دانلود و خرید کتاب صوتی حوض خون

کتاب صوتی حوض‌خون با گویندگی «مهرخ افضلی» و تدوین «فاطمه سادات میرعالی»، اثری است که نشر صوتی سماوا آن را منتشر کرده است. این کتاب حاصل پژوهش جمعی از محققان و تدوینگران است و به روایت خاطرات زنان اندیمشک در سال‌های جنگ ایران و عراق می‌پردازد؛ زنانی که در پشت جبهه با شستن لباس‌های رزمندگان و مجروحان، نقشی مهم در پشتیبانی جنگ ایفا کردند. «حوض‌خون» بخشی از مجموعهٔ «تاریخ شفاهی جبههٔ فرهنگی انقلاب اسلامی» است. این اثر به زندگی و تلاش‌های زنانی می‌پردازد که کمتر در روایت‌های رسمی جنگ دیده شده‌اند. نسخهٔ صوتی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب صوتی حوض خون

کتاب صوتی «حوض‌خون» ( روایت زنان اندیمشک از رخت‌شویی در دفاع مقدس) در قالب ناداستان و تاریخ شفاهی، به روایت زندگی و فعالیت‌های زنان اندیمشک در دوران جنگ ایران و عراق می‌پردازد. نویسنده و تدوینگر، «فاطمه سادات میرعالی» با همکاری تیمی از پژوهشگران، خاطرات زنان رخت‌شوی را گردآوری و مستند کرده است. ساختار کتاب مبتنی بر مصاحبه‌های متعدد با زنان مختلف است که هر یک بخشی از تجربهٔ زیستهٔ خود را از روزهای جنگ و پشتیبانی جبهه بازگو می‌کنند. روایت‌ها از آغاز جنگ و هجوم دشمن تا سال‌های پس از آن را در بر می‌گیرد و به‌ویژه بر نقش زنان در شستن لباس‌های مجروحان و شهدا، مدیریت خانه و خانواده در شرایط بحرانی و مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی و مذهبی تأکید دارد.

این کتاب صوتی با زبانی صمیمی و جزئی‌نگرانه، تصویر روشنی از پشت‌صحنهٔ جنگ و تلاش‌های بی‌صدای زنان ارائه داده است. این اثر صوتی نه‌تنها به ثبت خاطرات فردی می‌پردازد، بلکه کوشیده الگوهای زن مسلمان و انقلابی را در بستر تاریخ معاصر ایران بازنمایی کند. قالب صوتی کتاب، شنونده را به دل روایت‌های زنده و پرجزئیات زنان اندیمشک می‌برد و تجربه‌ای ملموس از تاریخ شفاهی جنگ ایران و عراق را رقم می‌زند. کتاب صوتی «حوض‌خون» تصویری از مقاومت، ایثار و نقش‌آفرینی زنان در پشت جبهه ارائه می‌دهد و بخشی از تاریخ ناگفتهٔ جنگ را از زبان خود زنان بازگو می‌کند.

نام پژوهشگرانی که در تهیهٔ این کتاب همکاری کرده‌اند، عبارت است از «زهرا بختور»، «سمانه نیکدل»، «سمیه تتر»، «مهناز الفتی‌پور»، «آمنه لهراسبی»، «نرگس میردورقی» و «فاطمه سادات میرعالی». راوی، نویسندهٔ محتوا و تدوینگر صوتی «امیرحسین حیرانیان» بوده و «مهناز محبی‌راد» به‌عنوان گویندهٔ مهمان همکاری کرده است.

خلاصه کتاب صوتی حوض خون

ناداستانِ «حوض‌خون» مجموعه‌ای از روایت‌های زنان اندیمشک است که در سال‌های جنگ ایران و عراق، در پشت جبهه به شستن لباس‌های رزمندگان و مجروحان مشغول بودند. این کتاب با مصاحبه‌های متعدد، زندگی روزمره و شرایط دشوار این زنان را به تصویر می‌کشد؛ زنانی که در کنار مدیریت خانه و تربیت فرزندان، بار سنگین پشتیبانی جنگ را نیز بر دوش داشتند. روایت‌ها از روزهای آغازین جنگ شروع می‌شود؛ زمانی که شهر اندیمشک هدف حملات هوایی و زمینی قرار گرفت و بسیاری از خانواده‌ها مجبور به ترک خانه‌های خود شدند. در این زمان، گروهی از زنان در شهر ماندند و با تشکیل گروه‌های رخت‌شویی به شستن پتوها، ملافه‌ها و لباس‌های خون‌آلود رزمندگان پرداختند. این کار نه‌تنها به‌لحاظ جسمی طاقت‌فرسا بود، بلکه بار روانی سنگینی نیز داشت؛ چراکه این افراد با بقایای بدن شهدا، خون و زخم‌های عمیق مواجه می‌شدند. در کنار این دشواری‌ها، روایت‌ها از همدلی، شوخ‌طبعی و امید زنان حکایت دارد؛ زنانی که با وجود درد و رنج، همچنان به فعالیت‌های اجتماعی و مذهبی خود ادامه می‌دادند و نقش مهمی در حفظ روحیهٔ خانواده و جامعه ایفا می‌کردند. کتاب صوتی حاضر به جزئیات زندگی هر یک از راویان می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه هر فرد با شرایط خاص خود، سهمی در پشتیبانی جنگ داشته است؛ از مادری که فرزندش را در جبهه از دست داده تا دختری که در کنار مادرش به شستن لباس‌ها کمک می‌کند.

چرا باید کتاب صوتی حوض خون را بشنویم؟

این کتاب صوتی با تمرکز بر روایت‌های کمترشنیده‌شدهٔ زنان اندیمشک، بخشی از تاریخ جنگ ایران و عراق را به تصویر می‌کشد که معمولاً در سایهٔ روایت‌های مردانه باقی مانده است. شنیدن این اثر فرصتی است برای آشنایی با نقش زنان در پشتیبانی جنگ و درک عمیق‌تر از فداکاری‌ها و دشواری‌هایی که در پشت جبهه جریان داشته است. «حوض‌خون» با جزئیات فراوان، تجربهٔ زیستهٔ زنانی را ثبت کرده که در شرایط سخت جنگ، همزمان خانه و جامعه را سرپا نگه داشتند. این کتاب نه‌تنها به تاریخ شفاهی جنگ می‌افزاید، بلکه الگوهایی از ایثار، همبستگی و مقاومت زنانه را پیش روی مخاطب می‌گذارد.

شنیدن این کتاب صوتی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب صوتی برای علاقه‌مندان به تاریخ معاصر ایران، پژوهشگران حوزهٔ زنان، فعالان اجتماعی و فرهنگی و کسانی که به‌دنبال شناخت ابعاد پنهان و انسانی جنگ هستند، مناسب است و نیز به کسانی که دغدغهٔ ثبت و حفظ خاطرات شفاهی و تجربه‌های زیستهٔ زنان را دارند، پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب صوتی حوض خون

«روز آخرتابستان بود. گمانم دم ظهر. یک‌دفعه با صدای مهیبی، همه ریختیم توی خیابان. هاج‌وواج به همدیگر نگاه می‌کردیم. بچه‌ها از ترس پیچیدند به پروبال‌مان. دود سیاهی از پایگاه هوایی می‌رفت بالا. مردم وحشت‌زده می‌دویدند سمت پایگاه. یکی‌دو ساعت بعد خبر پیچید توی شهر: عراق حمله کرده. هول‌وهراس افتاده بود بین مردم. عصر همان روز بچه‌های بسیج روی وانت‌باری بلندگو نصب کردند. توی شهر دور زدند و گفتند: «عراق تا نزدیکی پل کرخه اومده. زن و بچه‌ها رو از شهر ببرید بیرون.» یل کرخه غرب اندیمشک بود. فاصله‌اش تا مرکز شهر کمتر از یازده کیلومتر بود. ترسیده بودیم، اما نمی‌شد ول کرد و رفت. مردها با اسلحه و چوب و جماق و هرچه دستشان رسید، راه افتادند سمت کرخه. کنار نیروهای ارتش جلوی بعثی‌ها ایستادند. جوان‌ها توی شهر سنگر درست می‌کردند و شبانه‌روز پاسبانی می‌دادند. عراق شهر را با گلوله‌های توپ و موشک می‌زد. شب، دیگر نمی‌شد حتی سیگار روشن کرد. فقط سرخی شلیک گلوله توپ خانه دشمن، آسمان شهر را روشن می‌کرد. از خرمشهر و آبادان خبرهای خوبی نمی‌رسید. مردم نگران بودند. جوان‌های بسیج زن‌وبچه‌ها را عقب وانت‌بار سوار می‌کردند و می‌بردند سمت دوکوهه و بیابان‌های اطراف. چهارپنج کیلومتر از شهر دورشان می‌کردند. اما من مثل خیلی‌ها توی خانه ماندم.»