کتاب پرورش شخصیت در تئاتر
معرفی کتاب پرورش شخصیت در تئاتر
کتاب پرورش شخصیت در تئاتر نوشتهٔ هادی صباغزاده در انتشارات نظری به چاپ رسیده است. هدف نگارنده در این کتاب بیان ساده و ارتباط با مخاطب جوان است و نویسندگانی که دوست دارند سادهتر و دور از پیچیدگیهای فلسفی، مطلب را درک کنند.
درباره کتاب پرورش شخصیت در تئاتر
در کتاب «پرورش شخصیت در تئاتر» بیشتر تلاش بر این بود تا با زبان ساده و در حد توان، قلم و دانش خود به چگونگی شکلگیری شخصیتهای تئاتر بپردازم. در طول نوشتن نمایشنامهها گاهی دغدغههایی دلمشغولم میداشت و گاه اثری خلق میشد که فکر میکردم، مطابق میل و سلیقة کارگردانها قرار نمیگیرد و یا در روند تمرینها تئاتر با نمایشنامهای روبهرو میشدیم که مورد چالش بود. اندیشیدم که خواندن کتابهای مختلف شاید نتواند این خلأ را برای نویسنده جوان پر کند یا شاید نتوانند مبدأ پیدایش این نقص را پیدا کنند. پرداختن به اصول و فنون نمایشنامهنویسی هم بارها توسط اساتید فن و صاحبنظران دنیا موردتوجه قرار گرفته بود و نوشتن به زبانی دیگر، تکرار بر مباحث مطرح شده بود؛ بنابراین برای اینکه نگاه متفاوتی را در مخاطب ایجاد کنم و میل و رغبتش را افزون نمایم، تنها به عنصر مهم نمایشنامه (شخصیت) پرداختم و در این راستا برای روشن شدن مبحث نمایشنامههایی را مورد بررسی قراردادم که در ادبیات جهان مورد قبول واقع شده است.
کتاب پرورش شخصیت در تئاتر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به هنر نمایش و نمایشنامهنویسها و سایر فعالین این حوزه پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب پرورش شخصیت در تئاتر
ریتم و آهنگ درگیری
اندکی بعد میبینید توانایی آن را دارید تا درباره موضوعی که انتخاب کردید، قضاوت کنید و شخصیتهای ساخته و پرداخته خود را به چالش بکشانید. در مثال «عمه بیاییم دوباره حرف بزنیم.» برخوردهای میان او و فامیل را بر سر موضوعات مختلف ببینید. اینچنین اولین جرقههای درگیری بهخاطر موضوعاتی که شما انتخاب کردهاید، به وجود میآید. شعلههای کنیه و شقاوت بارور میشود. این همان آهنگ و یا ضربآهنگ نمایش هست که با جرقهای که به وجود آوردهاید؛ یعنی ایجاد دخالتهای نابهجا، خودمحوری، تکبر، بزرگبینی و از همه مهمتر سنتگرایی این شخص، شرایط را بهگونهای رقم میزنید که گریزی از آن نیست.
ریتم یعنی انتخاب رخدادهای متوالی که با ایجاد هرکدام آهنگی را به وجود میآورد با مقصد روشن، مشخص و بدون مهار ... این خصوصیاتِ منتسب به شخصیت نمایش شما، قادر است آنچه ما از موضوع یا هدف خود میطلبیم را به ما بدهد. به عبارتی این شخص (عمه) را با موضوعی که برای آن تعریف نمودهاید، نمیتواند فردی سنتگرا و مهربان توصیف نمایید یا نمیتوانید او را فردی مقتدر، با هوش و باذکاوت دانست؛ زیرا چنین اشخاصی، داستان شما را به مسیر دیگری سوق میدهند.
فرد مهربان، عاطفی برخورد کرده سایر خواستههای خود را کنترل میکند. هوش و ذکاوت نیز میتواند راه منطق و گفتگو را باز کند، تفکری که جلوی تنشهای فامیل را میگیرد. برای اینکه سنتگرایی غلط، کهنه و پوسیده، نتیجه اختلافات فامیلی یا طایفهای باشد، لازم است تا شخصیت شما فردی زورگو، کمعقل، خودخواه لجباز باشد و سنت را یک اصل بداند.
در نمایش «ولپن» هم دامی که پهن شده، گیربانگیر خودش میشود و او ناخواسته در دام ترفندها و حیلههایی که از طریق مسکا ترتیب داده شده است، قرار میگیرد. در حقیقت مسکا با توجه به نقطه ضعف ولپن و خوشباوری او و متوصل به همان ترفندها، صاحب ثروت و دارایی ولپن میشود. عمق بدبختی ولپن زمانی به اوج میرسد که در لحظه ناامیدی و ناچاری، از مسکا درخواست یک جامه برای پوشاندن خود و مخفی شدن از دیگران میکند؛ و آن خفتی را در دیگران جستجو میکرد، در پایان خود بدان دچار شد. تلاش ولپن برای حفظ دارایی و ثروت خود در پایان نمایش به مانند ریتم ابتدای نمایش، زمانی که او برای فریب دادن وارثین به خرج میدهد، یکی است.
حجم
۳۰۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۳۰۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه