می‌شوید، دیدگاه جدیدی پیدا می‌کنید؛ هرکجا که بنگرید، هنر فراوانی تأثیرگذار است. مثال فصل اول صرفاً داستان یک دسته ماهی نیست که در تلاش برای کنارزدن محدودیت‌های زندگی هستند و اغلب شکست می‌خورند؛ این داستان ما نیز هست. مانند بسیاری از ماهیان مرداب، بسیاری از ما بخشی از زندگی خود را به شنا در محیط یکنواخت و سطحی زندگی سپری کرده‌ایم و از خطر کردن و رفتن به ورای امنیت مرداب و صخره مانع استعاری، به جایی که تیره‌وتار، نامطمئن، و خطرناک است، هراس داشته‌ایم. صخره مانع بزرگ استعاره از آگاهی ما است که در برگیرندة کلیت اعتقادات آگاه و ناآگاه ما است که از بدو تولد در ذهن ما انباشته شده است.

منبع خوبی یک انسان در جهانی است که در آن زندگی می‌کند، یک منبع بی‌نهایت «زیاد» که چیزی دربارة محدودیت نمی‌داند؛ جایی که امکان همه چیز وجود دارد. رمز و راز زندگی هر لحظه از جلوی چشمان ما عبور می‌کند اما نمی‌توانیم آن را ببینیم، شاید به این خاطر است که مانند ماهیان آن‌قدر به منبع خود نزدیک هستیم که نمی‌توانیم غوطه‌ور شدن در فراوانی را ببینیم. این طبیعت جهان است که به‌تمامی اشکال ادراکی زندگی، انبوهی از هرآنچه را که نه فقط برای زنده ماندن بلکه برای رشد کردن نیاز است، اعطا می‌کند. رمز و راز زندگی در دی. اِن. اِی ما جای گرفته است، اما هرکسی از آن آگاهی ندارد؛ در یک جای مشخص پنهان شده و انتظار می‌کشد تا ما آن را بیابیم، رمزگشایی کنیم، و فراوانی خود را در فرم خاص جذب کنیم. به‌گفتة رالف والدو اِمرسون انسان متولد شده تا ثروتمند شود و با توانایی‌های خود و یگانگی آگاهانة افکار، با طبیعت ثروتمند شود. من با استفاده از اختیارات شاعری، تصور می‌کنم که افزودن کلمة (آگاهانه) به گفتار اِمرسون مناسب است زیرا از طریق استفادة آگاهانه از ذهن خود و یگانگی آگاهانة افکار خود، با طبیعت صورت می‌گیرد که می‌توانیم به طور عمدی آن را با منبع خوبی خود درآمیزیم.