کتاب تائوی عکاسی
معرفی کتاب تائوی عکاسی
کتاب تائوی عکاسی نوشتۀ فیلیپ ال گروس است. این کتاب به پیداکردن دوباره احساس شگفتی شتاب میبخشد. تائوی عکاسی درمورد هماهنگی میان ادراک سطحی و ادراک متعالی است و از راز قدرت کودکان و فرزانگان در درک راز حیرتانگیز پدیدهها، حتی معمولیترین اشیا و اتفاقات، پرده برمیدارد.
درباره کتاب تائوی عکاسی
کتاب تائوی عکاسی از هنر حقیقی الهام است، جرقۀ روشنیبخش رقصانی است در فاصلۀ مشهود میان خودمان و هر چیز دیگر. دیدن، روندی خلاقانه است. تائوی عکاسی جوهرۀ این روند را بیرون میکشد و مظاهر آن را در قالب فرم عکاسانه ارائه میدهد. نویسندگان این کتاب راهی جدید و پربار به قلب نگاه خلاقانه گشودهاند. هنر معنادار، در هر شکل، با به چالش کشیدن افکار آشنا، ذهن را دستخوش تغییر میسازد. هنر در این مقام میان شناخته و ناشناخته قرار میگیرد، و با آنچه در این قلمرو مبهم کشف میکند، ارتباط برقرار میکند.
در تائوی عکاسی با درک فوقالعادهای روبهرو میشویم: نزدیکی میان زمان و مکان ارتعاشات خرد جهانی تائو، خرد دیدن از خلال آن و فراتر بهگونهای که خود را در تصاویر و کلمات عکاسان عصر ما متجلی سازد. ماهیت معنوی و روشنگر این کتاب در جاهای دیگری نیز منعکس شده است. وقتی از دیزی گیلسپی پرسیدند که موسیقی جز او از کجا میآید، او اینگونه پاسخ داد: آنجا، همان بیرون است رفیق، نمیشنوی؟ آموزگاری در هند وقتی درباره دریافت رحمت الهی صحبت میکرد، گفت: بادهای رحمت همواره در حال وزیدن هستند، تنها کاری که باید بکنید بازکردن بادیانهاست. شعار موردعلاقه من این است: هرچه را که فکر میکنید، باور نکنید.
خواندن کتاب تائوی عکاسی را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
کتاب تائوی عکاسی راهنمای کمکهای اولیه برای کسانی است که مشتاق رهایی از نمودهای واقعیتی هستند که محصول اذهان کرختی فرآوری شده و برساخته رسانهاند.
درباره فیلیپ ال گروس
فیلیپ ال گروس در سال ۱۹۶۳ متولد شده است. او عکاس آمریکایی میباشد.
بخشهایی از کتاب تائوی عکاسی
در تاریکخانه
راحتی داشتن یک تاریکخانۀ شخصی کمک بسیار ارزندهای به مطالعات من در زمینۀ عکاسی بود، در آغاز تکنیکهای تاریکخانه را تجربه کردم و تجهیزات مختلف عکاسی را آزمودم، به شکلی اسرارآمیز امیدوار بودم به ناگاه شاهکار یگانهای خلق کنم اما ثمرۀ دستکاریهای تاریکخانهای من در همان هیجان بصری اولیه منحصر ماند.
ازآنجاکه من هیچ درک درستی از طراحی بصری نداشتم، برخورد من با عکاسی در طول این مرحله هیچ نظم و ترتیبی نداشت. سرانجام از آزمایشهای نابسامان و سعی و خطاهای موقتی و بیحساب در تاریکخانه خسته شدم. در عوض روش موفق قبلی را، یعنی پردازش ماشینی کارهای سیاهوسفید با صرفنظر از چاپ شخصی، در پیش گرفتم. روشن است که این برخورد عادی و عاری از هیجان به این معنا بود که درگیریام را با کار تاریکخانه کمتر و توجهم را به پدیدآوردن اسلایدهای رنگی معطوف کنم.
پنج سال بعد، دوباره زیر طلسم تاریکخانه و کار سیاهوسفید قرار گرفتم و خوشبختانه این بار در سایه فهم بالاتری که از قواعد طراحی بصری پیدا کرده بودم، تجربههای پیشین من در تاریکخانه در موضوعاتی مثل قاببندی، تاریک با روشنکردن بخشهایی از عکس، انتخاب درجه کنتراست و تکنیک نوردهی زیاد یا کم، معنای تازهای پیدا کرد. کمکم قدرت ارتباطی عکاسی را درک میکردم و میتوانستم تصاویر موفقتری خلق کنم. عشق من به تاریکخانه از نو زاده شد.
حجم
۳٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۳٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه