دانلود و خرید کتاب مرگ در دستان او اوتسا مشفق ترجمه رضوان برزگر حسینی
تصویر جلد کتاب مرگ در دستان او

کتاب مرگ در دستان او

نویسنده:اوتسا مشفق
ویراستار:علی سلامی
انتشارات:نشر گویا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۱.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مرگ در دستان او

کتاب الکترونیکی «مرگ در دستان او» نوشتهٔ اوتسا مشفق با ترجمهٔ رضوان برزگر حسینی و ویراستاری علی سلامی در نشر گویا به چاپ رسیده است. پنج سال پیش وقتی مشفق «مرگ در دستانش» را در نوع دیگری از انزوا می‌نوشت، پیش‌بینی نمی‌کرد که داستانش در سال ۲۰۲۰ بازتاب پیدا کند. حالا او خودش آن را از دریچه دیگری می‌بیند. او می‌گوید: «این‌طور نبود که وستا از تنهایی دیوانه شده باشد. او زنی است که زندگی در انزوا را انتخاب کرد تا صلح را در زندگی‌اش پیدا کند و در این فرآیند با قوه تخیل خود روبه‌رو شد.» راویان مشفق به همان اندازه که غیرقابل‌اطمینان، بی‌ثبات، متزلزل و سرشار از نفرت هستند، در بیرون کشیدن خود از فلاکت و نجات خود مصرّند. آنچه شخصیت‌های مشفق را انسان‌تر می‌سازد این است که تسلیم نمی‌شوند.

دوایت گارنر، منتقد کهنه‌کار نیویورک‌تایمز مشفق را «فوق‌العاده بااستعداد» خوانده و جیا تولنتینو، نویسنده و منتقد نیویورکر او را «جالب‌ترین نویسنده معاصر امریکایی درباره موضوع زنده بودن در زمانی که زنده بودن احساس وحشتناکی دارد» توصیف کرده است. برای دیگران مثل سم سکز، نوشتار او «دل‌مرده» و بی‌رحمی‌اش «مشخصه‌ شک‌برانگیز» اوست. اما شاید هیچ‌کس به اندازه خود نویسنده مستقیم به هدف نمی‌زند: «کسی مثل خودم را نمی‌شناسم.»

درباره کتاب مرگ در دستان او

«مرگ در دستانش»، سفری خوفناک در ذهن زنی پا به سن گذاشته است که قوه درک و عقل خود را از دست می‌دهد، یک رمان درام جنایی. این کتاب در ابتدا قرار بود این ماه منتشر و به دنبال آن یک تور بین‌المللی برگزار شود. از قضای روزگار دلیل به تعویق افتادن این برنامه‌ها –فاصله اجتماعی برای مهار ویروس کرونا- دلیلی است که خوانندگان می‌توانند این «داستان تنهایی» را مرتبط‌تر از همیشه بدانند.

در حالی که آن قهرمان بی‌نام به فراموشی گریخته بود، «وستا گل» در «مرگ در دستانش» به توهم می‌گریزد. وستا در سوگ همسرش والتر در کلبه‌ای دورافتاده کنار دریاچه زندگی می‌کند. مشفق این را با الهام از کمپ پیشاهنگی دختران در ایالت مین که مادرش در دهه ۱۹۹۰ خرید نوشته است. او که از زمان بلوغ زمان زیادی را تنها در آنجا سپری کرده و بارها ترسیده می‌گوید: «مثل این است که ندایی غیبی از داخل خانه می‌آید. این ترسناک است.» وستا پارانویا را خیلی خوب می‌شناسد. رمان با نامه‌ای مرموز آغاز می‌شود که او هنگامی که با سگش برای قدم زدن به جنگل رفته پیدا می‌کند: «اسمش مگدا بود. هیچ‌کس نمی‌داند چه کسی او را کشته. کار من نبود. بدن بی‌جانش اینجاست.» اما هیچ جسدی در کار نیست، و هیچ مدرکی مبنی بر واقعی بودن این‌ها وجود ندارد. با این وجود وستا در ذهن خود تمام زندگی ماگدا را می‌سازد و معما را حل می‌کند. این تحقیقات جناییِ ناشیانه چنان مضحک و احمقانه می‌شود که به طنز شباهت پیدا می‌کند.

درباره اوتسا مشفق

اوتسا مشفق نویسنده ی ایرانی تبار آمریکایی با استفاده از زبان و شیوه ای کاملا متفاوت تحسین منتقدان و رسانه های آمریکا و اروپا را برانگیخته است. اوتسا مشفق در سال 1981 از پدری ایرانی و مادری کروات که هر دو نوازنده ی ویولن بودند، در نیوتون آمریکا زاده شد. پدرش که در بلژیک زندگی و تحصیل می کرد، در سال های دهه 1970 میلادی می خواست به ایران برگردد، اما بعد تصمیم خود را عوض کرد و همراه همسرش برای همیشه به امریکا مهاجرت کرد. مرگ در دستان او آخرین اثر اوتسا است که در سال 2020 منتشر شد. به نقل از نیویورک‌تایمز - بهار ۲۰۱۵ در اوکلند کالیفرنیا آتوسا مشفق تنهای تنها بود. چند داستان کوتاه و یک رمان کوتاه منتشر کرده بود اما چند ماه پیش از آن بود که اولین رمانش «الین» جایگاهی در میان فینالیست‌های بوکر برای او دست و پا کند و او را معروف سازد.

بعد از اتمام کارشناسی هنرهای زیبا در دانشگاه براون و کمک‌هزینه تحصیلی دانشگاه استنفورد (جایی که هرگز احساس نکرد به آن تعلق دارد)، او حالا آن‌طرف خلیج در سان‌فرانسیسکو بدون هیچ دوستی زندگی می‌کرد و در حال تکمیل مجموعه داستان خود به نام «دلتنگ دنیایی دیگر» بود. او گرفتار اندوهی چنان شدید بود که تنها با نوشتنِ بیشتر می‌توانست بر آن غلبه کند.

اسکات مویرز، ویراستار او می‌گوید این «کنترل» است که مشفق را از بقیه متمایز می‌کند: «بقیه نویسندگان چیزی را ارائه می‌دهند که خودشان احساس نمی‌کنند. آتوسا این‌طور نیست.» تمرکز عمیق مشفق نیاز به درجه‌ای از دور ماندن دارد. او می‌گوید: «برای تمام کارهایی که انجام می‌دهم نیاز به فاصله‌ای آگاهانه دارم تا از کسی که هستم محافظت کنم.» آن‌طور که دوست نویسنده‌اش پنی یامی کاترل می‌گوید: «مشفق در دم و دستگاه ادبی شرکت نمی‌کند، نقد نمی‌نویسد یا در شبکه‌های اجتماعی شرکت نمی‌کند. کسانی که او را می‌شناسند می‌دانند که گوشه‌گیری او منعکس‌کننده حساسیت اوست، نه خودخواهی‌اش.»

کتاب مرگ در دستان او را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به رمان‌هایی با درون‌مایهٔ تنهایی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب مرگ در دستان او

با خودم فکر کردم که این یادداشت فقط یک شوخی است، یک مزاح یا کَلَک است. یک نفر داشت بازی می‌کرد. این اولین گمان من بود. جالب نیست که برگردیم و نگاهی بکنیم که ذهنم چگونه چنین نتیجه‌گیری بی‌غرضانه و عجولانه‌ای داشته است؟ نگاهی بکنیم به این‌که بعد از چندین سال، در سن هفتادودوسالگی، هنوز قوهٔ تخیلیم آن‌قدر ساده‌لوحانه است؟ تجربه باید به من یاد داده باشد که اولین افکاری که در ذهن انسان نسبت به یک‌چیز نقش می‌بندد اغلب گمراه‌کننده هستند. روی خاک زانو زده بودم و به‌جزییات توجه می‌کردم: برگهٔ کاغذ از یک دفترچه یادداشت سیمی و خط‌دار بود، لبهٔ سوراخ‌سوراخش با دقت کنده شده بود، هیچ دندانه و پارگی نامنظمی روی لبه‌اش، از جایی که پاره شده بود، دیده نمی‌شد؛ حروف کوچک و دقیق با خودکار آبی نوشته شده بودند. نمی‌شد از طرز نوشتن یادداشت چیز زیادی فهمید و این مسئله به نظر عمدی می‌آمد. نوشتاری شسته‌ورفته و غیرشخصی بود، نوشتاری که موقع حراج اثاثیهٔ اضافی یا پر کردن فرم در دندانپزشکی از آن استفاده می‌کنیم. با خودم فکر کردم چقدر باتدبیر، چقدر زیرکانه. هرکسی که این یادداشت را نوشته بود می‌دانست که با پنهان کردن خصوصیات نوشتاری خاص خود می‌تواند قدرتش را به کار گیرد. هیچ‌چیز خیره‌کننده‌تر از گمنامی نیست. اما خودِ کلمات، وقتی‌که آن‌ها را بلند به زبان می‌آوردم، به نظر کنایه‌آمیز می‌آمدند، بیانی که در لوانت امری نادر بود، جایی که بیشتر مردمش کارگران یقه آبی و آدم‌های کم‌هوش بودند. یادداشت را دوباره خواندم و به جملهٔ یکی به آخر مانده خندیدم، آن فرد من نبودم. البته که نبود.

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۰۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

حجم

۲۰۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۱۸,۰۰۰
۷۰%
تومان